این داستان تقدیم به شما

سلام.
علی هستم 22 ساله. از15.16سالگی وتومدرسه راهنمایی که بابچه ها هموانگشت میکردیم متوجه کون نرم وخوش فرمم شدم و هروقت توخونه تنهامیشدم لخت میشدم وکونمونگاه میکردم و خودم واسه خودم راست میکردم ولی هیچوقت به دوستام کونموحتی باشرت نشون ندادم چون اگر میدیدن به هرروش بود میکردن منو…
 
چندتایی از بچه ها رو با دوستام کردیم.ما 4 نفربودیم ودنبال کون کردن.بایکیشون که اسمش فریدبودخیلی صمیمی بودم و خونه هامون نزدیک هم بوددهرکدوممون که گاهی شبهاتنهابودیم اون یکی دیگه میرفت پیشش.ولی هیچوقت به هم نگفتیم بیا همو بکنیم ومن زیرشلواری گشادمیپوشیدم که یکوقتی فریدواسم راست نکنه.باهم رفتیم سربازی کونمم یک کونی شده بودکه واقعا کردن داشت .یک روز با فرید رفتیم حموم وهیچکس توحموم نبود منم شرت مایو داشتم از اونا که لپای کون بیرونه اول توچشمای فرید خوندم که دلش میخوادمنوبکنه.توحموم گفت بیا پشتتو لیف بزنم گفتم فرید حرفتوبگو .گفتداگه بگم تومیگی نه گفتم حالا بگو .گفت علی من دوست دارم بکنمت…

 
بهش گفتم فرید این کون تاحالا کیرنخورده.این دفعه بهت نمیگم نه ولی فرید این اولین واخرین باره ودیگه هوس کون منونکنی در حموم رواز پشت بستیم و شرتمو در اوردم کیر فرید داشت میترکید دمر خوابیدم یک کم لاپایی کرد منو داشت خوشم میومد بلندشد و لاشو بازکرد گفت علی چه سوراخی داری بکنم توش باعلامت سر گفتم اره اونم با استادی تمام طوری کیرشو توکونم جاکردکه دردشو فراموش کردم وازلذت به تو فضا بودم بعد ده دقیقه کردن گفت اومدوهمه ابشوریخت تو کونم. چون به فرید گفتم دیگه نگی اونم نگفت ولی دوس داشتم بگه الان 2 ساله ازسربازی اومدم هنوزم دلم میخواد
البته فریدخودش توکف کونمه ولی نمیخوام به بچه های این شهربدم .یکی باشه که ماه یکباریا اون بیاد یامن میرم که یک حالی به کونم بده.
 
نوشته: علی ابنه‌ای

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *