این داستان تقدیم به شما
سلام اسمم کیارشه از دو سه سال پیش تو یه شرکت کار می کردم در قسمت مالیش کارمندم .مهسا ۲۴ سال داشت و اونم مثل من کارمند بود . باهاش مشکل داشتم اونم یه دختر مغرور بود چیزی از پسرا کم نداشت خوشگل هم بود . من توی حسابای شرکت دست می بردم و چیزایی می دزدیدم که رئیس شرکت خبر نداشت . مسئله از اینجا شروع شد که اون دختره همش و فهمیده بود و مدارک جمع کرده بود .
من خیلی وقت بود که به به فیلمای ارباب برده علاقه داشتم و و تو لب تابم خیلی داشتم . یه روز تو شرکت لب تابم باز بود یه لحظه رفتم بیرون برای جلسه یادم رفت لب تابم و ببندم . خلاصه اونی که نباید می شد شد و دختره فیلمای لب تابم و دیده بود فیلما طوری بود که پسرا برده دخترا بودن و دخترا هر کاری مثل شلاق و لیسیدن پا پ قلاده شاشیدن تو دهن پسرا رو انجام می دادن .وقتی از جلسه برگشتم دیدم دختره نشسته رو میزش و لب تابم بازه . فورا فهمیدم که همش و دیده .اون روز چیزی نگفت . فرداش که اومدم شرکت دیدم کپی کامل مدارکی که داشت رو میزمه حدس زدم برنامه چیه. دختره اومد تو صورتم سرخ سرخ شده بود با ریشخند گفت فیلمای لب تابت و دیدم حتما تو هم این مدارک و دیدی .منم که جا خورده بودم گفتم آره . حالا چی می شه تو رو خدا نگی به کسی هر کاری می کنم .
اونم با لذت از پیروزیش گفت آخ چه شلاقی بت بزنم زنگ می زنم بت. دیگه هیچی نگفتم . بعد از ظهر بود که زنگ زد آدرس داد گفت بیا به این آدرس . منم رفتم تا در و زدم انگار منتظرم بود در و باز کرد اومد جلو لباسای فاخر پوشیده بود گفت حالا زانو بزن قلاده بزم بهت رئیس بع شروع کردن به خندیدن معلوم بود که چه لذتی می برد. پاهاش و می لیسیدم دوست داشت بهش التماس کنم و جلوش گریه کنم . از خواهش کردنم و گریه ام لذت می برد. دوس داشت بهم شلاق بزنه و منم بهش التماس کنم . بعد از یه روز لذتی که برد فرداش توشرکت جامون عوض شد من درخواست نوشتم که اون بهتر کار می کنه و اونم رئیس بخش مالی شد و منم زیر دستش . با لذت ازم انتقام می گرفت و تو شرکت اذیتم می کرد گاها هم تو خونه ارباب بردگی داشتیم که الان کم شده و همچنان اون رئیسمه .
تمام
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید