این داستان تقدیم به شما
سلام من اسمم مجیده.
سه ماه تابستون تنها بودم و کسی خونه نبود .هرچی گشتم و دور زدم کس به پستم نخورده بود شها تنهایی سرکرده بودم و گاهی هم یه جق زدن تموم شده بود .تا اینکه یه روز توحموم هوس کردم که موهای بدنم کامل بزنم تابحال اینقدر کامل بدنم نزده بودم کامل بی مو دست که میکشیدم خودم هوس میکردم با انگشت سوراخ کونمو میمالوندم و حسابی کیف میکردم .
یه فکری به سرم زد که کسی رو پیدا کنم که منو بکنه از حموم اومدم بیرون و یه شورت بندی زنونه که رنگ شاد داشت پوشیدم تو اینه قدی خونه خودمو برانداز کردم کونم قشنگ بود توش و حسابی گرد و کردنی و کیرمو شق کرده بود لباس پوشیدم و با ماشین تو شهر دور زدن ولی کسی رو پیدا نکردم دور یه میدون ایستادم و دور بر نگاه میکردم که چند ضربه به شیشه ماشین منو به خودم اورد یه پسر جوون با لباس بلوچی بود و دنبال کار ومن بهش گفتم کار ندارم و اون بنده خدا برگشت که بره پیش دوستاش تو مسیر که میرفت نورخورشید بهش میخورد و از پشت که من میدیدم اندامش تو نور معلوم بود و کیرش اویزون بود و انگار شورت هم نداشت .وهمین شد یه جرقه تو ذهنم بوق زدم و پسره برگشت اشاره کردم بشینه تو ماشین و اونم قبول کرد بهش گفتم من یه نفر میخوام که بتونه ماساز بده من کمرم رگ برگ شده تو حموم ماساز بده منو تا بدنم نرم بشه
بنده خدا گفت من بلد نیستم و منم گفتم مشگلی نیست من هرکاری گفتم تو انجام بده و اونم قبول کرد و مبلغ دستمزد توافق کردم و رفتیم خونه که رسیدیم بهش گفت برو حموم و خودتو بشور و اماده شو تا من بیام و بنده خدا هم که اسمشو علی میزارم قبول کرد .ومنملباسهامو دراوردم و با اون شورت زنونه خوشگل رفتم تو حموم اولش علی منو دید خجالت کشید و منم گفتم خجالت نکش ومنم میخوای در بیارم و رفتم زیر دوش اب گرم و گفتم کمرمو بمال علی هم مشغول شد اولش کمر دور بود و با دستش ماساز میداد ولی منهی عقب رفتم تا علی به دیوار رسید و عقب نتونست بره و کیرش چسبید به کونم و گرمای کیرش و شکمش منو تحریکرد بند شورتمو باز کردم و شورتم افتاد رو زمین عمدا خم شدم تا کامل کیرش به سوراخم بخوره
خودمو تکون دادم که کامل کیر ش کامل بره لای کونم حسابی داغ بود و علی هم دوزاریش افتاده منو بغل کرد و کیروشو فشار داد حالا که علی اماده شده بود نوبت من بود برگشتم و لیف برداشتم سینه و پاهاشو شستم و با صابون کیرشو شستم و اب کشیدم جلوش زانو زدم و کیرشو تو دهنم گذاشتم وای چه کلاهک نرمی داشت شهوت تموم وجودمو گرفته بود حسابی کیرشو خوردم و مالوندم بلند شدم و پشت بهش ایستادم علی کیرشو صابونی کرد و گذاشت لای پام کمی خم شدم تا کیرش بره تو کونم نبض سوراخکونم داشت دیونم میکرد و من خیلی هوس کیر کرده بودم علی با دستش کیرشو تنظیم کرد رو سوراخ نرمی کلاهک کیرش که به سوراخ کونم که خورد ناخواسته کیرم بلند شد و تحریک شدم کمی به سوراخم مالید کیرشو اروم فشار داد کمی کیرش رفت داخل ولی درد شدیدی داشت و من تحمل نداشتم کمی صابون به سوراخ کونم زدم و بهش گفتم بشین رو زمین و خودم هم پشت بهش نشستم حالا کونم باز تر شده بود کمی کیرش رفت داخل و من دردم بیشتر شد
تو همون حالت توقف کردم وخودمو به عقب و رویی گردن علی انداختم دستم دور گردنش بود و اروم نشستم و کل کیرش رفت داخل و گرمای بدنش به پشتم حس کردمدر همین بین اب فراوانی از کیرم زد بیرون ولی من هنوز سیر نشده بودم علی با دو دست کمرم و گرفتو منم اروم بالا و پایین شدم حالا کیرش کامل داخل کونم بود و علی داشت لذت میبرد بعد از چند بار تلمبه زدن بلند شدمو تکیه به دیوار دادم و علی باز کیرشو تو کونم جا زد و اینبار دستش دو شکمم ودست دیگش رو باسنم بود و تلمبه میزد هی چند دقیقه که تلمبه زد بهش گفتم بزار بخوابم رو زمین و تو هم بخواب روم دراز کشیدم و علی دراز کشید روم کیرشو از لا لمبرهای کونم داد داخل ومن دوباره تحریک شدم و کیرم بلند شد…
علی کامل خوابید روم و کیرش کامل تو کونم و موهای کیرش بغل کونم و نوازش میداد و علی هم داشت لذت میبرد و تند داشت تلمبه میزد و منو کامل بغل کرده بود و هر ضربه که به کونم میزد باسنم مثل زله بالا و پایین میشد و علی هم داشت ابش میومد و نبض کیرش رو تو کونم حس میکردم حسابی داغ بود و به من حال داد خودمونو شستیم و اومدم بیرون علی داشت لباس شو میپوشید که من دوباره هوس کردم وبه علی گفتم دوباره و علی گفت حال ندارم و منم حلش دادم رو مبل و خودم جلوش نشستم بند کلفت شلوار بلوچی باز کردمو کیرشو دوباره کردم تو دهنم کیرش خوابیده بود و نرمی خوبی داشت حسابی مالیدمو خوردمش تا بلند شد تو همون حالت رو مبل شلوار از تنش در اوردم و رو دسته مبل خم شدم و علی تف به کیرش زد و گذاشت دم سوراخ کونم..
کمی مالید به سوراخ کونم که من باز و بسته شدن سوراخ کونم متوجه میشدم و علی اروم کیرشو حل داد داخل و اب دهنش حسابی کونمو لوبریک کرده بود و شروع بع تلمبه زدن کرد و صدای ضربه های بدنش و کیرش به باسنمو پام منو تحریک کرد و ابم اومد و علی هم بعد از چند دقیقه ارضا شد و پولشو گرفتو من اونو تا جلوی در بدرقه کردم و جلوی در بهش گفتم هرچی اینجا دیدی فراموش کن اونم گفت نمیکنم ….فراموش.
نوشته: اوب اوب
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید