این داستان تقدیم به شما

سلام به دوستای گل
تقریبا بهار پنج سال پیش بود که بخاطر حالتهای شهوت انگیز نوک ممه هام و حشریتشون که بیشتر منو به سمت مفعول بودن هل میداد وارد سایت شهوتناک  شدم. موهای کل بدنمو با کرم موبر از بین بردمو و از همه جای بدنم عکس گذاشتم تو تو چت روم.
از ممه های تپلم , از کیر خوشگلم , از کون گوشتی و گردم , از سوراخ کونم. شروع کردم تو انجمن ها فعالیت کردن و نظر دادن تا اینکه کم کم نظر بعضیا تو سایت با دیدن عکسام بهم جلب شد. هر روز پیام خصوصی دریافت میکردم از اونایی که ممه هام و کونم و سوراخشو ناز میدادن و سعی میکردن مخمو بزنن که منو بکنن. این پیامها باعث شده بود بیشتر دلم بخواد که دادن رو تجربه کنم.
همزمان با این چت کردنا  شروع کردم خودارضایی از راه سوراخ کونم با بعضی چیزا مثل بطری و میخواستم سوراخمو برای دادن احتمالی اماده کنم.تا اینکه بالاخره با یکی بنام کاوه اشنا شدم…
 
خیلی مودب و مهربون بود چون دلم نمیخواست با کسی بخوابم که رفتار و گفتار تحقیرامیز داشته باشه . چتم رو باهاش ادامه دادم تا تقریبا دوماه و بیشتر باهم و روحیاتمون اشنا شدیم. همونی که دلم میخواست بود از خودم بزرگتر و با شخصیت بود و اصلا برای سکس اصرار و عجله نمیکرد و همین بهم اطمینان خاطر و احساس امنیت میداد.
تا اینکه روز موعود فرا رسید. یه اتاق تو هتل اجاره کرد و دونفری رفتیم هتل.
اول اون رفت دوش گرفت و اومد بیرون بعدش من رفتم , از قبل موهامو زده بودم فقط لیف زدم و تو دستشویی با شلنگ اب داخل کونمو تخلیه و تمیز کردم و در اومدم بیرون.
روی تخت نشسته بود با چهره ای متبسم و نگاهی اروم. کنارش نشستم و اروم حوله منو باز کرد و دستشو اروم گذاشت رو رونام و فشار داد و گفت جووووون چه بدن و سفید و داغی داری منم با هیجان اروم خندیدم و یه دفه چشمش افتاد به ممه هام که از حشریت نوکشون سفت شده بود.

 
میدونست ممه هام چجورین , اروم دست کشید روشون و تو مشتش یکم فشار داد و از تخت رفت پایین و نشست جلوم و اول با هر دو دستش ممه هامو گرفت و کمی مالید و منم دیگه رفتم تو حالت شهوت و دیگه استرسم تقریبا از بین رفت, بعدش اومد بالا و دستاشو برد پشت بدنمو و منم دستامو گذاشتم رو شونه هاش و اونم شروع کرد به خوردن نوک ممه هام.
اخخخخخخخخخخخ همونی بود که انتظارشو میکشیدم جوووووووووووون لذتی برام داشت که وصف نکردنیه.
اونم میدونست و البته صدای نفس نفس و ناله هامو میشنید و بیشتر میخورد برام. منم با موهاش بازی میکردم . دیگه نتونستم بشینم افتادم رو تخت اونم اومد کنارم و دوباره شروع به خوردن ممه هام کرد.
با حالی که داشتم خود بخود رفتم سراغ کیرش.
یه کیر منحنی تیره با کله ای بزرگتر از تنه و خیلی داغ. سرشو لیسیدم و بوسیدم و شروع کردن به ارومی ساک زدن.
بعدش مدل ۶۹ شدیم اون خوابید و من رفتم روش . من کیرشو میخوردم و اونم شروع کرد به لیسیدن سوراخ کونم.
اخخخخخخخخخخخخخ چه لذتی داشت لیسیدن سوراخ کونم جووووووووووووون بدجوری شهوتیم کرده بود لذتی وصف نشدنی. همزمان لوپای کونمم با دستاش ماساژ میداد و نوک زبونشو میکرد نو سوراخ کونم.
وااااااااااااای خیلی لذتبخش و شهوت اور بود.
بعدش ازم پرسید اماده ای ؟ با صدایی نفس نفس زنان گفتم اره.

 
خودم دمر خوابیدم رو تخت و کیر خودم که حسابی از شهوت سیخ شده بود جابجا کردم و کونمو دادم بالا و قومبول کردم.
بازم سوراخمو خورد و حسابی خیسش کرد و کیرشو لای شیار کونم بالا پایین میکرد و لوپای کونمو فشار میداد روی کیرش که لای شیار کونم بود.
وااااای کیرش که به سوراخ مالیده میشد خیلی داغ بود و خیلی لذت میبردم تو فضا بودم.
شنیدم که تف بزرگ انداخت روی کونم و یکی هم روی کیر خودش.
سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم و اروم فشار داد و سر کیر رفت تو کونم و داغیش رو حس کردم و یه فشار لذت بخش از داخل کونم روی کیر خودم حس کردم.
بیشتر فشار داد که دردم اومد چون کله کیرش بزرگتر از تنه کیرش بود.
یه دفه همه کیرشو فشار داد تو و دردم اومد و گفتم دربیار.
کیرشو دراورد یکم صبر کردم و گفتم دوباره بکن توش.
این دفه دیگه درد نیومد , تا ته کرد تو کونم و خوابید روم داغی کیرش کونم و گرمی بدنش رو پشتم خیلی لذتبخش بود .
دستاشو از زیر بغلم اورد جلو ممه هامو گرفت و نوک ممه هامو بین انگشتاش فشار میداد و اروم اروم تلمبه میزد و گردنمو میبوسید و اروم ازم پرسید خوبه؟ حال میکنی؟
منم با حالتی که تو فضا بودم گفتم اره خیلی خوبه همینطوری ادامه بده.
یه لذت عجیبی توی کونم با تلمبش حس میکردم انگار کیرش به یه جایی میمالید که خیلی حال میداد.
همینطور که تلمبه میزد پرسید ابمو بریزم تو کونت ؟
گفتم اشکالی نداره ..
 
هرچی به اومدن ابش نزدیکتر میشد تلمبه ها قویتر , کیرش سفت تر و بغلش محکمتر میشد که یه دفه کیرشو با یه ضربه شدید تا ته کرد تو کونمو با فشار نگه داشت و سفت بغلم کرد و ناله بلندی کشید و بعدش شل شد و افتاد روم.
چند دقیقه همینطور موندیم و بعدش بلند شد و گفت بیا تو رو ارضا کنم.
من خوابیدم و شروع کرد برام ساک زدن و همزمان با هردو دستش نوک ممه هامو میچرخوند تا اینکه منم به ارضا نزدیک شدم.
بهش گفتم داره ابم میاد, با دستش برام جق زد و با دهنش نوک ممه هامو خورد تا اینکه اب منم پاشید بیرون و منم ولو شدم رو تخت.
کنارم دراز کشید و شروع کرد بدنمو ماساژ دادن.
یکم همونطوری بودیم و بعدش باهم رفتیم حمام و اون منو که هنوز تو حالت بیحالی و شبه مستی بودم با لیف شست.
در اومدیم از هتل بیرون و رفتیم ناهار خوردیم و گپ زدن.
بعدشم از هم خداحافظی کردیم.
هنوزم باهم تو تلگرام ارتباط داریم و دوست هستیم…

 
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *