این داستان تقدیم به شما
سلام به دوستان عزیزم . سهیل هستم ترنس.
درست بار اولی که رفت توش و میگم چون قبلش لاپایی داده بودم.از ۱۵ سالگی.که سینه درد شدیدی گرفتم سینه هام طوری بزرگ شده بود که بقالی میرفتم یا تو مدرسه از سینه هام نیشگون میگرفتن.دوستان تو ۱۷سالگی یادمه یه عکس مجله بود تبلیغ مایو…برجستگی کیر رو میدیدم حال میکردم.ساعت۲ظهر رفتم بیرون سمت کاشانی یه پراید نگه داشت گفت .ببخشید یه اقا پسر هست اینجا سیگار می فروشد شبیه خودته.میشناسیس یا خودتی.نگاهش.کردم.سینه هام برجسته تابلو بودن.گفت بیا بالا رفتم .تا نشستم دستش گذاشت روی پاهام.نفس نفس افتادم.گفت اسمت چیه…بعد که وارد شهرزیبا شدیم از یقه سه دکمه گفت ببینم چی داری…هیچ وقت حرفش یادم نمیره….
سینه هامو دید.گفت دختر گوه میخوره همچین سینه هایی داشته باشه.رسیدیم شهرزیبا زنگ زد به دوستش گفت با دوستم دارم میام در یه باغ رفتیم تو یه آقای دیگه اومد سلام علیک گفتم کجا میبری منو گفت راحت باش .باغ بود.دیدم اونطرفش انگار کابینت .سازی.ولی این طرف یه اتاق بزرگ و کوچیک.رفتیم تو .هول شده بودم .نشست کنارم یه تخت بود یه تی وی کنارش .یه کولر ابی .بعد .دست کشید رو پاهام .خودش لخت شد.خودش لختم کرد…خیلی هیجان داشتم .قشنگ خوابید روم .شرتمو کشید پایین گفت .دوجنسه ای.چرا انقدر کوچیکه .بعد یه نگاه کرد اونم شرت و دراورد .اولین بار بود خودم میخواستم بدم.لب بازی کرد.سینه هامو میخورد.اصلا تکون نمیخوردم .بعد خودش خوابید روغن بچه بود…چرب کرد.گفت میتونی ورداری .متوجه نشدم گفتم چی…گفت توش نکردن گفتم نه …
بلند شد از قندون دوتا قند برداشت گفت دمر بخواب کمرتو بمالم بعد لای کونمو باز کرد با سوراخم بازی کرد.اب دهن زیادی ریخت .شروع کرد خوردن گوشام گردنم کمرم .بعد ۱۰ دیقه.دیدم دمه سوراخم بدطور میخاره…که انقدر زیاد بود خارش وسط سکس اومدم بخارونم نذاشت.گفت میخاره…پاهامو میمالید.سینه هامو میخورد…طوری میخارید .بعد گفت به بغل بخواب .خوابیدم رو بازوش کمرم چسبید به شکمش .خیلی چرب کرد .بوی کرم ساویز پخش بود.کرد توش .
جز لذت چیزی نداشت .یه پامو داد بالا سرم رو یه دستش یه دستش یه پام بالا…همه مدلی امتحان میکرد ولی وقتی خودم نشستم روش .با سینه هام بازی میکرد .واقعا مست شده بودم …پوزیشن عالی پیدا کردم تکیه داد نشستم روش…بالا و پایین میرفتم دستاش دور کمرم بود من رو شونه هاش .سینه هامو میخورد…گفت من دارم ارضا میشم چجوری ارضا میشی گفتم سینه هامو موقع خوردن یکی اروم با دهنش فشار میده .ارضا داشت میشد .نفس نفس زدنش و دیدم و داره فشار میده…چیزی نمونده…ارضا شدم چسبیدم بهش …۳دقیقه همینطوری بودیم…
با گوشی زنگ زد .گفت دوستم هم میاد .گفتم حس ندارم …گفت خودتو تمیز کن.رفتم دستشویی …اومدم دیدم .لخت داره سیگار میکشه .در و زدن شورت پوشید رفت در باز کرد .دوستش منو دید گفت …دختری…رفتم تو اتاق .که بهانه بیارم .لخت اومد.گفتم الان نمیشه .کیرش اورد جلو دهنم .بو صابون میداد گفت بخورش تا حالا ساک نزده بودم .کله اش و خوردم .گفت همشو بخور .دیدم یه خورده شور شد انگار .پیش ابش بود .بعد کیرش خودم چرب کردم …و گفت قمبل کن…قمبل کردم .گفت خانومم بیشتر قمبل کن بالش بذار .گفت خانومم هوری دلم ریخت.و قشنگ صدای تلمبه زدنش میشنیدم …وسط تلمبه زدن .به به…ارضا شدم .
انگار سوراخ ادم قفل میکنه جمع شد.هی جمع شد کیرش و بغل کرده بود…داشت ارضا میشد با کیرش هل میداد جلو …این اولین بار دادنم بود…
نوشته: سهیل لام
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید