این داستان تقدیم به شما

سلام من علی هستم و 14 سالمه .این ماجرا برمیگرده به دو سال قبل که کلاس ششم بودم…

***

مدرسه شروع شده بود من اصلا از سکس سر در نمی اوردم و سرم تو درس و کتاب بود که یک بار برنده ی یک مسابقه شدم باید با بعضی از بچه های کلاس هفتمی میرفتم اصفهان(جایزه ی مسابقه بود )
سوار اتوبوس شدیم و یه چند ساعتی گذشت و اتوبوس برای دستشویی و خوردن غذا نگه داشت و من از اتوبوس پیاده شدم و چایی خوردم و رفتم به سمت دستشویی یه یکدفه متوجه شدم یه پسره 15 ساله که میدونستم که پدر و مادرش کلی پول به مدیر دادن با ما بیاد اردو رو دیدم که از عقب داشت به کونم خیره میشد و فهمیدم چی تو سرشه ولی به روی نیاوردم و رفتم سمت اتوبوس .
 
خلاصه به مکان خوابگاه رسیدیم و رفتیم که بخوابیم. تقریبا خوابم برده بود که دیدم همون پسره با یه چاقو اومده بالا سرمو میگه بیا بریم جایی که میگم وگرنه میکشمت .منم که میترسیدم به حرفش گوش دادم و تقریبا تا وسط راه که رسیدیم فهمیدم میخواد چیکار کنه….خلاصه به اونجایی که میگفت رسیدیم و گفت لخت شو وگرنه میکشمت منم چون میترسیدم لخت شدم و اونم لخت شد و یه کم وازلین زد در کونم و یدفه کیرفشو فرو کرد تو اول دردم گرفت ولی بعد از چند دقیقه یه کم آروم شدم و خداخدا میکردم کارش تموم بشه … اما بعد از این که کارش تموم شد گفت براش ساک بزنم،منم نمیدونستم ساک چیه ، ازش پرسیدم یعنی چیکار کنم اونم گفت باید چیکار کنم …از طرفی بدم میومد این کار رو بکنم از طرفی هم اگه این کارو نمیکردم منو میکشت… پس باید براش ساک میزدم…
 
اول یه کم ساک زدم بعد دیدم که داره شاش میکنه تو دهنم …واقعا بد مزه بود و قبلش بهم گفت اگه کیرش از دهنم در بره منو میکشه پس باید اینکار رو میکردم …. و کردم و خلاصه کارش تموم شد و به من گفت اگه کسی بفمه میکشمت و منم از ترسش به هیچکس قضیه رو نگفتم تا امروز که دردم رو تو این سایت نوشتم ….

 
بخشید که سرتون رو درآوردم
 
 
نوشته: ؟

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *