این داستان تقدیم به شما
سلام من هم با خواهر کوچکم که الان ۱۸سالشه و زیبا و سکسی و من هم نزدیک ۳۴سالم هست و حشری و جقی و به دلایلی مجرد و وضع مالی بدک نیست ک طبقه بالایی خونمون را خریدم و دیونه کون خواهرم هستم و بعد از سه سال در به وری و جق زدن برای خواهرم بالاخره بهش گفتم که داداشی عاشقت هست و اگه جوابت مثبت باشه و با هم باشیم البته تو خود میدونی که من دیونه توام توری که به دختری آسیب نبینه بیا نیازای همو بر طرف کنیم
که دمش گرم قربون کونش که خودم برای اولین بار کونشو چنان کردم با کیر خرم که صداش و جیغش نا آسمون رفت و دمش گرم که الان راحت هستیم و کیارش بالا پیشم میکنمش و منم هوا شو دارم و عید با هم رفتیم مسافرت کیش و یه هفته لخت بودش و حق لباس پوشیدن نداشت و با هم خیلی سکس از کون کردیم نوری که وقتی آدم بدیم مادرم میگفت چرا لاغر شدی و رنگ و روت پریده ولی آبجیت خوبه که گفتم مریض شدم و مسموم بنده خدا نمی دونست که تمام آب کیرمو دخترش گرفته با اون گونش و الان نزدیک ۳ ماهه که میکنم و دمش گرم
کیر خرمو میدارم نو کونش و لذت میبرم
نوشته: آبجی باز
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید