این داستان تقدیم به شما

سلام. من سمانه ام ۲۳ سالمه یه دختر سفید پوست مو مشکی قدم ۱۵۵ وزنم هم ۵۷ کیلو تو ۱۸ سالگی با علی ازدواج کردم البته الان جدا شدیم ۱ سال از ازدواج ما گذشت من دختر هاتی بودم اما اون مشکل زود انزالی و مشکلات دیگه داشت به طوری که بعد مدتی واسه اولین بار فیلم سوپر دیدم با خود علی هر دو داغ شده بودیم من کیر میخواستم و اون از ترس اینکه آبش زود بیاد منو نکرد و رفت از تو آشپز خونه یه بادمجون اورد و با آب داغ گرمش کرد تا وقتی وارد واژنم کرد حس خوبی بهم دست داد چند دقیقه طول نکشید که ارگاسم شدم به بادمجون و آب داغ و اینا عادت کردیم چندین بار تو سکس از بادمجون استفاده کردیم تا اینکه یه شب در مورد دوستش احمد صحبت کرد و اینکه کیرش خیلی بزرگه و زن های زیادی رو تو فامیل کرده
 
اسم زنهایی رو تو فامیل آورد که باورم نمیشد که اونا هم با وجود شوهر داشتن از این کارا بکنن حتی علی این رو هم اعتراف کرد که احمد خواهرعلی عاطفه رو هم گاییده عاطفه خواهر شوهرم یه بار واسم از سکس با یه مرد گفته بود که خیلی حال داده ولی نگفته بود کیه اون مرد با نشانه های علی فهمیدم که واقعا حقیقت داره.چون قبلش فکر کردم علی از روی شهوت داره چرت و پرت میگه واسه یه روز وسط هفته قرار گذاشتیم بریم کوهنوردی من علی و احمد صبح زود بلند شدم سکسی ترین شرت و سوتینم رو پوشیدم و بهترین آرایش عمرم رو کردم شلوار جین تنگ پوشیدم که کون بزرگم زیباییش دوچندان شد اما مث همیشه مانتو پوشیده تنم کردم و رفتیم اوفف خیلی مرد جذابی بود قد بلند عضلانی و خوش هیکل اما خیلی استرس داشتم آخه تا حالا هیچ مردی جز شوهرم منو نکرده بود وسط های کوه بودیم احمد که چشش دنبال کس و کون و اندام کوچولو و زنانه من بود یواش یواش سر صحبت رو باهام باز کرد اونقدر چرب زبان و خوش صحبت بود که عاشقش شدم چند دقیقه گذشت علی گفت چقد شما یواش راه میاین من تند تر میرم شما بیان علی به این بهانه زنش یعنی من رو با احمد تنها گذاشت تا راحت باشیم نمیدونم چه جوری احمد مخم رو زد که مانتو رو در بیارم و با شلوار جین باشم

 
با دیدن کونم دیوونه شده بود و آب از لب و لوچش آویزون با پر رویی کنارم راه میومد و یه وقتایی به بهانه کمک کردن به من که از یه جاهایی سخت بود برم بالا دست مردونه و بزرگش رو پشت باسنم میزاشت و منم بهش لبخند میزدم به نشانه اینکه من آماده ام یهو گفت مسیر رو عوض کنیم گفتم کجا گفت یه کم اون ور تر یه چاله دنج هست که هیچ دیدی نداره رفتیم تو چاله علی اونجا بود از خجالت آب شدم منو احمد برد تو چاله علی هم بالای چاله گفت من مواظبم کسی نیاد شما راحت باشین ایستاده بغلم کرد و لبام رو خورد و باسنم رو ورز میداد منم که گفتم حالا که شوهرم راضیه چرا که نه کم‌کم‌ راه افتادم و لب دادم بهش زیپش رو باز کرد اوفف خیلی بزرگ بود خیلی شاید اندازه یه اسپره حشره کش تار و مار فکر کنم ۲۵ سانتی میشد جذاب و دوست داشتنی تو دستم جا نمیشد احمد گفت بخورش خندیدم گفتم نه عصبی شد بازوم رو گرفت بلنم کرد و به گوشه ای منو برد و شلوارم رو تا زانو رد اورد کسم خیس خیس بود آروم فرو کرد سرشو وایی چه حال خوبی بود یکم ترس داشتم دستمو بردم پشت کیرشو گرفتم تا بیشتر از این فرو نکنه آخه کسم کوچولو بود و هنوز آمادگی دریافت کیر به اون بزرگی رو نداشت برگشتم واسش بخورم چون هم کسم بیشتر خیس بشه و شهوتی تر بشم هم دل احمد رو که ازم ناراحت شد به دست بیارم فقط سرش اونم به زور تو دهنم میرفت

 
علی نشسته بود بالا و داشت زنشو در حال ساک زدن‌میدید دوباره وایستادم و پشتم رو بهش کردم و کیرشو کرد تو کسم کم کم جا باز کرد و دیگه توش بود بیشتر کیرش که بهترین ارگاسم زندگیم رو گرفتم و پاهام لرزید و نشستم صدام هم میلرزید خیلی حال خوبی بود یه آب روشن از کسم ریخت بیرون وقتی کیرش در اومد آره اسکوئیرت شده بودم یعنی انزال زن.بدنم سست شده بود میخواست دوباره بکنه مانتوم رو انداختم رو زمین و دمر خوابیدم اونم کیرشو کرد تو کسم و تلمبه زد تا دوباره همون حالت انزال بهم دست داد آبش رو ریخت رو کمرم لباس پوشیدیم به علی گفت زن خوشکل و جذابی داری کس و کون قشنگی هم داره اما یه ضعف داره گفتم چی گفت خیلی ضعیفی و زود ارگاسم میشی منم مجبورم زود آبم رو بیارم که اذیت نشی .زن باید یکی دو ساعت تلمبه بخوره و پا به پام بیاد اونجوری خوش میگذره علی خندید و گفت این #کیری که تو داری به #خر ماده بزنی یه #ثانیه ای ارگاسم میشه و همه با هم خندیدیم .من از علی جدا شدم و الان #زن یکی دیگه ام اما با احمد دیگه سکس نداشتم و #هیچ سکسی بعد از اون #طعم اون #اولین #ارگاسم #کیری رو نداد…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *