این داستان تقدیم به شما

سلام .من حسام هستم 18 سالمه قدم 174 پوستم سبزس و کیرم بزرگ و کلفته.داستانی که میگم مال وقتیه که شونزده سالم بود.همونطور که خودتون میدونین نوجوونا نیاز جنسی و نیاز عاطفی دارن که این نیاز توسط جنس مخالف ارضا میشه.اون زمان با هر بدبختی که بود مخ یه دخترو زدم و با هم دوست شده بودیم اما یه روز که داشتیم چت میکردیم بهم گفت بیا خونم خونه خالیه و وقتی هم که وارد خونه شدم پدرشم خونه بود و حسابی از پدرش کتک خوردم.نمیدونم چرا و چجوری این اتفاق افتاد و اینو هم میدونستم که دختر خیانتکاری نیست پس احتمالا پدر غیرتیش یه بویی از ماجرا برده و منو کشونده تا خونشون که منو مث سگ بزنن.خیلی تجربه بدی بود از اون طرف نیاز جنسی شدیدی داشتم و فکر میکردم فقط با دخترا این نیاز ارضا میشه.
 
بعد رفتم پیش یکی از رفیقام به اسم محمد جواد که برای من نقش یه روانشناس رو داره.براش ماجرارو توضیح دادم و بهم گفت:
«نیاز جنسی درسته که توسط جنس مخالف ارضا میشه ولی متاسفانه فرهنگ غلط و اسلامی مردممون این اجازه رو نمیده که دو جنس مخالف در کنار هم باشن، ببین بت چی میگم.اگه خودارضایی کنی پشیمون میشی و اگر هم دوباره با دخترا بگردی همون آش و همون کاسه.پیشنهاد میکنم بری با یه پسر خوشگل که خیلی شبیه دخترا هست سکس داشته باشی اینو هم بدون وقتی رهبر مملکت خودش کونی باشه و یه بچه باز شناخته شده به اسم حاج طوسی رو به اسم معلم قران بزاره که حتی نوه‌های خودشو بکنه یا اصلا اون به کنار وقتی تو خود قران میگه اگه مسلمون خوبی باشین تو بهشت میتونین کون بچه خوشگل‌ها رو بذارین که بهشون میگن غلمان و تمام امام‌های شیعه هم بچه بازی میکردن و غلام داشتن که غلام به معنای بچه کونی نوجوون هستش ( با نوکر یا خادم که فقط خدمت میکنه اشتباه نشه ) اونوقت توقع داری مثل کشورهای آزاد و پیشرفته با جنس مخالف رابطه ی سالم جنسی داشته باشی؟ محرمم که نزدیکه بچه‌های هیأت‌ها هم همشون برای کون دادن یا کون کردن میان شبای محرم هم خوب فرصتیه از دست ند.  اگر میخوای نیاز جنسیت تو جامعه ی اسلامی برطرف بشه هیچ راهی به جز کون دادن یا کون کردن نداری»
این حرفش واقعا روم اثر کرد و واقعا راست میگفت.بهش گفتم:
-پس یه چیزی؟
+چی میخوای بگی؟
-تو میتونی برام یکیو جور کنی؟
+اره بابا.یه کونی رو میشناسم اینقدر خوشگله و سفیده لامصب بدنشم بی موست و حتی یه ذره هم سیبیل نداره.بعدا شمارشو برات تو تل میفرستم.
-پس حله نه؟
+آره چرا که نه.من مثل برادرتم و تو هم همینطور.

 
ازش خداحافظی کردم و شب که داشتم فیلم سوپر میدیدم یهو ممد شماره پسره رو فرستاد.بعد رفتم تو تلگرام و با پسره کلی چت کردم و کلی عکس از کیر و کون باهم رد و بدل میکردیم(البته من عکسای کیرمو میفرستادم و اونم عکس کون سفید و بی موش رو میفرستاد)
باهاش توی یه کافه قرار گذاشتم فردا ساعت 7 بعد از ظهر همو ببینیم.صب فرداش من رفتم حموم کلی کیرمو شیو کردم تا اگر خواست ساک بزنه لذت ببره!ساعت هفت شد و رفتم تو کافه باهم کلی شوخی کردیمو جوک گفتیم،لامصب از دخترا هم بهتر بود.خیلی محوش شدم یعنی دیگه به هیچ دختری حس نداشتم.خیلی شهوتی شده بودم.بهش گفتم مکان کجا سراغ داری باهم حال کنیم؟
-تو توالت عمومی
رفتیم تویه توالت عمومی که توی پارک قرار داشت.منتظر بودیم یکم خلوت بشه و خلوتم شد.البته قبل از اینکه دوتایی وارد توالت بشیم اون رفت کونشو خالی کرد بعد من اومدم تو.اومدم تو توالت و شلوارامونو در آوردیم.یکم مالیدمش بدجور شق کرده بودم.کیرمو در آوردم و اونم نشست برام ساک زد.آهان یادم رفت بگم اسمش آرشه . خوب ساک میزد خیلی خوشم اومده بود.بلند شد و ایستاد و روشو کرد سمت دیوار کونشو داد عقب و با دستاش به دیوار تکیه داده بود.منم دستامو دور شکمش سفت گرفتم کیرمو گذاشتم رو سوراخش یکم که فشار دادم تو راحت رفت اونم یه آخ گفت.کیرمو اروم اروم میکردم تو و ناله های آرشم داشت کم کم بلند میشد.بالاخره کیرم توی کون گرمش تا آخر رفت تو بدجور حال داد.شروع کردم عقب جلو کردن و بعدم با سرعت تلمبه میزدم اونم حسابی ناله میکرد.اینقدر کون سفیدشو گاییدم که ابم با فشار اومد همشو ریختم تو کونش.اینجا بود که فهمیدم اسلام و فرهنگ اسلامی یعنی چی و چرا همه ی آخوندا از بچگی کون میدن چون پر رو بودن و کونده بازی تنها سرمایه ی آخوند و اسلامه.
 
 
نوشته: حسام

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *