این داستان تقدیم به شما

سلام به همگی من مرتضی هستم یه پسر معمولی و کمی خوش تیپ این خاطره ای که میخوام بگم اولین و اخرین سکس منه و تقریبا برای یک سال و نیم پیش هستش …
***
حدود دو و نیم سال پیش من توی کافینت کار میکردم یه روز بعد از ظهر یه دختر خوشگل اومد تو کافینت تو دلم گفتم چه مالی بعد از استفاده از نت چنتا تحقیق خواست گفتم اماده میکنم برا شب اگه میخواید شمارتونو بدین باهاتون تماس میگیرم که بعد از اون تماس و دل زدن من به دریا و مخ زدن این خانم حدود یک سال طول کشید که تو این مدت من عاشقش شده بودم چون واقعا دختر خوبی بود و تاحالا با هیچ پسری نبوده که من حتی قصدم ازدواج باهاش بود که با مخالفت های مادر و برادرش روبرو شدم و هرچی تلاش کردم بی فایده بود بگذریم بعد از یک سال اشنایی من با سجده اومدیم خونه ی دوستم که رفته بودن مسافرت کلیدشو از دوستم گرفته بودم .
 
اومدیم تو خونه یکم چیپس و پفک خوردیم و حرف زدیم بعدش دستشو گرفتم و نزدیکش شدم اولین باری بود که تو این یک سال دستشو میگیرم اروم رفتم نزدیک چشماشو بست منم لبمو گذاشتم رو لبش اروم لبای هم رو میخوردیم حدود ده دیقه فقط لب گرفتیم بعدش خوابوندمش تو حالت ها مختلف کلی لب و بوس و کردیم و از روی لباس هم دیگرو مالیدیم که من تیشرتش رو در اوردم سوتینش رو باز کردم اروم سینه های کوچیکش رو خوردم و مالیدم اومدم پایین و یکم بدنشو گردنشو زبون زدم بعدش پاهاشو دادم بالا ساپورتش رو در اوردم یه شرت قرمز داشت که شرتشم در اوردم خجالت میکشید خیلی دختر تمیز و خشگلی بود بدنش صاف و خوش فرم بود با یه کس ناز یکم کسش رو مالیدم بعد اونم کیرمو از روی شلوار گرفت و منم لخت شدم اومدم روش و زانو هامو گذاشتم دو طرفش که سنگینیم روش نباشه

 
اروم لب گرفتم ازش و کسشو میمالیدم که به خودش میپیچید بعد به شکم خوابید زیر شکمش بالش گذاشتم کونش اومد بالا خیلی بدن ناز و خوش فرمی داشت یکم وازلین به کیرم زدم گذاشتم بین کونش میکشیدم و یکم میمالیدم از پشت رو کسش اما میترسیدم که زیر بزارم لاش یهو لیز بخوره بره تو پردش پاره بشه بعدش ده دیقه لای کونش گذاشتم دیدم ابم نمیاد گفتم میشه از پشت بکنم گفت یعنی وارد من بشی گفتم اگه بزاری گفت باشه ولی شنیدم درد داره گفتم اروم میکنم که یکم انگشتمو کردم تو کونش و بعد دوتایی و سه تایی که خیلی درد میکشید مشخص بود تاحالا اصلا دست نخورده بعدش یکم وازلین به کیرم زدم اروم سرشو کردم تو همزمان کوسشم میمالیدم که لذت ببره درد حس نکنه یکم اخ و اوخ کرد ولی منو دوست داشت گفت اشکال نداره بکن منم کم کم و خیلی اروم کیرمو تا اخر کردم تو کونش و یواش شروع کردم به تلمبه زدن خیلی اروم میکردمش که دردش نیاد کسش رو هم میمالیدم باورم نمیشد دارم با عشقم حال میکنم اونم کسی که فکرشم نمیکردم
 
پنج دیقه اروم تلمبه زدم تا ابم اومد و نصفش ریختم تو کونش و نصفشو ریختم لای کونش بعد بلند شدیم خودمونو تمیز کردیم لباس هاشو تنش کردم کلی لباشو خوردم و تو بغل هم بودیم تا براش اژانس گرفتم رفت . فردای همون روز من ایران رو ترک کردم اومدم سوئیس ( همون‌جا که زیاد باد میاد و پارک حریم خصوصی حساب میشه  ) که تا الان به فکر عشقمم که میخوام بهش برسم اما نمیدونم چطوری چند وقت هم هست که خطش رو خاموش کرده واقعا دوسش دارم.
 
نوشته: لوسین

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *