این داستان تقدیم به شما

سلام به دوستان عزیز .من میلادم 21 سالمه .میخوام داستان زندگیمو واستون تعریف کنم که چطور شد گی شدم…

***
داستان برمیگرده به 14سالگیم .من اون موقع یه دوست صمیمی داشتم که همسایه بودیم و اسمش نادر بود که از بچگی باهم بزرگ شده بودیم و مثل برادر بودیم و همیشه باهم بازی میکردیم .و اصلی ترین بازیمونم توی خونه کشتی گرفتن بود .تقریبا هر روزی که خونه یکیمون خالی میشد، باهم کشتی میگرفتیم و اون چون دو سال ازم بزرگتر بود، معمولا منو زمین میزد . خیلی وقتا موقع کشتی ،کیرشو حس میکردم و دروغ چرا بدمم نمیومد .وقتی زمین میخوردم روی من دراز میکشید و کیرشو روی کونم حس میکردم
کم کم کشتی گرفتنمون تغییر کرد و قانونایی رو خودمون اضافه میکردیم .که مهم ترینش این بود که کسی که حریفو زمین زده میتونه چند دقیقه روی حریف ک معمولا 99 درصد اوقات من بودم دراز بکشه و استراحت کنه. نادر هم همیشه از فرصت استفاده میکرد و طوری که کیرش دقیق روی کونم باشه روی من دراز میکشید و گاهی خودشو تکون میداد .
به همین شکل روزا میگذشت که یه روز موقع کشتی از روبه رو که همو گرفته بودیم به صورت درازکش ،شروع کرد به مالیدن کیرش به کیر من ،من اول جا خوردم و یه حس عجیب بهم دست داد اما حرفی نزدم چون واقعا حس خوبی بود.اون گفت اینطوری هم خسته نمیشیم هم لذت میبریم و منم تایید کردم .از این به بعد کارمون دیگه همین بود و تا فرصت پیش میومد بعد از دوسه دقیقه کشتی گرفتن ،همدیگرو بغل میکردیم و حالت تلمبه کیرمونو بهم میمالیدیم ،تا موقعی که نادر تمومش کنه بغل هم بودیم . یکبار توی این حالت ارضا شدم و اون موقع بود که فهمیدم هربار که نادر از روم بلند میشه ارضا میشده .اینو هم بگم که من همیشه زیر بودم و اون بود که تلمبه میزد روی من .همیشه بعد اینکار و وقتی از نادر جدا میشدم، خودارضایی میکردم .
 
من همیشه تسلیمش بودم و از اینکارم لذت میبردم .اونم از روزی که اینو حس کرد، دیگه پاهامو روی شونه هاش میذاشت و کیرشو روی کونم میذاشت و تلمبه میزد تا موقع ارضا شدنش .ارضا شدنشو از حالت چهرش و اینکه از روم بلند میشد میفهمیدم .چون اون موقع نمیگفت که آبش میاد.
روزامون همینطور ادامه داشت تا یه روز توی کوچه که نشسته بودیم ،بهم گفت ما که تنهاییم و کسی نیست که بگیم عیبه و خجالت بکشیم ،بیا اینبار که رفتیم خونه شلوارمونو بکشیم پایین . من سرخ شدم نمیدونستم چی بگم و اون همش از لذت بیشتر بدون شلوار حرف میزد و کلی اصرار کرد تا اینکه من قبول کردم. نمیدونین اون شب چقدر استرس و حال عجیبی داشتم و با خودم ور میرفتم تا صبح که رفتم خونه نادر.
توی خونه روبه روی هم وایساده بودیم و هردومون خجالت میکشیدیم شلوارمونو پایین بکشیم و همش منتظر بودیم که طرف مقابل اول پایین بکشه و آخرش تصمیم گرفتیم زیر پتو اینکارو کنیم .نادر یه پتو آورد و رفتیم زیر پتو.
اول هم از پهلو بغل کردیم و نادر آروم خودشو به من میمالید و با یه دستشم کونمو نوازش میکرد و کم کم شلوارمو پایین کشید و بعد شرتمو دقیقا تا روی زانو! و شلوار خودشو هم پایین کشید و دوباره همدیگرو بغل کردیم و واسه اولین بار کیرشو لخت حس کردم . یه حس اظطراب داشتم و بدنم داغ شده بود که توی همین حال اومد و روی من دراز کشید و کیرشو لای پام گذاشت . وای که چه حس خوبی داشتم وقتی شروع به تلمبه زدن کرد .توی همین حس و حال بودیم که نمیدونم چطور پتو رو کنار زدیم .دستامو دور کمرش حلقه کرده بودم و از رفت و آمد کیرش وسط پام لذت میبردم .اونم گاهی گونه هامو میبوسید که این لذت کارو واسم چند برار کرده بود. که نادر شروع به آه و ناله کرد و یهو خالی شدن آبشو حس کردم ، آبشو بین پام خالی کرد و یه قسمتی هم روی فرش ریخت که بعدا پاکش کردیم.

بعد اینکه ارضا شد سریع رفتم خونه و توی حموم خودارضایی کردم و به حس خوبی که وجود داشت فکر میکردم.
همون شب با پیامک فرستادن کلی از لذت کارمون حرف میزدیم.
سه چهار روزی اینطور گذشت که یه روز بهم گفت میلاد میشه برگردی تا اینکارو از عقب امتحان کنیم ؟ از عقب حالش بیشتره ها ! منم سریع برگشتم و اونم روی من دراز کشیدو کیرشو از پشت لای پام گذاشت و تلمبه زدنو شروع کرد. رفت و آمد کیرش و داغی تنش و اینکه بغل یکی باشم واسم خیلی لذت بخش بود.
از اون روز به بعد هربار که فرصت جور میشد ،چند ثانیه از جلو تلمبه میزد و بعد منو برمیگردوند و از عقب کارشو ادامه میداد تا موقع ارضا شدن و هربار آبش پشت خایه هام و بین پاهام میریخت و منم با دستمال پاک میکردم تا بعد که برم حموم
اینکارمون ادامه داشت اما با پوزیشن های جدید .مثلا از پهلو یا سرپا…دیگه کامل نقش مفعولو قبول کرده بودم و دیگه خبری از مالیدن کیرم نبود و نادر بود که از تمام بدنم استفاده میکرد .من هم واقعا لذت میبردم و خیلی هم راضی بودم.
اون اوایل نادر کیرشو بین پاهام میذاشت فقط . اما به مرور کیرشو بیشتر به سوراخم نزدیک میکرد و سعی میکرد کیرشو تو سوراخم کنه اما هم اون ناوارد بود هم من خیلی تنگ .
یک بار موقع تلمبه زدن ، وایساد و همینطور که از عقب روی من دراز کشیده بود، بهم گفت میلاد میشه مثل فیلما کیرمو بخوری؟ من قبول نکردم و گفتم اصلا فکرشم نکن اما اون کلی اصرار میکرد و منم همش نه میگفتم اما بالاخره، قبول کردم
نادر سریع دراز کشید و منم با کلی ناراحتی کیرشو دهنم گذاشتم .اما وقتی کیرشو بار اول توی دهنم گذاشتم ،سریع دهنم پر از بزاق شد و نتونستم تحمل کنم و رفتم توی حیاط و شروع کردم به تف کردن
وقتی برگشتم بازم اصرار کرد که واسش بخورم .اینبار یه کاسه آورد که اگه دوباره لازم شد توی اون تف کنم .
من که کلی کلافه شده بودم ،دراز کشیده بودم که اون اومد روی من و کیرشو رو ب روی صورتم قرار داد و گفت که خودش کیرشو آروم میذاره توی دهنم و منم دهنمو باز کرد و کیرشو دهنم گذاشت و بازم دهنم پر بزاق شده بود و اذیت میشدم اما اینبار قابل تحمل بود .نادر آروم آروم شروع کرد به عقب و جلو کرن کیرش توی دهنم و منم دستامو زیر بدنش گرفته بودم که زیاد کیرش نره تو. روی هم ده ببیست ثانیه طول کشید که یهو آبش اومد و یه ذره ریخت توی دهنم . من سریع کیرشو درآوردم که آبش پاشید روی صورتمو و یه قطره هم ریخت روی چشمم که باعث شد بترسم و سریع بلند شدمو کلی شستمش و به نادر شکایت میکردم که چرا نگفته که آبش میاد و اونم معذرت خواهی میکرد.
 
این شروعی بود برای ساک زدن کیرش .اون اوایل ظرفیت پایینی داشت و بعد چند ثانیه ساک زدن آبش میومد اما کم کم ظرفیتش بالا رفت و با ساک زدن به این سادگیا ارضا نمیشد.
وارد مرحله جدیدی شده بودیم .طوری که اول از جلو منو بغل میکرد و تلمبه میزد ،بعد اون دراز میکشید و من شروع میکردم به خوردن کیرش .دیگه حرفه ای شده بودم و حسابی کیر و خایه هاشو لیس میزدم و بعد که سرحال میومد از عقب میذاشت روی سوراخ کونم و فشار میداد .اما خب همیشه کیرش سر میخورد و میرفت لای پام و نمیتونست سوراخمو باز کنه و همین شکل ارضا میشد . اما هربار پیشرفت میکرد و دیگه خیلی خوب کیرشو فشار میداد روی سوراخم و تلمبه میزد و گاهی یه خورده باز شدن سوراخمو حس میکردم اما خب هیچوقت کیرش تو نمیرفت.
 
تا اینکه یه روز بعد ساک زدنم، دوتا متکا زیر شکمم گذاشت و پاهامو از هم باز کرد .نادر همیشه دوس داشت پاهام بسته باشه اما اینبار پاهامو از هم باز کرد .انگار که یه نفر آموزشش داده بود
خلاصه آب دهنشو روی سوراخم ریخت و با انگشت با سوراخم بازی کرد و حسابی خیسش کرد .بعد کیرشو روی سوراخم گذاشت و شروع کرد به فشار دادن .منم هم که ترسیده بودم خودمو سفت گرفته بودم اما خب هربار که فشار میداد بدن من شل تر میشد .تا یهو با یه فشار محکم سر کیرشو توی کونم کرد ومنم یه داد محکم زدم ،کونم از شدت سوزش و درد داشت آتیش میگرفت و به زور جلوی خودمو گرفته بودم که آروم ناله کنم
نادر محکم منو گرفته بود و هرچی التماس میکردم که درش بیاره فایده نداشت و ثابت وایساده بود و چند ثانیه یه بار یه تلمبه ریز و آروم میزد اما خب وقتی میدید زیاد تقلا میکنم دوباره ثابت میشد تا اینکه کیرش دراومد .دردش کمتر شده بود اما خیلی اذیتم میکرد و چشمام پر از اشک شده بود و نادر هم دلداریم میداد که الان خوب میشی و آروم دم سوراخم تلمبه میزد تا اینکه آبش اومد و ریخت روی سوراخم .
تو راه برگشت همش با خودم میگفتم که دیگه تمومه و دیگه با نادر از اینکارا نمیکنم و… اما خب شب بخصوص قبل خواب بیشتر از هر موقعی دوست داشتم کونمو جر بده .خیلی عجیب بود . نه به غروب که شاکی بودم از کارش، نه که الان عاشق اینکار شده بودم!

 
البته همون شب نادر کلی پیامک عذرخواهی فرستاد و وقتی که گفتم بخشیدمش ،شروع کرد به قربون صدقه رفتنم و از بدن و کونم تعریف کردن و اینکه دیگه مال اونم و گفت مراقب کونت باش که دیگه صاحب داره .این جمله آخرش دیوونم کرد
چند روزی گذشت تا دوباره خونه نادر اینا خالی شد و رفتم اونجا
طبق معمول اول همو بغل کردیمو بعد ساک زدم و نوبت کونم رسید .اینبار رفت مایع ظرفشویی رو آورد و روی سوراخم ریخت و با انگشت باهام ور رفت حسابی . بعد ی تف روی دستش ریخت و کیرشو خیس کرد و کمی هم مایع به کیرش زد و گذاشت دم سوراخم .با همون فشار های اول ی ذره از سر کیرش رفت تو و من ناخودگاه خودو سفت می گرفتم با تکوون های بعدی سر کیرش توی کونم رفت البته یکم بیشتر و بازم کونمو درد و سوزش زیادی گرفت و به ناله کردن افتادم و خواهش میکردم که کیرشو دربیاره .
دردش نسبت به اولین بار کمتر بود اما بازم اذیت کننده بود
 
نادر ثابت وایساده بود و منم سعی میکردم از زیرش دربیامو و ازش خواهش میکردم که تمومش کنه اما نادر با یه فشار محکم کیرشو تقریبا کامل توی کونم فرو کرد .وای که چه جیغی زدم و به گریه کردن افتادم .نادر دهنمو با دست گرفته بود و بعد چند ثانیه شروع کرد به تلمبه زدن .دیگه با گریه التماس میکردم که ولم کنه و درش بیاره اما کو گوش شنوا و منم همش ناله میکردم که وایساد .اون لحظه قشنگ خالی شدن آبشو حس کردم .هردومون آروممون گرفته بود و چند ثانیه توی اون حالت وایسادیم که بالاخره از روی من بلند شد .
دست که به کونم زدم یه ذره خون اومده بود که خیلی ترسیدم ،نادر هم با اینکه دلداریم میداد معلوم بود که ترسیده
بله دیگه اینطور بود که من کونی شدم…
***

با همین نادر نزدیک 6 سال با هر فرصتی که پیش میومد سکس میکردیم .دیگه هردو استاد شده بودیم و انواع پوزیشن ها رو از درازکش تا داگی و … امتحان کردیم. هرجایی هم که فکر کنید کونم گذاشت از تک تک اتاقای خونه هامون و دستشویی و حموم تا یه مغازه خالی .
اما خب این اواخر فقط موقعی که کیرش راست میشد سراغ منو میگرفت و بعد کردنم ،زود منو از خونه راهی بیرون میکرد یا برعکس از خونه ما سریع بیرون میرفت و دیگه فقط یه سوراخ بودم واسش نه یه دوست .من هم تحمل این رفتاراشو نداشتم و کم کم رابطمونو کمرنگ تر کردم و وقتی خونمون از اون محله رفت دیگه آدرس به کسی ندادم. زیاد شنیدم دنبالم میگرده اما خب دیگه همه چی تموم شدس .همیشه تشنه کیرم اما خب دیگه به کسی کون ندادم و نادر رو هم از زندگیم خارج کردم…
نوشته: میلاد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *