این داستان تقدیم به شما

اخه مردم از کف مامانم
هر وقت میتونستم میمالیدمش
هر جامیتونستم دیدش میزدم
حموم دسشویی
تو ماشین هر وقت جایی میرفتیم من سریع پیشش میشستمو میچسبیدم بش
خودشم بو برده بود
همیشه گوشیشو میگرفتمو میرفتم زیر زمین سوپر دانلود کردنو جق زدن
خودشم میدونس
ی بار تاریخچه شو حذف نکردم همش سایتای سکس مادر پسر بود
البته حواسم نبود
فرداش دیدم بش گفتم گوشیتو میدی گف میخوای چکار گفتم میرم فیس بوک گف اره چه فیس بوکایی دیدم
کلی خجالت کشیدم
گفتم چطور مگه
گف میری فیس بوک حافظه شو پاک کن کسی نبینه
اب شدم رفتم تو زمین
گف بی خیال ولی زیاد فیس بوک نرو ازین به بعد هفته ای ی بار بت میدمش
گفتم اخه نمیتونم
گف باید سعی کنی این سایتا اعتیاد دارن
گفتم واقعا نمیتونم گف کمکت میکنم
گفتم چطور
گف کمک همینکه گوشی نمیدم
بلند شد رفت
فرداش از مدرسه اومدم دیدم ی ذامن کوتاهو تاب پوشیده در جا گرفتم
بابام ک اومد لباسو عوض کرد
فرداش پنج شنبه بابام رف مغازه منم خونه بودم ی تاب پشت بازو همون دامن تنش بود
ی پتو انداختم رو خودمو شرو کردم ب زدن
معلوم نبود ولی بو تفم میومد
ی جورایی ب مامانم بر خورد
بیشتر نگاهم ب پاهاش بود
گفتم مامان میذاری پاهاتو لاک بزنم
گف نه بابا دیگه چی
گفتم چه اشکالی داره
گف بلد نیستی
گفتم ای تورو خدا گف چه رنگ دوس داری
گفتم سبز
لاک اورد گفتم بذار اول تمیزش کنم شرو کردم به لیسیدن انگشتای پاش
گقت کثیف پاشو ملتمسانه گفتم تورو خدا
گفت خیلی کثیفی
شرو کردم لیسیدن پاهاشو دس کشیدن رو ساقاش
کم کم رفتم بالا زانو هاشو خوردمو مسخره بازی میگفتم تو الهه دریاهایی منم برده تو هستم خوشش میومد
خلاصه ناخناشو لاک زدم
فردا صب خواب بودگفتم الهه دریاها صبحونه میل دارن
گف بله برده
واسش تخم مرغ بردمو همزمان پاهاشو میلیسیدم
گفت خبه پادشاه بودنم ها
گفتم پس چی
گف تو اینترنتم همینکارارو میکنی
گفتم اره واسه غریبه ها گفت کره بز برو میخوام ناهار درس کنم
بابام اومد منم کاری نکردم تا رفت سر کار مامان رف حموم گفتم بیام کمکت گف دیگه نه برو منم الان میام لحنش جدی بود احساس ریدن گرفتم
اومد بیرون گف ببین من ی سری ازادی بت میدم ولی پررو بازی ببینم اونوقت دیگه خودت میدونی
منم سرم پایین بود گف حالا اینقد خجالت نکش یکم پاهامو بلیس بینم
پاهاشو که جلو اورد دامنش رف کنار شرتش معلوم شد حال میکردم
میلیسیدمو مست میشدم
ی پسر  17 ساله ساقای گوشتیه ی زن 37 ساله محشر بود
ساقاشو میلیسیدم دستمو بردم سمت کسش گف دستاتو بده دستم
گفتم اخه یکیشونو لازم دارم گف رو مبل بشین اومد جلوم رو دل خوابید دامنشو داد بالا کونش معلوم بود
گف من میخوابم ده دیقه دیگه بیدارم کن
کیرمو دراوردم به زدن نگا کون سفیدش میکردمو میزدم
خیلی گنده بود
تموم که شد ابمو ریختم تو دسمال گفتم پاشو
رفت تو اشپزخونه ظرف شستن گفتم مامان راجع بش حرف بزنیم
گفت باشه
گف ببین تا هر وقت به حرف ن باشی بت میگم چکار کن همون کارارو کن
گفتم چش
گفت خودتم اگه خواستی هفته ای ی بار بگو ک زیاد اذیت نشی
دیگه رابطمون عادی شد بعد ی هفته جمعه بود گف بیا اینجا
گفتم یه کم پاهامو واسم میلیسی
نشس رو مبل جلوش زانو زدمو مشغول لیسیدن شدم
دس میکشید رو سرم منم شرو کردم مالیدن کیرم
کیرمو دراوردم گفتم اجازه هس
گفت اشکال نداره همزمان با لیسیدن میزدم
گف بریزش رو دسمال ی دسمال گرفتمو ریختم روش
گف خوبه اینجوری گفتم مرسی
همینجوری بودیم تا ی ماه
ی بار داشتیم عروسی میرفتیم ماشین شلوغ بود 5 نفر عقب بودیم مامانمم ارایش خف کرد بود نشستیم یرون مامانم رو رون من بود
از بین دو رونش دس بردم زیر دامنش
کامل انگشتمو کردم زیر شرتشو رفت گذاشتم در کسش بر گشت ی نگاه عصبانی کردو ارم دس برد دستمو دراورد
دوباره گذاشتم در کونش یدفه داد زد گفت احمد ی لحظه واسا رفت پایین الکی خودشو گشتن گف یکی از گوشواره هام نی شما برید منم با علی بابام میرم میارمشونو میام
گفتم من بات میام گف نه با علی میرم بابام گفت خب با علی رضا برو اعظم
گف نه تو بیا گف باشه ریدم به خودم
تا ی هفته بام حرف نمیزد بعدش گف مگه نگفتم پررو نشو
گفتم اخه خیلی خوشگلو خوشبو بودی اون شب ببخشید
گف روتو برم
هیشکی اینکارارو نمیکنه بعد تو میگی خوشگل بودی
میخوای مثه بعضی مامانا نذارم ی تار مومو ببینی
گفتم غلط کردم
گف پاهامو بخور واسم داشتم میخوردم گفتم من ی چیزی دوس دارم گف چی سینه بگیرم
بلند شد گفت سینه امو بگیرو دولتو بذار وسط پاهام
ی دامن پاش بود داد بالا گذاشتم بین پاهاش دیدم حال میکنه
تن تن میزدم اونم نفس نفس میزدا ابمو ریختم در کسش
شبش بابا نبود گفت علی رضا ی چیزی بگم
گفتم بگو گف دوس دارم یکیو بکنم
کلی بش خندیدم گف میذاری
منم گفتم هرچی تو بگی دوتا لخت مادر زاد شدیم یکدو خورشتی گرف دستشو گذاشتش درم گفتم خیلی درد داره بیخیال گف من با اینکه زنم از تو بهتر تحمل میکنم گفتم اگه راس میگی خودت واسا دیدم سری واساد فهمیدم این فیلمش بوده بحثو باز کنه
گذاشتم پشتش الان بعد 3 سال هنوز هفته ای دو سه بار از عقب حال میکنیم

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *