این داستان تقدیم به شما
هنوز بعد از گذشت ۱۵ دقیقه داشتم نفس نفس میزدم و احساس میکردم از بدنم اتیش بلند میشه گرمم بود ولی هیچ میلی و توانی برای بلند شدن از روی تخت نداشتم زیر چشمی نگاهش کردم که همونطور برهنه داشت چیزی رو از توی یخچال کوچیک توی سوییت بیرون میکشید . شیشه ابجو رو بالا برد و یک نفس شروع به نوشیدنش کرد نور کم سویی که نشان از طلوع خورشید داشت روی بدتش میتابید و عضلات زیبای بدنش رو به نمایش میگذاشت چیزی که باعث میشد من دوباره دلم بخواد غرق اون اغوش بشم و اون دوباره قدرت خودش رو به نمایش بزاره.
…….
بعد ازظهر بود و ما از صبح تا الان داشتیم توی بازار میچرخیدیم مثل همیشه کلی خرید کرده بودیم و خیلی از لباسها جزو مجموعه کار شبانه ما بود کلی لباس خواب سکسی و خوشگل و کلی مایو خریده بودم که میدونستم همشون و توی چند روز استفاده میکنم دلم میخواست زود نر بریم خونه دلم براش تنک شده بود میدونستم اونم دلش تنگ شده از همون دیشب که برگشته بود با همون لباس بیرون اومده بود رو تخت و در مقابل تمان غر غر های من شروع کرده بود به بوسیدنم سخت و طولانی و نفس گیر و حالا میدونستم بعد از یه دوری چند هفته ای حسابی تشنه ی منه و منتظر فرصت تا مثل یه گرگ گرسنه به جون من بیوفته منم که اصلا بدم نمی اومد……به اینه نگاه کردم واقعا دلبر شده بودم بدون اینکه ارایش زیادی داشته باشم فقط میدونستم این لباس حریر با سبز یاقوتی بودنش روی پوست سفید و بی نقصم غوقا به پا میکنه حسابی دلم براش تنگ شده بود برای وقتی که من و میبوسید و من اجازه داشتم اون روح خشن خودم و از بدنم خارج کنم و به من اختیار تام میداد که حسابی به همه چی دسترسی داشته باشم عاشق وقتی بودم که با قدرت به داخل کسم ضربه میزد و من از درد و لذت به خودم میپیچیدم ولی اون اجازه فرار به من نمیداد وقتایی که اوووف امان از این ذهن منحرف من که تا کجاها نمیره اصلا معلوم نیست کجا غیبش زده پس چرا نمیاد بلند ….. تمام سالن و اشپزخونه و اتاق هارو گشته بودم ولی اقا با خیال راحت اومده بود توی استخر و شنا میکرد
_نیما تو اینجایی چرا بی خبر اومدی پس من چی
_ بیا تو اب کوچول تو هم امشب خنگ میزنیا مگه بهت نگفتم بریم خونه میخوام شنا کنم . بیا بپر تو اب
-مایو نپوشیدم
-بیا بابا من که همه رو دیدم ادم از شوهرش که خجالت نمیکشه
ادم جلب حالا نشونت میدم.
با حرکت اشوه گونه و خیلی ناز لباس خواب و از تنم دراوردم و خیلی ناز تر اون و انداختم رو زمین اخم ظریفی کرد که دل من و اب میکرد با قدم های خیلی ناز و لوند به طرف پله های استخر رفتم و اروم اروم رفتم تو اب میدونستم عاشق مدل و بزرگی سینه هامه به خاطر همین سعی میکردم بدمشون بیرون راه برم دیدم که اب دهنش و قورت داد ..تا پام به کف استخر رسید اونم راست ایستاد و عضلات خیسش و به نمایش گذاشت ولی بهش فرصت ندادم که بهم برسه فورا شروع به شنا کردن کردم طولی نکشید که نفس کم اوردم و اومدم روی سطح اب که دستش و دور کمرم حلقه کرد و محکم خوردم ت سینش
-حالا از دست من در میری؟
-وای نیما جون اصلا به من میاد من که هی ناز میکنم برات قر و فر میام برات اخه من
– شیطونی نکن میدونی که امشب مثل دیشب نمیتونی در بری برات دارم
-وا شما که میگفتی خیلی رو خودت کنترل داری پس چی شد؟
– کوچول سه هفتس هزار جور جنده و مدل روسی برام فرستادن و جلوم رژه رفتن جون تو خیلی بدون تو سخت بود
-اهه نیما تو واقعا هیچ کاری نکردی من که به اون تب گرم تو شک دارم
-ادم خوب نیست به شوهرش شک کنه فدات شم تو که میدونی سکس با هیچ کس مزه سکس با تو رو نمیده کوچول
-اره دیگه خر شدم…
لباش و گذاشت رو لبام و شروع کرد به لب گرفتن نفس کم اوردم و سرم کشیدم عقب اخم کرد و دوباره لب گرفت خب این یعنی اصلا خوشم نیومد که عقب کشیدی و باید کانل ادامه بدی …. دستش و گذاشت رو باسنم و من و به خودش نزدیک تر کرد دستش و رو تموم باسنم میکشید و انگشتن و از بالا به پایین میکشید توی خط کونم لبام از لباش جدا کردم و یه اه بلند کشیدم
-جووونم نفسم هنوز که شروع نکردم عشقم
-وای نیما …..اه.ه ه ه
در حالی که یه دستش توی خط کونم بود با اون یکی دستش سینه نو گرفته بود تو دستش منم خواستم دستم و ببرم سمت کیرش که دیدم مایو تنشه با پا و دستم خواستم مایشو در بیارم که یه گاز از زیر گردنم گرفت
-فعلا حق نداری دست بهش بزنی
و دوباره شروع کرد به لیس زدن زیر گردنم و دستش و رسونده بود به سوراخ کون و کسم و با هر دوتاش بازی میکرد منم که صدام ول کرده بودم تو فضای خالی استخر و باعث میشد صدام بلندتر بشه
-اه ه ه ه نیما محکم تر فشار بده من و ببر بیرون بکنم اه ه ه
سر سینه هامو نوبتی میخورد و گاز میگرفت میدونستم تا کل بدنم و سیاه نکنه راضی نمیشه انگشت فاکش رو کرده بود تو کسم و باهاش بازی میکرد ولی این چیزا اتش درون من و خاموش نمیکرد خودش هم خوب میدونست و داشت باهام بازی میکرد .
سعی کردم برم بیرون اب ولی من و به خودش چسبوند و انگشتش و محکم تر فرو کرد و تند تند با انگشت تلمبه میزد تو کسم و گوشم و گرفته بود به دندون منم دستام و حلقه کردم دور گردنش و اونم مجبورم کرد که پاهام و دور کمرش حلقه کنم اینطوری دسترسی بهتری به سوراخ کسم داشت یه دستش رو سوراخ کونم بود و یکیش تو سوراخ کسم منم خودم و محکم نکه داشته بودم از گوشم تا گردنم و لیس میکشید و زیر گوشم میگفت
– امشب تا صبح فقط میخوام کس تو رو بکنم تو تنها کسی هستی که من میکنمش
تویی که فقط زیر من طاقت میاریه
میخوام زیرم حسابی اه و ناله کنی
صدات امشب همه خدمتکارای خونه رو میاره پشت در اتاقمون
طوری میکنت تا دیگه به من شک نکنی کوچول خانم
این حرف ها بدجوری هم من و تحریک میکرد هم میترسوند چون واقعا این کارو میکرد
اروم در حالی که هنوز انکشتش تو کسم تلمبه میخورد از اب اومدیم بیرون و من برد به طرف سوییت کوچیکی که توی استخر بود اونجا هواگیرهایی داشت که صدا رو توی اشپزخونه و سالن بخش میکرد حالا فهمیدم که واقعا میخواد خدمتکارا رو خبر کنه
اجازه نداد بیام پایین ولی واقعا نگه داشتن خودم تو اون وضعیت کار سختی بود خواستم اعتراض کنم که محکم با دست زد روی باسنم و گفت بمون سر جات و دوباره انگشتش رو فرو کرد
-ایی نیما دردم گرفت
-اه ناله عشقم امشب فقط اه اه ازت میخوام
دوباره محکم فشار داد
در سوییت رو با یه دست باز کرد و من انداخت روی تخت وسط اتاق . خودم و کشیدم به عقب و به تاج تخت تکیه دادم بهم نگاه کرد و یه چشمک زد و مایش و دراورد و انداخت رو زمین منم مثل خودش به کیر خوش تراشش نگاه کردم و یه ابروم و انداختم بالا واقعا خوش فرم بود از اونایی که وقتی مردا دارن حسابی به خودشون مغرور میشن . با زانو اومد رو تخت و گفت شروع کن منم مثل گرسنه ای که تا حالا چیزی نخورده افتادم رو کیرش اول روش و چندبار لیس زدم و با دستام براش ساک زدم و هر دهنم و بردم جلو روی نوک کیرش و بوس کردم و اروم با بوسه میرفتم پایین و می اومدم بالا این کارم بی طاقتش کرده بود سرم و گرفت گفت لعنتی شروع کن دیگه با دست یکی زدم زیر تخماش که اخی کرد دوباره شروع کردم به بوسیدن و تا انتهای تخماش رفتم و در اخر دوباره با دست زدم رو تخماش اینبارسر کیرش و میکردم تو دهنم و زبون میزدم و دوباره در میاوردم و دوباره بیشتر میکردم تو دهنم هم زمان با یه دستم تخماش و میمالیدم و با یه دست دیگم براش ساک میزدم اونم اه های خفیف میکشید و با دستاش سینه هتمو گرفته بود با یه حرکت همه کیرشو کردم تو دهنم و یه مک محکم زدم که مثل فنر پرید خب توقع نداشت ..من و محکم پس زد و افتاد روم از بالا تا پایین شروع کرد به لیس زدن منم فقط اه میکشیدم اه ه اه ه برو پایین من کیرت و میخوام نیما عزیزم من و محکم بکن نیما عشقم من کیییر میخوام مال تو رو اون خوشگله رو بکن تو کسم زود باش
-جووونم عشقم صبر کن الان میدمش بهت
محکم کیرش و کرد تو کسم یه جیغ زدم که گفت هنوز اولش و شروع کرد به تلمبه زدن
اه ه اه ه ه وای نیماااا دارم میمیرم محکم تر اه ه ه ه جووون محکم بزن اوووف عتشق کیرتم دلم برات تنک شده بود تو نبودی به کی باید کس میدادم اه ه ه
اونم فقط سینه هامو میخورد و تو کسم تند تلمبه میزد تا اینکه صدای تقه ای اومد
___اقا اقا چیزی شده؟ خانم مشکلی پیش اومده
میدونستم صدای کیه دختر اشپز بود یه دختر شونزده ساله که من خیلس وقتا دوست داشتم باهاش لز کنم ولی نیما اصلا از اون خوشش نمی اومد و هر بار میگفت که اون هنوز بچس
ولی امشب حستبی داغ بود و منم همینطور
-اه ه ه شبنم نیما داره من و میکنه دختر جون اه ه ه خیلی خوب من و میکنه اه ه شبنم
جلو دهنم و گرفت
-دیوونه شدی دارم برات این چرت و پرتا چیه میگی
با این حرف دوباره شدت ذربه هاشو بیشتر کرد داشتم ارضا میشدم شروع کردم به بندتر اه کشیدن و
-جووون نفسم اینه هیشکی کس تو رو نداره کست خیلی تنگه اوووف کجا من میتونم یکی مثل تو رو پیدا کنم
تند تر کرد اونم داشت ارضا میشد میتونستم حسش کنم
-نیما ابت و بریز توم میخوامش من و سیر اب کن
کیرش و کشید بیرون و یه دفعه دوباره کرد تو و یه دفعه ابش زد بیرون و کسم و پر کرد اینقدر تحریک شدم که منم ارضا شدم و جیغ کشیدم
لبام بوسید و گرفتم بغل- عشق خودمی خیلی خوب بود خسته نباشی
– کوچول نبینم به من شک کنی تو عشق منی غیر از تو هیشکی نمیتونه پیش من باشه اوکی؟
-اوهوم
دوباره دلم میخواست خوابوتدمش رو تخت و شروع کردم به خوردن کیرش چند دقیقه بعد دوباره بلند شد بلند شدم و نشستم رو کیرش چند بار خودم و دادم بالا و پایین و یه دفعه محکم روش نشستم و اه کشیدم
-وای کیرت خیلی بزرگا اه اه اه ه ه ه
بلندم کرد و حالت داگی داد بهم دستش و خیس کرد و چندبار کشید رو کسم بعدش دوباره فرو کرد -اوووف دختر چرا هنیسه اینقدر تنگی داری دیوونم میکنی اخخ تا صبح باید زیرم باشی
چند بار محکم زد بعد یه مکث کوتاه و دوباره شروع میکرد واقعا قدرتمند بود و این و توضربه هایی که میزد نشون میداد چند بار این حرکت تند و کند و اجرا کرد در حالی که روم خن شده بود و سینه هامو تو دستش گزفته بود و زیر گردنم و گازای کوچیک میگرفت واقعا حالم خراب بود اینگار داشتم پرواز میکردم داد زد کوچول ابم داره میاد اه ه کجا بریزم
ولی اصلا فرصت نداد به من تا بهش جواب بدم کشید بیرون و ابش و رو کمرم خالی کرد
بعدش جعبه دستمتل و برداشت و خودش و من و پاک کرد.ولی من هنوز ارضا نشده بودم پاهام و گرفت و کشیدم تا لبه تخت پاهام و از هم باز کرد و سرش و برد وسط پاهم زبونشو از بالا تا پایین میکشید و من و حسابی تحریک میکرد زبونش و میکرد تو کسم و میکشید بیرون منم جیغ و اهم با هم قاطی شده بود دستش و اورده بود بالا و با نوک سینه هام بازی میکرد یه دفعه دهنشو گذاشت رو کسم و محکم مک زد که پریدم رو هوا خواستم سرش و پس بزنم که دستش و انداخت زیر باسنم و پاهام و محکم گرفت اصلا نمیتونستم عقب برم فقط عین مار به خودم میپیچیدم تا اینکه با ناله و اه عمیقی ارضا شدم و پاهام و دور سرش حلقه کردم
واقعا دیگه نه من میتونستم ادامه بدم نه اون اومد کنارم خوابید و من و تو بغلش کشید گفتم
-چطور بود؟
–
مثل همیشه عالی تو از کجا اومدی که همیشه ضربان قلب من و بالا میبری چرا غیر از تو نمیتونم کسی رو ببینم
بوسیدمش و تو چشمای یشمی خوش رنگش نگاه کردم و گفتم -این معجزه عشقه عزیزم منم غیر از تو با هیشکی نمیتونم باشم همیشه هم دلم برات تنگ میشه
– دو تا همین نیم ساعت پیش داشتی به این دختره پیشنهاد میدادی
-وای به اون حسودی نکن عزیزم به نظرت هنوز پشت دره؟
-نمیدونم شایدم رفته باباش و صدا زده
-نگو .وای خاک به سرم اینقدر داد و بیداد کردم که همه رو بیدار کردم
-هدفم هم همین بود .یه دور دیگه بریم؟؟؟
و صدای اعتراض من تو بوسه های همیشه داغ عشقم خفه شد……
……..
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید