این داستان تقدیم به شما
سلام من النازم و میخوام اولین تجربه لزم و تعریف کنم.
من 21 سالمه قدم 177 و وزنم 75.
من یه دوست صمیمی دارم اسمش زهراست. اونم تقریباهم قد خودمه. سینه های خوش فرم و کون قلنبش دل همه پسرار و برده.
ماجرا بر میگرده به اسفند ماه. خانوادم رفته بودن باغمون که خارج از تهرانه. منم گفتم هوا سرده و دلم نمیخواد که برم.
خونه موندم ولی خیلی حوصلم سر رفت. زنگ زدم به زهرا و ازش خواستم بیاد خونمون و چند تا فیلمم بیاره باهم بینیم. اومد و طبق معمول نشستیم پای تی وی مشغول فیلم دیدن. یه صحنه بود که دو تا دختر میخواستن لز کنن. به زهرا گفتم من که تو کتم نمیره دو تا دختر بتونن باهم حال کنن. یکم نگام کردگفت کس نگو چرا نشه . خلاصه کلی حرف زدیم یهو گفت اصلا میخوای امتحان کنیم. یکم خندیدم فک کردم داره مسخره بازی در میاره. یهو اومد جلو شرو کرد به لب گرفتن. کلی سعی کردم جداش کنم ولی نشد. بعد دست انداخت رو کسم و اروم میمالید. کم کم خوشم اومد و مقاومت نکردم. انقد لبای همو خوردیم ک بی حس شده بود. لباس و سوتینم و دراوارد و سینه هامو میخورد . دست کرد تو شرتم و اروم میمالید کسمو. هولم داد دراز شدم رو مبل بعد نشست جلوی مبل شرو کرد بو کردن کسم. حسااابی خیس شده بودم و میخواستم لیسم بزنه.از نوک انگشتای پام شروع کرد به خوردن و لیس زدن تا رسید به کسم.
حسابی لیس زد و زبونش و چرخوند. با دستشم بالای کسمو میمالید. از لذت بی جون شده بودم دو بار پشت هم ارضا شدم. خیلی حرفه ای میخورد( بعدا فهمیدم کلا لزبین و با چند نفر رابطه داشته) بعد خوابید زمین و گفت بشینم رو دهنش.نشستم اونم زبونش و میاوارد بیرون و باهاش تو کسم تلمبه میزد. از روش بلند شدم خواستم منم بخورم کسش و که نذاشت در گوشم گفت فقط میخوام حال کنی. بعد شرتش و دراوارد پاهامو داد بالا و کسشو به کسم چسبوند.از گرما و حرارت و خیسیی که بین کسامون بود ارضا شدم. اما همینجوری کسشو میمالید به کسم. دیگه ناله هام شده بود جیغ و داد از لذت دیوونه شدم. بعد اینکه باز ارضا شدم دوباره کسم و خورد و انگشت کرد تو کونم. کل اب کسم و خورد و میک میزد. انگشتشو تو کونم میچرخوند و به سوراخ کونم زبون میزد. از ظرف میوه یه خیار برداشت. اولش ترسیدم اما بهش اعتماد کردم. انقد سوراخ کونمو لیس زد که خیار و بلاخره کرد تو کونم. با یه دستش خیار و میکرد تو کونم و در میاوارد با اون یکی دستشم رو کسم و بشگون میگرفت و با زبونش حسابی میک میزد. حس میکردم الان که از لذت بمیرم. با چند تا گاز و میک عمیقش و خیاری که تا ته کرده بود تو کونم باز ارضا شدم و دهنش پر از ابم شد. تا چند دقیقه هیچی حس نمیکردم. اومد بقلم کرد گفت دیدی میشه حال کرد؟
بعد از اون کار هر روزمون شده سکس و تقریبا بهترین دو ماه زندگیمو دارم میگذرونم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید