این داستان تقدیم به شما

سلام اسمم سعیده ، ۲۰ ساله، این داستان مال عیده ۹۷ هه
داستان از اونجایی شرو میشه که چند سال پیش ، من تو همین سایت ، چندتا داستان سکس خواهر برادری میخونم و نظرم به خواهرم جلب میشه ، البته سمیرا خواهر تنیم نیست، بیشتر شبیه دوست پسر دوس دختریم ،
خلاصه سر همین قضایا من تو اتاقش دوربین میذاشتم و ازش فیلم میگرفتم و بعدش باهاش میزدم ، ناموسا هیکل خوبی داره ، قدش ۱۶۰ ، لاغر ، سفیید ، کون گردو ژله ای ، ممه هم ۷۵ یا ۷۰ ، موهای خرمایی و چشای مشکلی ، خیلی سکسی هه،
گذشت و من ازش فیلم میگرفتم و فقط یه بار دیدم که تو اتاقش لخت شه ، تصمیم گرفتم تو حموم دوربین بزارم به هر بدبختی بود ، اینکارو کردم ، فیلمه خیلی خوب در نیومدو فقط ممه هاش افتاد ، ولی همون برام کافی بود تا تصمیم به کردنش بگیرم
عید که شد ، خوانوادگی رفتیم کیش ، خونه داریم اونجا ، قرار بود عموم اینا هم بیان ، چون خونه بغلی هم اونا خریده بودن ، من تو این چند مدت سعی کردم خودمو بهش نزدیک کنم ، مثلا بغلش میکردم ، ماساژش میدادم و از این کارا ، یه روز هم تو حموم دوربین گذاشتم و فهمید و‌ شر شد و خلاصه گفتم گوشی تو جیبم بوده و اینا بین خودمون مثلا حلش کردم و میدونستم فهمیده قضیه چی هه ،

 
۲ روز مونده بود به بعد ، همه رفتن خرید و اینا ، ولی سمیرا نرفت ، منم گفتم خدارو چه دیدی ، منم نرفتم ، خلاصه ، یه ۲ ساعتی گذشت و ساعت شده بود ۶ ، مطمعن بودم تا ۱۱ ، ۱۲ بر نمیگردن ، یکم تو اتاقم صبر کردم، دیدم پاشد رفت جلو تلوزیون زد ماهواره اهنگو اینا ، رفتم کنارش نشستم ، همین طوری بدون هیچ حرفی ، که یهو گفت ، سعید ، دست تو موهام میکنی ، منم از خدا خواسته قبول کردم از موهاش شرو کردم اروم اروم خودمو بهش نزدیم کردمو و از موهاش رفتم پایین تر و شرو کردم ماساژ دادن مثلا ، ولی بیشتر میمالیدمش ، مخصوصا بالای سینه هاشو ، بهش گفتم پاشو به پشت بخواب ، ماساژت بدم اولش گفت نه ، یکم بعد گفت باشه ، پاشد رو زمین خوابید ،وایییییی ، کونش خیل تو چشم بود ، منم دوباره شرو‌ کردم ، از شونه ماشاژ دادن ، که گفت چایی میخوری؟ یهو یه فکری به ذهنم رسید ، رفتم چایی درست کردم توش یه قرصی ریختم که شهوتو اینا رو زیاد میکنه ، دقیق یادم نیست اسمش چیه ، یکمم خواب اور ریختم فقط در حدی که گیج شه ،
 
خلاصه چاییو خورد و گفت خستم ، بریم تو اتاق ، رفتیم تو اتاق و رو تخت خوابید و ادامه دادم ، معلوم بود حشری شده خلاصه همین طوری میمالیدمش از کمرش رفتم سراغ پاهاش ، یکم ماساژ دادم و بعدش رفتم بالا تر ، تا رسیدم به روناش ، چیزی نمیگفت ولی صدای نفسش میومد ، یهو دست گذاشتم رو کونش ، یه تکونی خورد ولی بعدش اروم شد ، اروم میمالیدمش ، که بهش گفتم سمیرا ، لباستو درار راحت تر ماساژ بدم ، گفت خودت درار ، در اوردم و بدون اجازه سوتینتشو باز کردم ، و اونم در اوردم و بازم شونشو ماساژ دادم، میدونستم کاری نمیتونه بکنه ، اونم سمت کمرش دوباره ، خیلی سفید بود بدنش ،با انگشت اروم شلوارکشو از پاش در اوردم ، فقط شرت پاش بود ، بدون این که بفهمه لباسامو در اوردمو و با شرت و کیر شق شدم نشستم رو کونش ، دیگه میدونست چه خبره ، اروم رفتم گردنشو بوسیدم ، ولی با دست نگهش داشته بودم که یهو بر نگرده ، شرتشم اروم از پاش در اوردم و رفتم لای پاش ، شرو کردم کس و کونشو خوردن ، صداش در اومده بود ، کسش خیسه خیس بود

 
یهو برش گردوندم ازش لب گرفتم ، واییی چه لذتی داشت ، کیرمو گرفتم جلو صورتش یکم صبر کرد ،بعدش تا نصفه کرد تو دهنش ، خوب ساک میزد ، یه ۵ دقیقه خورد برام ، در اودم چرخوندمش ، گفتم قمبل من ، گفت نه ، از کون نه گفتم اروم میکنم ، گفت پرمو بزن ولی از کون نه ، میدونستم چون حشریه میگه ، برا همین وازلین برداشتم شرو کردم چرب کردم ، اول یه انگشت ، بعدش دو انگشت ، بعدش ۳ تا ، وقتی که احساس کردم جا بازی کردن کیرمو زدم تو وازلین و اروم اروم کردم توش ، خیلی جیغ میزد و اشکش در اومده بود ، یهو تا ته کردم توش ،گفت درش بیار ، تورو خدا درش بیار میسوزه ، رفتم گوشوش خوردم گفتم اروم باش ، الان تموم میشه ، یه ۵ دقیقه نگهش داشتم ، بعد دوباره شرو کردم تلمبه زدن ، کم کم داشت لذت میبرد ، یهو کشیدم بیرون دوباره کردم تو ، که یه جیغی زد و اهش رفت هوا ، یه دستمم بردم سمت کسش و شرو کردم مالیدن ، تو پزیشن داگی داشتم میکردمش که یهو ارضا شد ، ولی من هنوز ابم نیومده بود، داگ استایل نشوندمش و شرو کردم دوباره ، که منم ابم اومد و خالی کردم تو کونش و بی حال افتادم روش

 
 
بعدش بغلش کردم و بردمش حموم ، اون جا هم دوباره از کون کردمش ، و اومدیم بیرون ،ساعت تقریبا ۱۱ بود که خوانواده برگشتن و همه چی خیلی عادی بود ،از اون به بعد ، هر هفته پنجشنبه از کون میکنمش ، اگرم وسط هفته خونه خالی شد ، که بازم میکنمش ، یه جواریی جنده خوندم شده ،
 
نوشته هه: هه هه هه
 
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *