این داستان تقدیم به شما
سلام
اسم من امیره…
***
15 سالم بود،با دوستام از راه مدرسه میومدم خونه،با یه سری از دوستام تا یه جایی اومدم با اونا خداحافظی کردم و منتظر موندم تا بقیه دوستام که عقب موندن بهم برسن.
وایساده بودم که دیدم یه مرده ازم پرسید ساعت چنده؟منم گفتم 6 .هوا دیگه تاریک شده بود.رفت جلو تر دوباره برگشت اومد پیش من،خندید گفت اینجا چرا وایسادی منم گفتم منتظر دوستمم،گفت اخخخخییی،گفت دوستت کجاست مگه؟ گفتم الان باید برسه تو راهه.دوباره گفت اخخییی.گفت بیا یکم قدم بزنیم تا دوستت بیاد،گفتم الان میادا،گفت ما هم همین ور میریم اگه دیدیش باهاش برو.خلاصه را افتادیم دیدم داره تند تند راه میره،هی میگفت بیا،یهو رفت تو یه کوچه،منم پا به پا باهاش میرفتم،یه دختره جلو مون راه میرفت،گفت عجب کونی داره نه؟ من یهو جا خوردم،با خودم گفتم ای یارو هم سن بابامه چرا از این حرفا میزنه،منم برای اینکه کم نیارم گفتم اره،گفت تا حالا کون کردی؟بازم برای اینکه کم نیارم کفتم اره. هربار که به این سوالاش جواب میدادم میگفت ااخخخخ،یه اخخخخ از ته دل،پرسید کون کی رو کردی ،منم کفتم بچه محلا. بازم گفت اخخخ حال میده نه منم گفتم اره بازم ااخخخخخ. توی کوچه یه کوچه دیگه بود سر این کوچه وایساد گفت کیرم بلند شده واست واسه تو چی،من گفتم واسه من نه،گفت اینا اینا دستمو گرفت برد سمت گیرش گفت بگیر ببین،منم کیرشو یکم دست زدم دیدم میگه اخخخ جووون،گفت بیا بریم ته کوچه بهت نشون بدم،گفتم نمیخواد متوجه شدم بلند شده،گفت بیا بیا کسی نمیاد.
دستمو گرفتو برد ته کوچه.یه خونه کلنگی تقربا ریخته بود.رفتیم تو،دکمه شلوارو باز کردوزیپ کشید شلوار کامل اومد پایین گفت ببین کیرم داره میترکه،گفتم اره دیدم،گفت بگیرش،اخه یه طوری راحت با ادم حرف میزدو درخواست میکرد که نمی تونستم بگم نه،خلاصه یکم کیرشو دست زدم،تا اون زمان من کیر ادمای بزرگو ندیده بودم،یه کیر سیاه با یکی دوتا رگ کلفت با یه سر بزرگ.کوتاه و کلفت،شده بود مثل سنگ،ولی سرش نرم بود.من هی دست زدم اون فقط اخخخ اخخخ میکرد،گفت یکم تف بریز روش بعد دست بزن تازه فهمیده بودم این یارو بچه بازه،تا اون موقع با یه بچه باز برخورد نکرده بودم.به منم گفت تو هم شلوارتو در بیار خیالت راحت کسی نمیاد.منم شلوارمو در اوردم.کیر منو گرفت یهکم بازی کرد.یکم خم شدم تف کردم رو کیرش لیز شد دیگه داشت به منم حال میداد.اومد جلو کیر منو انداخت تو دهنش.من خشکم زد،با خودم گفتم یعنی این کوندست.ی
کم کیرمو ساک زد،گفت بیا حالا نوبت تویه منم حول،جلوش نشستم کیرشو اروم انداختم تو دهنم،اونم دستاشو گذاشت رو سرم ،اروم تو دهنم تلمبه میزد.وای چقد از ساک زدن خوشم میومد،اخه چند باری با دوستام سکس دو طرفه داشتم،همیشه از ساک زدن خوشم میومد،یه چند دقیقه ای براش ساک زدم،چه حالی میکرد.گفت پاشو بزار یکم بکنمت،بعد تو بکن.منم خر شدم دستمو گذاشتم رو دیوار اومد پشتم با انگشتش یکم کونمو گشاد کرد و کیرشو کذاشت جلوی سوراخم و اروم فشار داد .اروم اروم عقب جلو کرد ولی شکمش نمیذاشت کیرش تا ته بره،یکم تندتر کرد دیگه سوراخم گشاد شده بود.یه ده دقیقه تو همون حالت بدون استراحت تلمبه زد،سوراخم داغ شده بود یهو دیدم یه چیزی تو کونم خالی شد،گفت ببخشید اخه کونت خیلی صاف و تمیزه ادم دوست نداره تا اون لحظه اخر کیر خودشو در بیاره.گفت حالا تو بیا بکن.دیدم یه کون گنده از مو گفتم نمیخوام فقط بریم.
خلاصه رفتیم.تو راه هی گوز میکردم اونم میخندید.گفت سر کوچه که رسیدیم از هم جدا شیم.خلاصه رفتم خونه سوراخم داشت میسوخت،شب به زور خوابیدم،دسشویی که میرفتم گریم میگرفت از درد.بعد چند روز درد خوب شد.ولی فکر اون روز داشت دیوونم میکرد.همش میگفتم اخه چجوری به مرد به اون بزرگی کون دادم.دیگه همش تو حموم با انگشت کون خودمو گشاد میکردم،بعد با سر شامپو یا هر چیزی شبیه کیر فرو میکردم تو کونم.بعد سه ماه یهو تو خیابون دیدمش. منو دید ولی محل نکرد.رفتم دنبالش صداش کردم.گفتم سلام.گفت سلام بفرما.گفتم شناختی گفت نه،تعجب کردم.گفتم سه ما پیش تو اون کوچه تو اون خونه خرابه یادت نیست،دستمو گرفت برد یه گوشه گفت چی میگی بچه؟گفتم واقعا نشناختی؟گفت نه.گفتم یادت نی تو اون خونه خرابه چکار کردی؟گفت چکار کردم؟ گفتم منو گاییدی.گفت هیییسسس الان همه میشنون،خب که چی؟گفتم یادت اومد؟گفت من خیلی ها رو میبرم اونجا قیافت یادم نیست،گفت الان چکار داری؟گفتم یه بار دیگه منو بکن،گفت مطمعنی؟گفتم اره.گفت خواب بریم.
ساعت 5 بعد از ظهر بود،گفت تا کی میتونی بیرون باشی؟گفتم تا دوسه ساعت.رفتیم تویه محله قدیمی.دم در یه خونه وایساد دور بر نگاه کرد کلید انداخت درو باز کردو گفت برو تو.منم رفتم.دیدم یه خونه قدیمی فقط یه اتاقش توش فرش پهنه.گفت برو تو اتاق.رفتم تواتاق و اونم پشت سرم اومد و درم بست.گفت لخت شو گفتم کسی نمیاد؟ گفت نه؟منم لباسامو کندمو لخت شدم اون لخت شد،اومد جلو یکم کمرمو دست زد و یکم کونمو دست زد گفت جوون من این کونو کی کرده بودم؟منو برگردوند کونمو رو کیر خوابیدش میمالوند.گفت اینجا برای بچه های خاصه.الان طوری میکنمت که دیگه هوس کیر نکنی،اینو که گفت منو حشری کرد منم سری برگشتم جلوش نشستم کیرشو کردم تو دهنم تا ته کیرشو خوردم،همونطوری تو دهنم نگه داشتم تا بزرگ شه،یکم که سفت شد شروع کردم به تند کردن،هی تف میریختم روش هی تا ته میکردم تو دهنم اخ کوتاه بود،ولی کلفت،سرمو گرفتو تو دهنم تلمبه می زد،تمای کیرش اب دهن من بود،گفت برگرد.منم برگشتم حالت سگی گرفتم،گفت جووون چه کونی داره اخه،یکم تف زدو اروم فشار داد،کیرش اروم اروم رفت تو.همش رفت تو چون قبلا تمرین داشتم بااشیاء،زیاد درد نگرفت.شروع کرد به تلمبه زدن اه اه بلندی میگفت،تند تند داشت میکرد.منم تو تلمبه زدن بهش کمک میکردم.
من فک میکردم ابش زود بیاد ولی بعد چند دقیقه گفت پاشو دستتو بزار رودیوار،منم گذاشتم اومد دوباره فرو کرد منم خودمو خم میکردم که کمرم مزاحم شکمش نشه ای کار باعس میشد بیشتر حشری شه تندتر میکرد،یعنی رگباری میزد،تو همین حالت من فقط داشتم حال میکردم کونم داغ داغ شده بود دستمم رو دیوار بود یهو شدت شهوتم زیاد شد دیدم ابم داره میریزه،خیلی خیلی حال داد،احمدم داشت تند تند میزد،دیگه تمام کونم قرمز شده بود،کیرشو که در میاورد من گوزم میومد اونم میگفت جوون.لباسامونو مثل بالش درست کرد گفت بخواب اینو بزار زیر شکمت،اومد افتاد روم ،تا ته فرو کرد،دوباره تند کرد یه چند دقیقه یه سره تند تند زد و خابید روم وتمام ابشو ریت تو کونم.گفت چطور بود،گفتم عالی.گفت بازم میدی گفتم همیشه.گفت قرص خورده بودم واسه همین طول کشید،گفتم دمت گرم خیلی حال دادی.
خلاصه شمارشو گرفتم.دیگه نه جق میزدم نه چیزی میکردم تو کونم.هروقت شهوتی میشدم،ب احمد زنگ میزدم با هم قرار میزاشتیم میرفتیم یه جایی قشنگ کونمو میکرد.خیلی با هم حال کردیم،کوه میرفتیم،بالی کوه کونم میزاشت.میرفتیم تو پارک های خلوت یه گوشه مینشستیم من براش ساک میزدم.خونشون که خالی میشد میرفتیم اونجا اول یکی دو بار منو میکرد بعد اخرای شب براش فقط ساک میزدم تا ابش بیاد.همه مدل سکس کردیم.من که فقط با کردن اون ابم میومد.بعد یک سال دیگه رابطمون کم کم سرد شد دیگه نه اون به من زنگ میزد نه من به اون.ولی بهترین دورانم بود
نوشته: امیر
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید