داستان سکسی تقدیم به شما
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
اون روز باشگاه نرفتیم و با سارا تا شب چرخیدیم ، رفتیم خرید و شام خوردیم ، خیلی گفتیم و خندیدیم ، دنیا واسم قشنگتر شده بود ، مزه غذا ها خوشمزه تر بود و لباسهای تو پاساژ خوش رنگتر از همیشه بودن ، بی صبرانه منتظر بودم فردا بشه تا دوباره با سیاوش برم بیرون ، رفتم خونه دیدم شاهین خونس ،
بدون اینکه بهم بگه اومده بود از سفر ، زودتر از موعد هم اومده بود ، ناخودآگاه یکم پکر شدم ،
شاهین: سلام انگار خوشحال نشدی از دیدنم ، من : نه توقع نداشتم امشب بیای یکم شکه شدم ، چرا زود اومدی،  شاهین : کارم انجام نشد و چند تا کار مهم داشتم که باید حتما میومدم انجام میدادم ، طرف عراقی با یه جا دیگه هم صحبت کرده اما مطمئنم مارو واسه عقد قرارداد انتخاب میکنه ، این سفر تو هم بیا باهم بریم ، من : حالا ببینیم چی میشه ، من با سارا هم باشگاهیم شام خوردم ، یه چی سفارش بده واسه خودت ، شاهین گفت منم شام خوردم ، یه خبر خوب دارم برات ، قراره شادی و سهراب برگردن ایران ، زنگ زده که یکی دو هفته دیگه میان پیشمون، گفتم که واسه من خبر خوبی نبود واسه تو خوبه ، گفت که اینا دیگه برنمیگردن ایران ، احتمالا این آخرین بار باشه که میان ایران گفتم ایشالا همینطور باشه ، گفت مرجان چته تو چیزی شده چرا انقدر سگ شدی ، گفتم مرسی از ادبت، گفت فکر کنم به خاطر نداشتن سکسه ، بکنمت درست میشی ، گفتم از شانس بد پریودم ، به خاطر پریودی عصبی ام و حوصله آنال هم ندارم ، بعد پریودی جبران میکنم برات ، انگار دوست نداشتم دیگه با شاهین سکس کنم ،
شاهین گفت پس اینطور که معلومه باید سارا خانم رو دعوت کنی واسه شام بیاد خونمون و بعد رفت حموم .
با حرفای شاهین واقعی عصبی شدم ، اخه چرا شوهر من باید انقدر هول باشه ، خوب مرتیکه چند روز نکنی مگه میمیری ، تمام کارها و حرف های شاهین واسم بد به نظر می رسید و از اون طرف همه کارها و رفتارهای سیاوش برام جذاب و عالی بود . به خاطر دروغم مجبور شدم الکی نوار بزارم .
دو روزی سعی کردم جلو شاهین خودم رو تابلو نکنم ، رمز گوشیم رو عوض کردم و اگه با سیاوش پیام میدادیم بهم سریع پاک میکردم ، یک شب شاهین اومد خونه گفت وسایلت رو جمع کن صبح بریم تهران ، با عراقیه میخوام قرارداد ببندم ، قراره چند روزی هم مهمونش کنم ویلا یکی از دوستان ،
من : دفعه قبلی هرچی اصرار کردم بیام نبردیم حالا چی شده میخوای منو ببری ، شاهین :دفعه قبلی برنامه جور نبود ، جا و مکان درست حسابی هم نداشتیم ، این عراقیه هم نمی شناختم،  اما این دفعه بیای حتما بهت خوش میگذره ، من : اینطوری که تو میگی کس و کون من اشانتیون قرارداد با اون عراقیه است ، شاهین : اگر خودت دوست داشته باشی چرا که نه ، من : میدونم دفعه قبلی که رفتی خانم منشی جا منو پر کرده بود برات ، البته بهتره بگم براتون ، هم تو رو ساپورت میکرده هم آقای عراقی رو ، بهتره به منشی جونت زنگ بزنی این سفر هم بیاد سرویس بده بهتون .
من یک دستی زدم به شاهین و گرفت ، وقتی اینو شنید سرخ شد و عصبی گفت که من چون دوستت دارم میخوام از زندگی لذت ببری وگرنه واسه اون عراقی کسکش که زن زیاد هست ببرم ، گفتم فعلا که کسکش تویی که واسه یه قرارداد میخوای زنت رو زیر خواب یه عراقی کنی ، خیلی عصبی بودم و رفتم رو تخت دراز کشیدم ، شاهین نیومد پیشم و دیگه  حرفی نزدیم ، شب هم تو اتاق خوابمون نیومد و تو اتاق مهمون خوابید،
خوابم نمیبرد به سیاوش پیام دادم ، سلام چطوری
سیاوش : سلام خانوم خوشگله ، من خوبم تو خوبی ، دو روزیه تحویل نمیگیری ، من : دو روزی سرم شلوغ بود و آخر شب هم از خستگی میمردم،  سیاوش : خدانکنه ، نکنه عادت ماهانه شدی ، میگفتی که بیشتر نازت رو می کشیدم خوب ، میومدم ناز و نوازشت میکردم ،
یه لحظه بغض گرفتم و اشک از چشمام جاری شد ، شاهین همیشه وقتی می فهمید من پریود شدم رفتارش باهام بهتر که نمیشد ، بدتر هم میشد .
سیاوش نوشت : مرجان چیزی شده حالت خوبه ، من: خوبم فقط یکم دلم گرفته ، سیاوش : ای قربون اون دلت برم من ، فدات شم الان بیام بریم شبگردی همراه با آهنگ های مورد علاقه شما تا صبح که بریم کله پزی ، من : مگه کله پاچه دوس داری ، سیاوش : مهم علاقه من نیست که ، اصلا صبح یه املت برات تو دل طبیعت درست میکنم انگشتای منم بخوری ، من : جفتش خوبه چون کله هم دوست دارم ، حالا چرا انگشت های تورو ، سیاوش : چون خودم برات لقمه میگیرم خوب ، من : فکرش هم لذت بخش بود اما متاسفانه مامان بابام رو نمیتونم الان بپیچونم باید زودتر میگفتی ، ایشالا فردا شب تا صبح همین برنامه ، سیاوش : اگر وقتت آزاده فردا ساعت ۳ باید برم استخر رو آب کنم بیام دنبالت تا صبح در خدمتت باشم ، من : اگه واقعا پریود باشم ، باز هم بیام ؟ سیاوش : اگر پریود بودی شنا نمیکنیم فقط تو باقی قضایا خللی ایجاد نمیکنه ، من : یعنی این همه واسم وقت میزاری واسه سکس نبوده ، سیاوش : سکس هم خوبه اما اولویت چندمه ، اولویت اول رفاقت ماست چه با سکس چه بی سکس رفیقیم،  من : پس ببخشید دروغ گفتم که پریود نیستم ، امروز پریود شدم ، سیاوش: بهتر که پریودی شما در رکابتیم و کمی از سختی این دوره کم میکنیم برات ، فردا ساعت ۲ میام دنبالت ، من : باشه
صبح وقتی که خواب بودم شاهین رفته بود و منم تا ظهر خوابیدم،  صبحونه و ناهار رو یکی کردم و رفتم پارک نزدیک خونه مامانم و به سیاوش پیام دادم که کجام، سارا هم چند باری زنگ زد که جوابشو ندادم و یه پیام دادم نوشتم ببخشید کسالت دارم و پریود شدم باشگاه نمیام ، وقتی سوار ماشین سیاوش شدم ، دست هام رو گرفت و گفت به به امروز از قبل خوشگلتر شدی ، سر راه رفت یکم تنقلات و آجیل و میوه خرید گفت تقویت بشی تا خون از دست رفته ات برگرده ، از این همه توجه و احترام سیاوش داشت اشکم درمیومد و زوری خودم رو نگه داشتم .
رسیدیم باغ سیاوش رفت داخل و گفت یکم تو باغ بچرخ خسته شدی بیا داخل  ، یک ربعی تو باغ چرخیدم و رفتم داخل که تازه اب رو باز کرده بود و از یه لوله بزرگ آب داشت داخل استخر میریخت و شروع پر شدنش بود .
رفتم طبقه بالا که چند تا اتاق بود و روبرو یه بالکن بزرگ ، که سیاوش روی میز داشت وسایل پذیرایی میچید، بالکن نسبت به ساختمون خیلی بزرگ بود ، پر از درختچه و گل و گیاه بود ،
مانتو رو دراوردم نشستم نزدیک میز ، سیاوش برام یه شات مشروب ریخت و تعارف کرد که مشغول بشم ، گفتم قبل از اینکه مست بشم خدمتتون باید عرض کنم که پریود نیستم ، دوس داشتم یکم نازم رو بکشی و میخواستم ببینم موقع پریودی چجوری برخورد میکنی باهام ، سیاوش با خنده و حالت شوخی گفت که نازت رو میکشم ، یجور بکشم که اشکت در بیاد تا دیگه به من دروغ نگی .
مشغول خوردن شدیم و نیم ساعتی گفتیم و خندیدیم ، مشروب کار خودش رو کرد و حسابی گر گرفتم ، گفتم چقدر گرم شد دارم آتش میگیرم و بعد لباس هامو دراوردم و با شورت و کرست نشستم ، سیاوش دستش رو دراز کرد سمتم و گفت بریم تو حجله تا با لوله آتش نشانیم آتشت رو خاموش کنم ، گوشیمو برداشتم و دستش رو گرفتم و به سمت اتاق رفتیم،
در باز شد و یه اتاق خوشگل روبروم ظاهر شد ، وسط یه تخت شبیه فیلم های انگلیسی بود که دور تخت توری و حریر بود تمام وسایل چوبی گرون قیمت و اکثرا آنتیک بودن ، گرامافون و رادیو قدیمی و ظروف عتیقه، وقتی رو تخت نشستم تازه سقف رو دیدم که یه آیینه بزرگ بالا تخت بود ، گفتم اخ اینجا چقدر  خوشگله ، دوست دارم تا ابد اینجا بمونم ، دستام رو دراز کردم و سیاوش رو به سمت خودم کشیدم ، کمربند رو باز کردم و کیرش رو از شرت و شلوارش بیرون کشیدم ، سیاوش مشغول لخت شدن شد و من مشغول ساک زدن کیرش ، هر دو که کامل لخت شدیم روی تخت شروع به لب گرفتن کردیم ،
گاهی به بالا سرم که نگاه میکردم ، صحنه های فیلم اورجینال سین برام تداعی میشد ، از همون زاویه دوربین خودم رو جای آنجلینا و سیاوش رو جای آنتونیو باندراس میدیدم ، دیدن سکس خودم حشرم رو چند برابر کرد ، سیاوش بعد از ده دقیقه عشق بازی فرو کرد تو کسم و مثل سگ تلمبه میزد ، گوشیم رو کنارم دیدم ، به سختی دوربین سلفیش رو آوردم و از کنار مشغول فیلم برداری شدم ، تمام بدنم و تخت از شدت ضربه های سیاوش میلرزید ، یکم چرخیدم و سرم رو از تخت اویزون کردم و دوربین رو در امتداد بدنم بالای سرم گرفتم ، سیاوش سرش رو بالا گرفت تا توی فیلم نیفته ، صحنه جذابی برای من بود ، سرم و سینه هام و تلمبه های سیاوش رو در یک راستا فیلم برداری میکردم ، نزدیک ارضا شدم استپ کردم و گوشیم رو انداختم زمین ، سیاوش که دید دارم میشم ، کله کیرش رو بزرگتر کرد و همزمان با ارضا من کشید بیرون و آبش رو ریخت روی بدنم ، لحظاتی بعد با دستمال آبش رو پاک کرد و تو آغوش گرفت منو و چشماشو بست ، منم چشمامو بستم یه خواب خرگوشی عالی رفتم ، با نوازش های سیاوش از خواب بیدار شدم ، ازش لب گرفتم گفتم بریم استخر ، گفت خیلی سرده چون تازه پر شده ، گفتم پس بریم دوش بگیریم، تو حموم همش دوس داشتم باهاش عشق بازی کنم ، دوس داشتم تا ابد با سیاوش  اونجا بمونم .
بعد از شام یه سکس رمانتیک کردیم و صبح زود رفتیم کله پزی و بعد منو رسوند نزدیک خونه ، گفت دو روزی میرم پیش خواهرم، اومدم افتخار بدین دوباره در رکابتون باشم ، گفتم دلم برات میشه ، زود برگرد و مراقب خودت باش ،
غروب رفتم باشگاه ، پری گفت از سیاوش خبری نشد ، گفتم من پیام ندادم اونم دیگه پیام نداد ، با سارا تنها شدم ، گفت چه خبرا ، گفتم سلامتی ، گفت مرجان جون منکه نمیخوام از دستت بگیرم این تحفه رو ، واسه من تابلو بود که به پری دروغ گفتی ، اما به من نگو دیگه، من خودم ختم روزگارم، اتفاقا خوشحال میشم با سیاوش باشی و حال پری گرفته بشه ،
گفتم امون بده خو ، اولا سلامتی بود ،دوما رو بزار بگم خو ، دوما دیروز با سیاوش بودم تا صبح امروز،  سارا گفت واسه من که فیلم گرفتی ، گفتم تو هم کشتی منو،  گرفتم اما واسه خودم گرفتم نه واسه تو ، ریختمش پیش فیلم قبلی ، دختر خوبی باشی نشونت میدم ، سارا گفت ایول ، خرتم اصلا .
فردا هم خبری از سیاوش نشد به شاهین زنگ زدم که کی میاد گفت دو سه روز دیگه پیشتم ،
به سیاوش زنگ زدم گفتم میخوام با خانواده بریم مشهد کی برمیگردی که قبلش ازت کام بگیرم ، گفت فردا بریم باغ .
فردا سیاوش اومد دنبالم و گفت آب استخر گرم شده و منتظر فرشته دریایی ، گفتم اخ هوس شنا کردم ، خیلی وقته نرفتم استخر بریم که میخوام انقدر خسته بشم از شنا و سکس تا بمیرم .
از بدو ورود لخت مادرزاد شدم و سریع پریدم تو استخر ، سیاوش رفت تشک و لوازم پذیرایی اورد نزدیک استخر و بعد اونم لخت شد پرید تو آب،  بعد از کلی آب بازی و شوخی کنار استخر گیرم انداخت و مشغول خوردنم شد ، حشرم چسبید به سقف گفتم بریم بیرون پاره ام کن .
خوابیدم رو تشک و سیاوش افتاد روم ، کیرش رو با تف لیز کرد و کرد تو کسم ، لبام رو حریصانه میخورد و وحشیانه تو کسم تلمبه میزد ، از لبام دل کند و گفت امروز کس و کونت رو یکی میکنم ، کشید بیرون و داگی کرد منو،  از پشت گذاشت تو کسم و مشغول گاییدنم شد ، گفت اوف چه صحنه ای ، گفتم با گوشیم یکم فیلم برام بگیر میرم مشهد نگاه کنم ، منم تو لذتت شریک بشم ، سیاوش کیفم رو کشید سمت خودش و با موبایلم مشغول فیلم گرفتن شد ، تو کسم تلمبه میزد،  انگشت شصتش رو آروم تو کونم میچرخوند ، حسابی که کونم رو انگشت کرد کیرش رو درآورد کرد تو سوراخ کونم ، دوس داشتم نهایت لذت رو ببره و واسش سنگ تموم بزارم،
با وجود اینکه درد داشتم گفتم ای قربون کیرت برم،  ای فدای اون آبت بشم ، خواست بیاد بگو بگردم آب حیاتت رو بخورم ، ای دورت بگردم،  تو فقط باش تا آخر عمرم کنیزتم،  هر روز فقط منو بگا ، سیاوش کشید بیرون و برگشتم دهنم رو تا جایی که میتونستم باز کردم و سیاوش یه کمر آب رو ریخت تو صورتم و تو دهنم، کاری که تا حالا واسه هیچ کس نکرده بودم رو واسه سیاوش کردم و تموم آبش رو قورت دادم ، سیاوش همچنان فیلم میگرفت و هیچی نمیگفت تا صداش تو فیلم نباشه ، گفتم سیاوش عاشقتم ، بی تو میمیرم ، دلم میخواد واست واقعی بمیرم ، سیاوش گوشی رو گذاشت رو کیفم و گفت وقت وقت کافونه است ، بیا بغلم .
نیم ساعتی دراز کشیدیم و سیاوش نوازشم کرد و با انگشتاش پوست سرم رو لمس میکرد و آروم میکشید تا انتهای موهام ، وسطش هم مو و لب و صورتم رو بوس میکرد ، راست میگفت واسه منم این چیزا از خود سکس لذت بخش تر شده بود ،
انرژیم که برگشت پریدم تو استخر و حسابی شنا کردم و کلی زیر آبی رفتم ،
وقتی میخواستیم برگردیم سیاوش خیلی رفت تو فکر و قیافه اش درهم شد ، دوبار گفتم چیزی شده چرا ناراحتی گفت هیچی موضوع کاریه ، درست میشه، 
شب چت ها رو پاک کردم و فیلم رو انتقال دادم تو فولدر سیستمی که تو گالری نیاد ، خیلی خسته بودم و گفتم فردا صبح میرم حموم ، یه خواب عمیق و خوب رفتم ، صبح با پیام سلام صبح بخیر سیاوش چشمام رو باز کردم ، نوشت خوب خوابیدی نوشتم عالی خوابیدم سکس دیروز خیلی چسبید ، نوشت برای منم عالی بود ، مرسی بابت لذتی که به زندگیم دادی ‌.
هی میزد تایپینگ،  منتظر میموندم که چی میخواد بگه اما آخرش ازم کوتاه تعریف میکرد ، منم کلی قربون صدقه اش رفتم و آخرش گفتم برم حموم فعلا ،
از حموم اومدم بیرون دیدم شاهین تو خونه است و خیلی قیافه اش درهمه ، یادم افتاد چت های صبح رو پاک نکردم اما گفتم رمزم رو که بلد نیست ، شاید رفته سر گوشیم دیده قفله ناراحت شده ،
شاهین گفت سهراب و شادی رسیدن میخوام برم دنبالشون ، هر چی میخوای بگو بگیرم واسه خونه ، گفتم اه کی اینا میرن خارج دیگه برنگردن ، شاهین گفت شاید آخرین بار باشه میان ، این یه بار هم تحمل کن ، گفتم این یه بار رو تو تحمل کن وقتی اومدن با سر نرو تو کس شادی ، مثل دو تا خانواده باهم برخورد کنیم نه مثل هرزه ها و جنده ها ، هی اون گفت من گفتم ، انقدر بحث و دعوا کردیم که آخرش شاهین در رو با عصبانیت کوبید بهم و رفت بیرون خونه .
پیام دادم سیاوش نوشتم داریم جمع و جور میکنیم بریم مشهد نوشت به سلامتی، نوشتم چند روز نیستم شیطون نشی بری با کس دیگه ای رفیق بشی ، نوشت قول نمیدم ، نوشتم میدونم که نمیری تو شخصیتت خیلی بالاتر از این حرف هاست که من بخوام چیزی رو بهت بگم ،نوشت تو بیشتر با کدوم بُعد شخصیت من حال میکنی ، نوشتم من شیفته مردانگیتم ، تو مثل خیلی از مردای دیگه نیستی که بیغیرت باشی و من رو فقط واسه خودت میخوای ، نوشت خوب همه مردها اینطورین، چیز خارق العاده ای نیست این قضیه ، نوشتم نه اینطوریا هم نیس ، مثلا شوهر سابقم اینطوری نبود ، روی من غیرت نداشت ، نوشت حالا که خوشت میاد ، باید خدمتتون عرض کنم ، با اینکه دیروز متوجه شدم تو دوس پسر دیگه هم داری چیزی بهت نگفتم ، پس منم بیغیرتم .نوشتم من دوس پسر دیگه ای ندارم ، چیو میگی تو  ، نوشت دیروز تو استخر وقتی داشتی زیر آبی میرفتی گوشیت تو کیفت زنگ میخورد ، عکس یه مرد روی صفحه بود که زیرش نوشته شده بود my love ,
یهو شک بهم وارد شد ، نمیتونستم درست فکر کنم ، نمیتونستم ذهنم رو متمرکز کنم ، سریع خودمو لو دادم و نوشتم میخواستم زودتر بهت بگم ، من هنوز از شوهرم طلاق نگرفتم ، دیدی که یه هفته است خونه مادرم زندگی میکنم ، دنبال کارای طلاق هستم ، بزودی ازش جدا میشم ،
نوشت لعنت بهت چرا از اول اینو نگفتی ، من جدا از اینکه از دروغ متنفرم ، دنیا رو بهم بدن حاضر نیستم با زن شوهر دار رابطه داشته باشم ، برو دنبال زندگیت ، ایشالا که زندگیت درست بشه و طلاق هم نگیرید .
انقدر پیام دادم و خایه مالیشو کردم که از دستش ندم اما اون انگار یهو شد یه آدم دیگه انقدر اعصابم بهم ریخت و نفهمیدم چی بهش میگم که یهو به خودم اومدم دیدم بهش گفتم که شاهین الان باهامه و مسافرت بوده این مدت،  بعد از اینکه سیاوش اینو فهمید دیگه جوابم رو نداد .
داشتم پیام های بی نتیجه به سیاوش میدادم که شاهین با سهراب و شادی وارد شدن ، خیلی تحویلشون نگرفتم و به شاهین گفتم سفارش غذا بده ، شادی تو هر فرصتی سعی میکرد سر صحبت رو باهام باز کنه و هی رو مخم میرفت ، کم مونده بود گریه ام بگیره ، از اون سمت سیاوش رو از دست دادم از این ور معشوقه شوهرم جلوم وایساده بود و هی گوه میخورد .
ناهار رو خوردیم و یکم سعی کردم عادی باشم ، و زدم به بیخیالی ، شاهین ورق اورد و گفت حکم بازی کنیم ، زوج ما و زوج شما ، سهراب گفت شرطی بازی کنیم ، سر چی، گفتم سر شام رستوران شاطراصغر ، سهراب گفت من شام رو از الان باختم و شام رستوران شاطراصغر مهمون من ، سر لباسامون . شاهین گفت قبوله ، شادی هم تایید کرد ،
میدونستم آخر این بازی باید به سهراب کس و کون بدم و شاهین هول هم میفته رو شادی ، غم دنیا اومد سراغم ، همش سیاوش میومد جلو چشمام .
شادی اولین نفر سینه هاشو انداخت بیرون ، بعد شاهین کامل لخت شد ، معلوم بود از قصد اشتباه میاد که ببازیم تا من لخت بشم ، بعد شادی و سهراب با یک شورت نشستن و شاهین هم با کیر راست شده بازی رو ادامه داد ، داشتم منفجر میشدم یاد این افتادم چند روز پیش هر کاری کردم شاهین برام راست نکرد اما اینجا با دیدن شادی کیرش شده مثل باتوم، یه دست باختیم و سهراب زوری تیشرتم رو درآورد،
شاهین کفریم کرد ، انقدر اشتباه میومد تا من رو لخت کنه که تابلو شده بود ، دست بعدی زوری شلوارم رو درآوردن و دست بعدی که همه خال سرا دست ما بود شاهین نگذاشت کت بشن و سهراب از کیرش رو نمایی کرد ، هی کیرش رو روی هوا تکون میداد و من بی اعتنا بودم ، آخرین دست من هیچی نداشتم و شاهین هم همش دولو سلو میومد ، فهمیدم که میخوان کت کنن که منم لخت کنن ، اومدم در برم گرفتنم و لختم کردن ، سهراب با زبون افتاد به جون کسم ، گفتم اینا ول کن نیستن بزار کارشون رو کنن ، چشامو بستم ، وقتی چشامو باز کردم دیدم کس لیس اعظم افتاده روی شادی و مثل یه تشنه عطشان داره آب کس شادی رو هورت میکشه ، یهو کیر سهراب اومد جلو صورتم ، حالم از خودم و شاهین بهم می خورد،  دلم میخواست تنها باشم و به حال خودم زار زار گریه کنم ،  لباس هامو گرفتم دستم ،گفتم شما مشغول باشید، امروز حسش نیس ، ببخشید ، رفتم تو اتاقم و حسابی گریه کردم.
فکر میکردم چند روزی شادی و سهراب خونمون هستن اما رفتن خونه پدری شاهین و از شرشون راحت شدم ، با شاهین هم نیمچه قهری کردم ، سر هول شادی بودنش .
چند روز به سیاوش پیام ندادم اما طاقت نیاوردم و یروز پیام دادم ، سلام سیاوش جان خوبی،  جوابم رو داد و در کمال احترام برام آرزوی خوشبختی کرد و آب پاکی رو ریخت روی دستم ، دیدم هرچی بیشتر خوار و خفیف بشم بیشتر ازش رونده میشم ، تصمیم گرفتم برگردم به زندگی عادی،
ادامه…
نوشته: سیاوش

نوشته های مرتبط:
برادر خواهر مفلوک (۵ و پایانی)
برادر خواهر مفلوک (۴)
برادر خواهر مفلوک (۱)
سکس خواهر برادر دوقلو (۳ و پایانی)
سکس خواهر برادر دوقلو (۲)
سکس خواهر برادر دوقلو (۱)
برادر خواهر دیوث (۵ و پایانی)
برادر خواهر دیوث (۴)
برادر خواهر دیوث (۳)
برادر خواهر دیوث (۲)
برادر خواهر دیوث (۱)
خواهر و برادر دوقلوی من
خواهر و برادر مهربون
رابطه عاشقانه خواهر با برادر کوچکتر
خواهر مهربان و برادر … (۲)
خواهر مهربان و برادر …
برادر مست و خواهر خوب
خواهر شیطون , برادر بسیجی
ارضا شدن با لباس زیر زن برادر زنم
سکس با خانم برادر زنم عاطفه (۵ و پایانی)
سکس با خانم برادر زنم عاطفه (4)
سکس با خانم برادر زنم عاطفه (۳)
سکس با خانم برادر زنم عاطفه (۲)
سکس با خانم برادر زنم عاطفه (1)
برادر شوهر عوضیم میلاد
داستان سکسی من و زن برادر زنم
برادر زاده ام پسرمه
رامین برادر همجنسگرای من
مهدی برادر بزرگم
برادر ناتنی
زن برادر زنم که زن جندم شد
کس صورتی مهسا زن برادر زنم
سکس با برادر خانم داداشم
زن برادر زنم کراشم شد
عاشق برادر شوهر
زیر خواب برادر زاده ی همسرم شدم
سکس با زن برادر مو خرمایی (۱)
برادر یا …؟ (۱)
آرزوی دادن به برادر بزرگترم
کون برادر زاده دامادمون
مطب دکتر: سواستفاده برادر بزرگتر (۲ و پایانی)
مطب دکتر، سواستفاده برادر بزرگتر (۱)
کردن زن برادر زنم
تو برادر منی
گاییده شدن توسط برادر ناتنی
سکس برادر شوهر با زنداداش خوشگل
شبی سرد بارانی در آغوش گرم برادر شوهرم
کون دادنم به برادر خانمم در حمام
نازی و برادر
حس خوب با برادر شوهر سكسيم
تجاوز برادر بزرگم
سکس با برادرِ عشقم!
سکس با زن برادر دوستم
سکس با زن برادر خانمم
زن برادر زن، عجب جنده ای….
دختر برادر زنم
برادر کوچکم پرویز
سکس با برادر زاده از روی دلسوزی
اعتیاد به سکس با پسر برادر شوهر
برادر اما… نامحرم!
مریم زن برادر خانمم که مال خودم شد
برادر شوهر نامردم
من و برادر حشریم
گایش کس و کون زنم توسط برادر زنم
کس دادن به دو برادر
تجاوز برادر وحشی
سکس با برادر ناتنیم
برادر شوهر عوضی
من و همسر برادر زنم
برادر بزرگ تر مشغول تماشای توست
برادر شوهرم و وسوسه سکس باهاش
کون دادن به پدر زن و برادر زنم
اولین لز من با برادر زادم
سکس با برادر دوستم
برادر شوهر سکسی من
سو استفاده برادر شوهرم
سحر و برادر شوهر
سکس من با زن برادر زنم
خاطره اولین سکس با برادر شوهرم
خانواده متعصب و برادر متجاوز
برادر شوهر عاشق
برادر قلابی و گناه
داغ ترین شب زمستون با برادر شوهر
زن برادر لاغر
زن برادر و نگهبان پمپ بنزین
آری ای برادر (1)
عشق دو برادر به یک دختر
تجاوز برادر موجب مفعوليت
سکس با زن برادر همسرم
زن برادر باربی و معضل روز قیامت
گاييدن زن برادر زن
کس زن برادر خانمم
سکس با برادر ناتنی
سکس با برادر همسرم
جر دادن دختر برادر و مادرش (۱)
اولین سکس با برادر بزرگتر
ریحانه و دو برادر وحشی
سوگل زن برادر خانمم
وقتی پسرم میشه برادر زنم
سکس حمیده با برادر زاده اش امیر
سكس با زن برادر خانم
لاس زدن با خواهر زن
اتفاقی که خواهر کوچیکمو جنده کرد(۵ و پایانی)
سکس با خواهر زنم کلثوم
سکس با مونا خواهر زنم
خواهر حشری و جذاب من (۳)
کردن خواهر رییس
سکس با خواهر زن بعد از…
سکس من و خواهر نامزد اولم و مادرش (۱)
علی و خواهر ناتنی
سکس با خواهر زنم میترا
اولین رابطه با خواهر ناتنی
سکس با خواهر زنم و دخترش (۱)
عشق من و خواهر زن خوشگلم
سکس من با خواهر دوستم آزیتا
دو خواهر (۲ و پایانی)
سکس با غزل خواهر دوستم
بردگی برای خواهر دوستم
راحله ،خواهر نفیسه زن جواد
سکس با خواهر زنم پگاه
خواهر کوچیکه
دیدار ( ابراز علاقه به خواهر )
سکس نصف و نیمه با خواهر بزرگتر
خواهر و برادری پر دردسر (۱)
من و مهتاب خواهر زنم
مادر و سوپرایز خواهر ناتنی
خواهر مهربان و سکسی
خواهر زاده ی کونده
زن و خواهر کارفرما (1)
سکس با خواهر زن خوشگلم
سکس با خواهر زن زیبام راحله
کس خواهر زن تو ختم پدرش
خواهر زن کون گنده من
کس خواهر خانومم
سکس منو خواهر زن در دبی
خواهر نازنینم
سکس با شوهر خواهر حشری ام
آرش جون و خواهر زن جنده
کردن خواهر زن به روش عالمانه
خوابي كه حس منو به خواهر زنم عوض كرد
خواهر زن مرموز
کردن خواهر زنم از کون
آرش و خواهر و دوست دخترش (۳)
آرش و خواهر و دوست دخترش (۲)
خواهر خوب اما…(۲)
نقشه های سکسی یک خواهر قسمت اول
سكس با خواهر مستاجرمون1
عاشق زن و خواهر زن
خواهر خوب و خوشگلم 7
خواهر زنم هما

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *