این داستان تقدیم به شما
سلام، من رهام و ١٨ سالمه،تعريف از خود نباشه خوشگلم ^_^ قدم ١/٧٠ و وزنم ٦٠ ، سايز سينه هام ٨٠ و يه كون حسابى گردو قلمبه دارم،داستان من براى همين ٣ روز پيشه،اينم بگم من تا الان سكس نداشتم ، اونم بيشتر براى ترس از دست رفتن ابروم بود.اما خيلى حشريم و تا الان خيلى جلوى خودمو گرفتم،بگذريم،داشتم ميگفتم با دوست پسرم محمد قرار داشتم و قرار بود برم خونه شون، محمد ٢٥ سالشه و قدش ١/٩٠ سيكس پك داره و كيرش ١٨ سانت و كلفته ، طبق معمول رفتم حمومو همه جامو تميز كردم،قراره ديگه ادم بايد فكر همه جارو بكنه ( اينو فقط دخترا ميفهمن چى ميگم:))))
يه پيراهن سكسى تا بالاى زانو پوشيدم،ناخونام رو هم فرنچ كردم و سريع زنگ زدم به اژانس و راه افتادم،اينم بگم منو دوست پسرم عاشق هميم و تا الان فقط شيطونى كرده بوديم،وقتى رسيدم بغلم كردو منم رفتم تو اتاق تا لباسامو درارم، وقتى از اتاق اومدم بيرون محمد از تعجب دهنش باز مونده بود، بغلم كرد و رفتيم تو اتاق،اتاق تاريك تاريك بود، دستاش اروم رو همه جاى بدنم ميخزيدن،لبامون رو لباى هم بود، كم كم دستش رفت سمت پيراهنم و درش اورد، منم تجربه نداشتم و ترجيح دادم بى حركت بمونم،بماند كه داشتم براى سكس له له ميزدم نوك زبونشو اروم رو همه جاى بدنم ميكشيد، منم كم كن صدام دراومده بود، اروم لباشو گذاشت روى شكم ام و ميبوسيد كم كم اومد پايين تا رسيد به شرتم ، اول بو كرد بعد زبونشو روى همون شرتم كشيد، وااى عالى بود بدون اين كه شرتمو دراره زبونشو از بغل شرتم ميزد به كسم، صدام بلند شده بود و پشتشو چنگ ميزدم…
كسم خيس خيس شده بود،زبونشو اروم از پايين تا بالاش ميكشيد، نزديكاى ارگاسمم بود ك بلند شدو اروم روم خيمه زد، نگام كرد كه اجازه بگيره منم كه داشتم ميمردم از حشريت با تكون سرم اجازه دادم،اروم سر كيرشو گذاشت روش و فقط مالوند، اهم بلند شده بود، يكم هم ميترسيدم،بغلش كردم و شروع كرد به بوسيدنم،اروم فشار داد و من يه جيغ خفيف زدم، چند لحظه بى حركت موند بعدشم اروم شروع به عقب جلو كرد، كس من خيس و داغ بود و اون خيلى اروم اروم تلمبه ميزد و منم از حال زيرش جون ميدادم تا اين كه يه جيغ زدم و ارضا شدم، اونم ابشو رو شكمم خالى كرد، اين اولين و بهترين سكس من بود…
پايان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید