این داستان تقدیم به شما

یه روز اومدم خونه زنم گفت یه مغازه دیدم لباساش خیلی قشنگن بریم خرید!  رفت اماده شد اومد بیرون دیدم یه مانتو سفید تنگ نازک زیرشم یه ساپورت سفید خیلی نازک که راحت شرت لامبادای قرمزش دیده میشد بدون تاپ ویه سوتین ست شرتش اومد بیرون کیرم شق شد بهش گفتم جنده مگه میری بدی گف بابا هوا گرمه در ضم مگه با ماشین نمیریم حالا مگه چی شده نه این که منو تواین وضع تاحالا ندیدی گفتم دیدم ولی موقع عشقو حال گف کاریت نباشه حالا بیا …
 
رفتیم رسیدیم مغازه داخل پاساژ بود وارد مغازه شدیم تا فروشنده رو دیدم فهمیدم موضوع چیه تو این 2سالی که بازنم ازدواج کردم موقع شیطونیاش همیشه میره سراغ مردای هیکلی کیر کلفت تو این 2سال مردهیکلی نبوده که زنم ببینه و براش کوس وکون نده در ضم زنم هم وزنش 67 قدش 170 سینه 95 انقده کیر کلفت رفته تو کونش ابیاریش کرده کونش خیلی بزرگو نرمه گرده رنگ پوستش سفیده موهاشم همیشه های لایت لباشو پرتز کرده رونای تو پر وکشیده با گودی کمر فوقولاده باریک بهش گفتم حالا فهمیدم موضوع از چه قراره لبشو گاز گرفت گف سلیقم چطوره گفتم عالی فروشنده تا مارو دید با هیزی تمام اومد سمتمون گف بفرمایید زنم گفت یه شلوار جین میخاسم یارو اورد همرو نشون داد زنم هم چنتایی انتخاب کرد رفت سمت پرو
 
یارو چشم از کون زنم بر نمی داشت همه جزیات رگ شرتش معلوم بود زنم شلوارو پوشید اومد بیرون شلوار یه پارگی بزرگ رو قسمت بالای رونش داشت سفیدی رونش دیونه کننده بود دکمه مانتو واکرد چرخید بهم گفت از پشت چطوره شلوار فاقش کوتا بو رفته بو لا کونش بندای شرتشم بیرون بود با صدای بلند گفتم عزیزم باسنت محشره همه لباسا روباسنت خوشگل میشن به یارو گفتم این طور نیس یارو باشک گفت والا دقیقا زنم رو به ما کرد لبشو گاز گرفت گف نگو یه جوری میشم به اندازه کافی حالم خرابه یارو خیالش که از من راحت شده بود کیرشو تابلو می مالید به زنم گفتم عشقم کارت بانکیم مون تو ماشین تا تو اینارم بپوشی من برم بیام زنم گف کو ماشین حداقل نیم ساعت راهه داش بهم میگف که کی بیام خلاصه زدم بیرون هر کاری کردم داخلو بینم دید نداشت بعد نیم ساعت یارو اومد در مغازه رو باز کرد منم دیدم اوضاع خوبه 2 دیقه دیگه رفتم تو زنم داشت ارایششو میزون می کرد گفتم پسند کردی رو به یارو لبشو گاز گرفت گف چه جورم

 
خلاصه حساب کردیم اومدیم بیرون بهش گفتم جنده قبول نیس باهات قهرم من ندیدم سکستونو بهم گف هل نکن ازش فیلم دارم گفتم جدی کو گف بریم خونه بدرفتیم خونه گوشیو داد گف ببین گوشی تو حالت رکورد تو جیب کیفش گزاشته بود کیفشم رو صندلی بود تا رفتم بیرون زنم به یارو گف شوهرم راس میگه کونم خوبه یارو اومد سمتش گف فوق الادس من که میمیرم واسه همچین کونی زنم گف معلومه از رو شلوارتون شما هم ماشالا اونجاتون خیلی بزرگه ها مرده گف حالا کجاشو دیدی دوس داری نشونت بدم زنم گف نه خواهشا اون وقت دلم میخاد مرده گف چه ایرادی داره میدم تو دلتون زنم گف مگه نمی بینی شوهر دارم مرده گف شوهرت هرشب میکنه بسشه بد کیرشو کشید بیرون زنم چشاشو بست گف خواهش میکنم بزارش تو من خیلی کیر کلف دوس دارم نمی تونم خودمو کنترل کنم مرده گف می خام بزارمش تو بزار شلوارتو درارم زنم گف منظورم اینه تو شلوارتون بزاری کیرتونو بهد چشاشو باز کرد کیر یارو دید یه جونه بلند کشید کف چه کیری انصافا کیرش بزرگ بود من جای زنم نگران بودم زنم گف کیرت خیلی کلفته حیفه بزار برات یه زره بخورم
 
کیر یارو گرفت با وله بهش ساک زد بعد 5 مین گف خسته شدم بسه مرده گف باید ابشو بیاری زنم گف نمیاد این لامصب گف یه کاریش کن زنم شلوارشو تا زانو کشید پایین گف کونمو نگا کن تمر کز کن بعد 2 دیقه زنم گف چرا نمیاد بعد بلند شد به یارو گف بشین رو صندلی لامباداشو کشید پایین کونشو خیس کرد نشست رو کیرش رو چاک کونو کسش کیرو عقب جلو میکرد بعد می گفت وای چقد دلم می خا د بره تو کسو کون یهو کیرو گرفت اروم کرد تو کسش بعد با ناله گف بابا من شوهر دارم مرده از رو صندلی بلند شد کیرشو تا ته فرساد تو زنم یه داده بلند کشید گف جون بکن یه رب تو حالت ایستاده کسشو کرد یارو گف دارم کم کم میام زنم گف صب کن کیرشو کشید بیرون با کلی ابدهن به زور فرستاد تو کونش مرده تا ته میکرد توزنم با دستش جلوشو می گرفت بعد 2 دیقه کیرشو با فشار کرد تو کون زنم ابشو خالی کرد زنم هم یه دسمال گزاشت تو سوراخش تا اب بیرون نیاد لباسارو پوشیدن بعدش تموم شد کل مدت فیلم ابم 2 بار اومد تو دست زنم دس کردم تو کون زنم بردمش حموم اونجا یه دست از کون گشاد شدش کردم اب یارو بد جوری زیاد بود همش صدا میداد منم اوردم تو کونش ابم باهاش قاطی شد زنم ازم تشکر کرد گف عاشقتم منم بوسیدمش و گفتم هیچی‌ به اندازه ی جندگی‌های تو منو حشری و داغ نمیکنه. واقعا دوست دارم جنده ی عزیزم.

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید