این داستان تقدیم به شما
سلام اسم من محمد 32سالمه و زنم ستاره 29 سال داستان ما مربوط به 2سال پیشه من قبل از ازدواج داستان زیاد میخوندم و همیشه دوست داشتم که با زنم ضربدری بکنیم ما حدوداً 9ساله ازدواج کردیم اولش روم نمیشد به زنم بگم بعد دو سال یک شب موقع سکس در مورد فانتزیام بهش گفتم که دوست دارم جلو من به یکی دیگه کوس بده بدش اومد قهر کرد رفت جدا خوابید منم تا یک ماه نکردمش بهش گفتم اگه بزاری موقع سکس در موردش حرف بزنیم میکنمت وگرنه میرم زن صیغه میکنم اونم قبول کرد تا دو سال پیش یکی از همکارام که تازه اومده بود نظرم رو به خودش جلب کرد هم کم سن و سال بود هم خیلی خوشتیپ در موردش به زنم گفتم و عکسشو بهش نشون دادم ته دلش دیدم خوشش اومده چون گفت دعوتش کن بیاد خونه منم گفتم اگه بیاد باید لباس لختی بپوشی به زور قبول کرد
شبش دیدم با دامن بلند و یک پیراهن اومد جلوش بهش گفتم لااقل شالتو باز کن که چاک سینتو ببینه لازم به زور قبول کرد وقتی رفت چایی ببره دیدم دوستم داره به سینه هاش نگاه میکنه اونشب هر چی به زنم گفتم بیا امشب بهش کوس بده قبول نکرد فرداش سر کار به دوستم گفتم زنم از اخلاقت خیلی خوشش اومده اونم از زنم تعریف کرد که من منظورشو فهمیدم که از بدن کوس وکونش خوشش اومده خلاصه از اون روز رفتم رو مخ زنم که بیا به میلاد بده تا از آخر خودش گفت که خیلی خوشش اومده اما فکر میکرده میخوام امتحانش کنم شبش گفتم میلاد اومد خونمون دیدم زنم ساپورت نازک پوشیده بدون شورت با یک دامن کوتاه که وقتی پشت به من هم شد تمام کوس وکونش رو دیدم میلادی این صحنه رو دیدبعدش که دیدم میلاد حشری شده به بهونه تخمه رفتم بیرون و به زنم گفتم برو تو بغلش بعد نیم ساعت زنم پیام داد رفتیم اتاق خواب بیا آروم رفتم دیدم داره برایش ساک میزنم میلادم فقط آه آه میکرد بعد دیدم اومد شروع کرد خوردن کوس زنم
یکهو من رفتم تو میلاد نرسید ولی زنم بهش گفت نترس اون خوشش میاد یکم با هم ور رفتن به میلاد رو تخت خوابید زنم رفت نشست رو کیرش منم از عقب دادم تو کونش یکم تلمبه زدیم جاکومو عوض کردیم تا صبح دو بار حال کردیم از اون روز تا الان که میلاد زن گرفته ما داریم ضربدری میکنیم زن میلادم خیلی داغه اگه دوست داشتین بگین باقیشو بگم خواهشاً راحت به یاد کوس وکون زنم جق بزنین
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید