داستان سکسی تقدیم به شما
سلام اين خاطره اى كه ميخوام براتو تعريف كنم مربوط ميشه به تابستان امسال.
من مينا هستم ٢٥ سالمه قدم ١٦٠ وزنم هم ٧٨ توپولم پوستم هم سبزه بينيم هم يه مقدار گوشتيه چهره بدى ندارم سينه هام درشته سليزش ٩٥ باسن تو پورى دارم.خيلى تعريف كردم بسه.
من و شوهرم رابطه خوبى باهم داريم الان ٧ ساله ازدواج كرديم هم رابطه عاطفى خوبى داشتيم هم رابطه جنسى مطلوب.تا اينكه متوجه شدم همسرم در اينستا گرام به فالور هاى خانم پيام هاى سكسى ميفرسته بعد فرداش به آنها پيام ميدادو ميگفت كه هک شدم و عذر خواهى و از اين حرفا.
من كه فهميدم ماجرا اينه خواستم تلافى كنم به يكى از دوستاش كه اسمش مصطفى بود پيام دادم همون ترفندى كه خودش ميزد و پياده كردم اما مصطفى ول كن نبود هر روز عكس آلتش رو برام ميفرستاد منم بلاكش كردم اما اين ايان ماجرا نبود.
يك روز صبح همسرم پيام داد كه تو شركت حالش بد شده مصطفى مياد دفترچه بيمه رو بده بهش من هم نگران بودم هم استرس ديدن مصطفى رو داشتم.بعد از حدود نيم ساعت زنگ آيفون زده شد خونه ما طبقه سوم بود سريع درب رو باز كردم مانتو،شلوار،روسرى،چادر.كامل خودم و پوشوندم اصلاً اين شكلى نبودم هميشه جلو همين آقا مصطفى بى روسرى و با تى شرت شلوار ميگشتم اما ترس بهم اجازه نداد.
اومد بالا سلام و احوال پرسى كرد گفت خفه نشى تو تابستون اين همه پوشيدى توجهى نكردم و گفتم آقا مصطفى رسول خوبه گفت آره بابا هيچيش نيست داره لوس ميكنه فكر كنم ديشب بهش زياد فشار آورديا گفتم شوخى نكنيد من نگرانم
گفت: باشه بابا خوبه راستى بلاكم كردى ترسيدى كيرم و ببينى دلت بخواد؟؟
گفتم:اين بحث رو همين جا تموم كن لطفاً دفتر چه رو برسون حالش بده بعد محكم درو بستم از چشمى نگاه كردم ديدم رفت خيالم راحت شد.
رفتم تو اتاق لباسام و در آوردم با لباس زير رو تخت دراز كشيدم خوابيدم بعد از چند دقيقه احساس كردم يكى نشست رو تخت كسى جز رسول كليد نداشت خوشحال شدم كه حالش خوب شده و برگشته چشمامو باز كردم ديدم مصطفى لخت نشسته كنارم شكه شده بودم اصن زبونم بند اومده بود وضعيتم يادم رفت كيرش متوسط بود از براى همسرم كوتاه تر بود تا اومدم داد بزنم محكم زد تو صورتم گفت داد بزنى محكم تر ميزنم.گريم گرفت گفتم چى كار ميكنى چجورى اومدى تو خونه
گفت: شوهر بى ناموست بسترى شده گفت بيام دنباله تو منم كليد رو از تو ماشين برداشتم.
پتو رو محكم چسبيدم گفتم گمشو بيرون.
داد زد گفت خفشه جنده خودت بهم پيام دادى الان ميگى برم
تا نكنمت نميرم
گفتم مصطفى ترو خدا غلط كردم فقط ميخواستم تلافى كنم كاره رسول رو گفت: به بد كسى پيام دادى.
يهو بلند شد پتو رو كشيد جورى كشيد كه ناخونم شكست با زارى التماس ميكردم اما كر شده بود يكى ديگه زد تو صورتم گفت خفه شو منم التماسش ميكردم شورتم و پاره كرد زدم تو سرش عصبانى شد با لگد زد تو پهلو از درد به خودم پيچيدم درشت بود نميشد از دستش فرار كرد
پهامو با يه فشار از هم باز كرد شروع كرد به خوردن كسم با اينكه هر موقع شوهرم نفسش به كسم ميخورد كسم خيس ميشد اين بار مثل سنگ شده بود با درد و گريه گفتم نكن ترو خدا نكن نميشنيد به كارش ادامه داد من مثل يه بچه زير دستش بودم فقط گريو التماس ميكردم يهو پاهامو داد بالا جورى كه نفسم داشت قطع ميشد يه تف زد به كيرش ميدونستم اگه بكنه از خود بيخود ميشم يهو تا ته كرد تو جيغ بلندى زدم از رو درد يكى ديگه زد تو صورتم منم ميزدم تو سينش كه يدفعه كيرشو دراورد بسوتينم و كند دستام و بست ديگه شدم بردش دوباره كرد تو چندتا تلمبه كه زد احساس خوبى داشتم اما منى كه به جز شوهرم كسى ب
هم دست نزده بود داشتم ديونه ميشدم اين فكرا شهوتم رو ميخوابوند گريه هام ديگه به ناله تبديل شد ديگه اشكم خشك شده بود مصطفى كماكان داشت ميكرد منم نااميد از همه جا يهو دراورد فكر كردم ميخواد آبش بياد اما اشتباه فكر كردم بدون خيس كردن كرد تو كونم تا ته دوباره گريه هام شديد تر شد داشتم ميمردم كيرشو در آورد گرفت جلوم ديدم خونيه فهميدم پاره شدم از درد بيهوش شدم نميدونم چقدر بود كه از هوش رفته بودم كه يكى آب ريخت روم به هوش اومدم ديدم مصطفى ليوان آب دستشه لباسش هم به تن كرده يهو يادم افتاد ماجرا چى بود دوباره گريم گرفت اومدم بلند شم ديدم از كونم خون و آب كمر ري
خت رو تخت سرش داد زدم گفتم خدا ازت نگذره حروم زاده ببين چى كارم كردى گفت خفه شو جمع و جور كن بريم شوهر كسكشت منتطره براش وسيله ببريم
انگار هيچ اتفاقى نيافتاده به شوهرت بگى پيام هايى كه دادى رو همشو شات گرفتم بهش نشون ميدم راستى از دادنت هم عكس گرفتم فقط حواست باشه كه اگه بگى از اين بدتر ميكنمت
با گريه و كون پاره خودم و كشوندم تو حموم مصطفى گفت جنده تو ماشين منتظرتم و رفت
تو آينه خودم و ديدم حالم از خودم به هم ميخورد با هزار بدبختى خودم و شستم يه نوار بهداشتى گزاشتم رو سوراخم رفتم بيرون ديدم گوشيم داره زنگ ميخوره رسول بود گفت كجايى مصطفى اومد گريم گرفت گفت چى شده گفتم هيچى تو حموم افتادم زمين الان ميايم مصطفى پايينه نگران نباش
سريع قطع كردم رفتيم بيمارستان و چند ساعت بعد مرخص شد سوييچ رو از مصطفى گرفتم گفتم شما بريد من رانندگى ميكنم رسول از مصطفى تشكر ميكرد اون هم به من نگاه كردو گفت اين چه حرفيه بابا امروز مينا خانم خيلى اذيت شد نگرانت بود يه نيش خند زدو خداحافظى كرد و رفت برگشتيم اومديم خونه رسول گفت چرا اينجورى راه ميرى يهو زدم زير گريه بغلش كردم كل ماجرارو براش تعريف كردم شد مثل اسفند رو آتيش ميخواست بره سراغ مصطفى نزاشتم گفتم بريم شكايت كنيم اولش مخالفت كرد گفت ميكشمش اين بلارو سر خواهراش ميارم آرومش كردم موافقت كرد براى شكايت فرداش رفتيم دادگاه و بعد كلى پزشك قانونی رفتن و طول درمان گرفتن محكومش كرديم جريمه نقدى بريدن صد ضربه شلاق ٢٠ سال حبس البته حكمش اعدام بود كه تخفيف داده شد بهش
الان نزديك به ٦ ماهه كه دارم قرص اعصاب ميخورم اما هنوز هم مشكلم حل نشده
ممنون كه خونديد
نوشته: مينا
نوشته های مرتبط:
منِ حشری
منِ سزاوار (۳ و پایانی)
منِ سزاوار (۲)
منِ سزاوار (۱)
ممــنوعـه ی مَن
دكتر كار بَلد و منِ عشق سن بالا
دوست خفن همسرم (۲)
دوست خفن همسرم (۱)
زندگی من و همسرم بعد از اولین گایش دوست پسرش (۳)
زندگی من و همسرم بعد از اولین گایش دوست پسرش (۲)
زندگی من و همسرم بعد از اولین گایش دوست پسرش (۱)
عشق سارا دوست همسرم
دوست پسر برای همسرم
سکسی دیگر با صمیمیترین دوست همسرم (۲)
سکسی دیگر با صمیمیترین دوست همسرم (۱)
سکس با صمیمیترین دوست همسرم (۲ و پایانی)
سکس با صمیمیترین دوست همسرم (۱)
من، همسرم و دوست دور (۱)
سکس سه نفره با دوست همسرم
دوست فمنیست همسرم
من و دوست همسرم
سكس من و دوست همسرم (۳)
سكس من و دوست همسرم (۲)
سكس من و دوست همسرم (۱)
تجاوز دوست پسرم به من
تجاوز دوست بابام بهم
تجاوز به بهترین دوست! (۳)
تجاوز وحشیانه توسط دوست بابام
تجاوز به بهترین دوست! (۲)
تجاوز به بهترین دوست! (۱)
تجاوز دوست شوهرم به من
همسرم و خواهر زنم
هدیه تولد همسرم رو یه غریبه جر داد (۳)
هدیه تولد همسرم رو یه غریبه جر داد (۲)
هدیه تولد همسرم را یه غریبه جر داد
ماجرای سکس همسرم و رئیسم (۳)
از حجاب تا جندگی همسرم و بیغیرتی من
سکس من و همسرم با دوستم
اولین تجربه سکس سه نفره من و همسرم
وسوسه کردن همسرم برای دادن (۱)
حشری بودن من و همسرم
ضربدری من و همسرم
ماجرای سکس همسرم و رئیسم (1)
سکس با پریسا دخترعمه همسرم
همسرم نسترن (۳)
سکس با همسرم
همسرم نسترن (۲)
همسرم نسترن (۱)
داستان سکس من و طلبکار همسرم
همسرم لیلا در سفر
تجربه نفر سوم من و همسرم (۱)
بالاخره همسرم رو به آرزوش رسوندم (۳)
بالاخره همسرم رو به آرزوش رسوندم (۲)
بالاخره همسرم رو به آرزوش رسوندم (۱)
اولین سکس چت همسرم
اسم مستعاری که توی مخاطبین گوشی همسرم بود
من و همسرم شیما و تجربه یه لذت متفاوت (۲)
زیر خواب برادر زاده ی همسرم شدم
من و همسرم شیما و تجربه یه لذت متفاوت (۱)
عاشقانهای از من و همسرم
اولین خیانت من به همسرم
همسرم مژگان
داستان من و همسرم و دوستم
عاشقانه پرده همسرم رو زدم
همسرم لیلا و ولنگاری
سکسی تازه برای من و همسرم
سونوگرافی همسرم
باردار شدن همسرم از یک شیمیل
اشتباه همسرم
اولین سکس های همسرم با دیگران
زندگی پس از مرگ همسرم (۳ و پایانی)
زندگی پس از مرگ همسرم (۲)
زندگی پس از مرگ همسرم (۱)
خانمی که باید همسرم میشد
همسرم ریحانه و …(۳)
سكس با همسرم تو قطار
آشنایی من و سارا همسرم
همسرم ریحانه و… (۲)
همسرم ریحانه و…
اولین رابطه با همسرم
مغازه برای همسرم (۱)
سکس دیوونه کننده ی منو همسرم
دردسر لذت بخش همسرم (۲)
یک خاطره کوتاه از همسرم
خاطره اولین سکس من با مردی غیر از همسرم
جنده کردن همسرم سارا
من و همسرم شبنم در مترو (۱)
دردسر لذت بخش همسرم (۱)
شرط بندی سر همسرم (۳ و پایانی)
کشف فانتزی مورد علاقه همسرم ندا
سکس ضربدری منو همسرم و ناصر و همسرش
بدنبال آتو از همسرم
شرط بندی سر همسرم (۱)
بخشیدن همسرم بعد از خیانت
من و همسرم بعد عروسی
همسرم را برای سکس با مردی دیگر آماده کردم
سكس با همسرم و دوستش در شبى بهارى
من و همسرم و آقای عکاس
کون دادن به دوستم در غیاب همسرم
سکس بینظیر من، همسرم و یکی از کاربران سایت انجمن کیر تو کس (۲)
سکس بینظیر من، همسرم و یکی از کاربران سایت انجمن کیر تو کس
حال كردن زير كير بزرگ همسرم
اولین سکس با همسرم
اولین سکس فوق العاده داغ من و همسرم کیارش
عشق من و همسرم
تماشای سکس همسرم
سفر شمال من و همسرم
مرگ همسرم و مادرزن کون طاقچه ای خجالتی
همسرم و همسایه ی باکره
اولین شب با همسرم
عشقبازی با همسرم
سکس با زندایی همسرم
خاطرات همسرم سیمین
انتقام از همسرم مهسا (۲)
انتقام از همسرم مهسا (۱)
ماساژ همسرم
وقتی عاطفه خانم همسرم هوس شوهر دوم کرد
خیانت همسرم پرستو
همسرم و همکارم
آمپول زدن همسرم تو خونه
فوت جاب با همسرم
بر سر دوراهی: عشقم یا همسرم
کس دادن همسرم
بعداز این اتفاق قدر همسرم را میدونم
دیدن لزهای همسرم
سکس من و همسرم پروانه
من و همسرم فرزانه
سکس های فتیشی من و همسرم
یه روز از زندگی من و همسرم
سکس با ناخواهری همسرم
اولین سکسم با سروش همسرم
بهترین سکس با همسرم موقع حاملگی اش
عشق بازی با همسرم علی
سکس همسرم و آرش جلوی چشم من
اولین سکس با همسرم قبل از ازدواج
من و همسرم و رامین
سکس با زن برادر همسرم
زندگی سکسی من و همسرم فرشته جون (1)
سکس همسرم با رامین
دختر عمه همسرم
اولین سکس همسرم با میلاد
بهترین و آخرین سکس با همسرم
سکس من و پسر عموی همسرم
دستمالی همسرم توسط عکاس
سکس با برادر همسرم
همسرم الهام و اشتباه من
ارتباط جدید فکری من و همسرم
گایش همسرم با دوستم
سکس با همسرم و پری
فقط تو بودی همسرم
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید