این داستان تقدیم به شما

قصه های سکسی رو که می خوندم فکر می کردم اکثرش کس و شعره
ولی چند روز پیش اتفاقی افتاد که نطرم تغییر کرد…
***
من یه خواهر دارم که چند سالی میشه از شوهرش طلاق گرفته و پیش ما زندگی می کنه شغلشم مربی باشگاه بدنسازیه همه از هیکل و اندام و قیافش تعریف می کنند ولی به نطر من چیز خاصی نداره
البته تا حالا زیا دیده بودم که پسرا دور و برش می گردن و چند بارم که خونه تنها بود پسر اورده بود
ولی خب این قصه من نیست
چند روز پیش به طور تصادفی متوجه شدم که خواهرم فوق العاده حشریه
چند روز پیش از سر فضولی وشکی که بهش کرده بودم تلگرامشو هک کردم
و دیدم با یه نفر دوست شده
مثل اینکه اینترنتی وتازه دوست شده بودن چون خواهرم اصرار داشت تا از نزدیک نبیندش باهاش دوست نمیشه پسره هم حشری شده بود و اصرار داشت امروز واسه 5 دقیقه هم که شده همو ببینیم
خلاصه قرار گذاشتن واسه فردا .
 
فردا بعداز برگشت خواهرم دیدم داره تلگرام بازی می کنه فهمیدم با پسرس
پسره داشت از هیکل و کون و سینه خواهرم تعریف می کرد. داشت به خواهرم می گفت دستتو که رو پام می کشیدی حشری می شدم
خواهرم خودشو زده بود به اون راه که بیشتر حال کنه میگفت حشری یعنی چی پسره می گفت یعنی واست راست کردم خواهرم می گفت کجات راست شده که پسره گفت کیرم . اینو که گفت مثلا به خواهرم بر خورد گفت وا شما چه بیتربیتی این چه حرفیه می زنی
پسره جواب داد امروز مخصوصا چند بار دستتو به کیرم مالوندی پدر منو در اوردی حالا میگی کیر چیه
هیچی گذشت تا عصر شد هنوز روز اول اشناییسون بود پسر پی ام داد که چند تا عکس واسم بفرست می خوام حال کنیم از لحنش مشخص بود که با دوستاشه و می خواد کس و کون خواهرمو به اینو اون نشون بده
خواهرمم چند تا عکس تمام سکسی از خودش فرستاد
پسره برگشت گفت می خوام یه چیزایی بگم ولی مثل صبی ناراحت نشی خواهرم نه ناراحت نمی شم بگو
پسره گفت می خوام بیام لباتو بخورم خواهرم بهش گفت خوب بیا بخور پسره گفت بعدش می خوا پایین ترشو بخورم

 
خواهرم گفت مثلا کجارو گردنمو پسره گفت نه خواهرم گفت سینه هامو پسره گفت نه کستو می خوام بخورم خواهرم دقیقا بغل دست من نشسته بود و داشت جواب می داد یک لحظه نگاش کردم دیدم چشماش از شهوت داره بسته می شه و بوی اب کسش خونه رو ورداشته تا دید حواسم بهشه بلند شد رفت داخل اتاقش تا بتونه کسشو یکم بماله.
خواهرم گفت بلند شو بیا دیگه مگه نگفتی که میام پسره گفت مکان ندارم که خواهرم جواب داد خب خونه دوستات چی پسره گفت نه نمی شه ولی تو ماشنم میشه یه کارایی کرد خواهر خرم گفت یعنی چه کار پسره گفت مثلا خوردن ولی می ترسم اونش بیاد ( منطور از اونش ابش بود کس کش اینجا مودب شده بو تا خواهرم دیونه تر شه )
بعد به خواهرم گفت ببین من چون تورو از خودم می دونم اینجور باهات راحتم اگه ناراحت میشی بگو تا دیگه نگم من تورو واسه خودت می خوام نه این حرفا
خواهرم گفت نه اشکال نداره راحت باش
پسره دوباره گفت تو ماشینم می تونی واسم بخوریش ولی اگه اونش اومد چکار کنیم
خواهرم برگشت کفت منظورت اینکه کیرتو خوردم اگه ابت اومد چکار کنیم پسره گفت حالا شد اره ابمو چکار کنم خواهرم گفت هر کاری دوست داری
پسره گفت یعنی بریزم تو دهنت اخه چه کار کنم دوست دارم( فکر کرد الان خواهرم ناراحت میشه)
خواهرم گفت باشه چون تودوست داری پسره گفت نه به خاطرمن نباشه خواهرم که دید اب کیر پسره داره از دستش در میره سریع جواب داد نه نه خودم دوست دارم بریز تو دهنم پسره گفت یعنی ابمو می خوری
خواهرم گفت اره همشو پسره گفت اماده شو دارم میام هنوز نمی دونست که خواهرم پرده نداره
 
خواهرم گفت می خوام عکس کیرتو الان ببینم همین الان یه عکس بگیر بفرست پسره گفت نمی شه ابجیم گفت چیه خجالت می کشی من تا چند دقیقه دیگه می خوام بکنمش تو حلقم باید قبلش ببینمش پسره قبول کرد فرستاد عجب کیر کلفتی داشت کثافت در حال جق زدن گرفته بود اب کیرش هنوز سر کیرش بود خواهر با حالت شاکی گفت تو که خالیش کردی پسره گفت واسه توام گزاشتم
دیگه پسره رسید و ابجیم رفت بیرون …
من تازه متوجه شدم که اوج شهوت و حشری شدن یعنی چی . جالبه من واسه خواهرم راست نکردم از این خیلی حال کردم که یکی دیگه داره ترتیب خواهرمو می ده و حالا اگه کسی باشه که شرایتشو داشته باشه دلم می خواد جلوم خواهرمو بگاد هرکی بود بگه تا ایمیلمو بدم با هم هماهنگ کنیم

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *