این داستان تقدیم به شما
سلام من فاطیما هستم ۱۸ سالمه و این قضیه مربوط به ۱۳ سالگی من میشه. قبلش بگم من با این که ۱۳ سال بیشتر نداشتم ولی از نظر شرعی بالغ بودم یعنی از ۹ سال رد کرده بودم و چهار سال از بیبی دو عالم هم بزرگتر بودم (وقتی اون بزرگوار زیر کیر رفت ۹ ساله بودن) اندامم تقریبا رسیده بود و با توجه به اینکه کمی تپل هستم کونم تو دید بود و سینه هام هم در حدی بود که بشه با دست گرفت یه شوهر عمه دارم به اسم مهران که خیلی دوستش دارم و همیشه وقتی می آمدند خونه ما یا ما می رفتیم خونشون من پیش اون بودم و یا با گوشیش بازی می کردم یا سلفی می گرفتیم و …
سیزده بدر بود و خانواده ما به همراه سه عمه و پدربزرگ رفتیم تفریح تو جنگل های اطراف شهرمون اونجا مهران شوهر عمه ام شروع کرد به فیلمبرداری کلیپ های طنز و ما بچه ها رو به کار گرفت هشت تا بچه بودیم و یکی از عمه ها که با ما پایه بود وقتی کلیپ اولمون فیلمبرداریش تموم شد بچه ها اصرار کردند که نتیجه کار رو ببینیم بنابراین همه جمع شدیم و یک نفر گوشی رو گرفت تا همه ببینند من ایستاده بودم و خم بودم تا فیلم رو تماشا کنم که مهران شوهر عمه ام پشت سر من ایستاد به بهانه تماشای فیلم بعد بیست ثانیه دیدم از پشت خودشو بهم چسبوند طوری که کیرش لای کونم قرار گرفت من شوکه شدم و عکس العملی انجام ندادم همینطور که کیرش رو به کونم چسبانده بود کم کم کیرش بزرگتر و سفت تر میشد و حقیقتش رو بخواهید من حس خاصی نداشتم فقط تو رو در بایستی چیزی نگفتم …
کلیپ بعدی رو فیلمبرداری کردیم دوباره جمع شدیم که ببینیم یه حسی به من حکم کرد دوباره تو همون پوزیشن قرار بگیرم که مهران شوهر عمه ام کارش تکرار کنه و حدسم درست بود دوباره از پشت من اومد و این دفعه که شجاع تر شده بود بلافاصله کیرش رو لای کونم تنظیم کرد و محکم چسبوند در حالیکه همه محو کلیپ بودند و نگاه میکردند و میخندیدند مهران شوهر عمه ام دستش رو گذاشت روی شونه ام و من رو به کیرش فشار داد کیرش خیلی ملموس بود به خاطر جنس پارچه لباس جفتمون با این فشار که داد کیرش لای کونم کمی حرکت کرد و انگار نوکش به لبه کوسم برخورد کرد که من لذت توصیف ناپذیری بردم بعدش ولم کرد و فقط پشتم ایستاده بود من که برای اولین بار این لذت رو تجربه کرده بودم حالا منتظر بودم دوباره حرکتش رو تکرار کنه
من فقط سرم به سمت تماشای فیلم بود اما همه هوش و حواسم به پشت سرم بود و منتظر بودم شوهرعمه عزیزم یه بار دیگه گرمای کیرش رو به کونم منتقل کنه کلیپ تموم شد و چیدمان بچه ها داشت به هم میخورد که مهران گفت دوباره ببینیم خیلی جالب بود بقیه هم موافقت کردند و اینطوری پوزیشنمون پنج دقیقه تمدید شد و من منتظر حرکت مهران بودم طوری لذت برده بودم که دلم میخواست اینبار من کونم رو به کیرش بچسبونم تو این افکار بودم که دیدم دستش رو گذاشت روی شونه ام و من که زاویه ایستادنم تغییر کرده بود رو دوباره تنظیم کرد تا راحت بتونه کارش رو بکنه بعدش کیرش رو به کونم چسبوند و من رو فشار داد به سمت خودش که حس شگفت انگیز قبلی دوباره تکرار شد دوباه شل کرد و مجددا حرکت رو تکرار کرد هر بار که من رو به خودش فشار میداد چنان لذت میبردم که دلم میخواست محکم بغلش کنم و یه عالمه ببوسمش در کل سه یا چهار بار بیشتر نشد که انجام بده که کلیپ تموم شد و همه متفرق شدند و عمه ام اومد طرف مهران که برن قدم بزنن.
وقتی از من دور میشدند مهران رو با عشق نگاه میکردم گویی دوستیمون وارد فاز جدیدی شده بود و مهران که شوهر عمهدوست داشتنی بود برام حالا خاص تر شده بود برام.دو هفته بعد که خونشون بودیم اولین لاپایی رو باهام انجام داد و در کمتر از یه سال دیگه راحت از کون منو میکرد و منم معتاد کیرش شده بودم یعنی جنده خصوصی مهران بودم تا اینکه عمم فهمید ولی سر آبرو مجبور شد که سکوت کنه از اون موقع دیگه راحت به مهران کون میدم و دوست دارم مهران پردمو بزنه مهرانم قول داده وقتی دانشجو بشم پردمو هم میزنه منم میخوام دانشگاه قبول بشم و کیر مهران رو تو کصم حس کنم.برام دعا کنید عشقا.
نوشته: فاطیما سلیمانی کتلت نژاد
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید