این داستان تقدیم به شما
سلام. ايني كه ميگم داستان نيست بلکه يه درد دله. ..
من سي و هشت سالمه و با زنم تو أمريكا زندگي ميكنيم. زنم تو ايران دوست دخترم بوده و حسابي با هم حال ميكرديم. هيكلش حرف نداره و از من يه شيش سالي كوچيكتره. مشكل ازونجا شروع شد كه از وقتي واسه زنم گرين كارت گرفتم و اومد اينجا ديگه بهم نميده. البته چندبار تو ابن چندسال با اصرار و سريش بازي كردمش اما ديگه بي فايده ست. اولا گفتم كون لقش ميرم واسه خودم حال ميكنم زناي رنگ و وارنگ اما بعد چند ماه فهميدم من عاشق زنم هستم و فقط سكس با اون بهم حال ميده.
شروع كردم با عكساش خود ارضايي كردن و هروزهم بدتر ميشه. تا اينكه چند ماه پيش فكري زد به سرم كه هيچ وقت تصورشم نميكردم. اينكه زنم حتما دوست پسر داره. ازون موقع به كاراش بيشتر دقت كردم. زياد بيرون ميره تنهايي مخصوصا وقتي من سركارم. آرايش ميكنه و لباسهاي شهوتي ميپوشه. لباس زيراشو تند تند عوض ميكنه. ماتيك زياد ميزنه ميره بيرون واسه خريد فوري اما دوساعت بعد مياد خونه درحاليكه ماتيكاش پاك شدن. وقتي ميره حموم از لاي در ديد ميزنم و واسش خود ارضايي ميكنم. درحاليكه ما هيچ رابطه سكسي نداريم مرتب پشماشو تيغ ميزنه. وقتي ميرم حموم موهاي كسش رو توي وان ميبينم. تازه گيها هم تو خونه حسابي بدن سازي ميكنه. يه بار مسابقه بوكس نگاه ميكردم كه اون اصلا علاقه نداره.
ديدم زل زده به تي وي. گفتم تو كه بدت ميومد گفت اين يارو سياه پوسته چقدر ورزيده ست. هيچي نگفتم. فهميدم از سياها خوشش مياد. موبايلشو چك كردم. هميشه هيستوري اينترنتشو پاك ميكنه. خيلي هواسش جمع. اما ميدونستم بلاخره يه روزي يادش ميره. يبار كه چك كردم ديدم فيلماي سياهپوستا رو مي بينه. يبار داشتم ميرفت سركار از پنجره بالا ديدم يه ماشين مشكوك چند ساعته جلوي آپارتمانمون پارك كرده يه يارو هم توشه. البته نميشد گفت سياهپوسته يا سفيد. من اصلا تو حواس نبودم. بيشتر فكر كردم يارو دزد نباشه. إخه ما پول و طلا تو خونه داريم. اومدم بيرون سوار ماشينم شدم ولي يارو رو نتونستم تشخيص بدم. بعد كه رفتم وسط راه زنگ زدم به زنم گفتم اون ماشينه هنوز هست بلافاصله گفت نه چند دقيقه پيش رفت. ولي اون از كجا ميدونست من كدوم ماشين رو ميگم.
تازه فكرم رفت سراغ اينكه اين همون يارو بوده. ازون به بعد يه يارو سياهپوسته رو هميشه دورو بر خونمون ميبينم كه به منم خيلي نگاه ميكنه. فكر كنم زنم به اون سياهه كس ميده. منم فقط ميزنم. دوسه بار رفتم پيش زناي مختلف. جنده هاي كلاس بالا. دخترهايي كه تو اينترنت باهاشون آشنا شدم ولي نتونستم بكنمشون. من فقط زنمو ميخوام. اونم فقط كير سياه ميخواد. اگه از خونه بندازمش بيرون هيچ جا نداره بره. مادر پدرش بمن سپردنش. كير همتون تو اين دنيا.
نوشته: ممد رضا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید