این داستان تقدیم به شما

 

در خونه بسته شد…
باید تنبیهت کنم ک ادم شی
آبرومو بردی،
نشست رو کاناپه مجبورم کرد حالت سگی بشم.
از پشت شلوارموشورتمو کشید پایین و کمربندشو در آورد ب کونم ضرب ک میزد،احساس میکردم آتیش گرفتم هربار تند تر و محکم تر میزد منم
جیغ میکشیدم ببخشید دیگه تکرار نمیشه!
هلم داد زمین خوردم..
راحت تر رو مبل نشست و اشاره کرد سمت کیرش!
میدونست بدم میاد.
 
شلوارمو کشیدم بالا،با بغض : ببخشید دیگه تکرار نمیشه
اخم کرد زودی رفتم دکمشو باز کردم شلوارشو کشیدم پایین
کیر شق شدش گرفتم تو دستامو شروع کردم ب خوردنش
وقتی تو دهنم بود سرمو فشار داد،تا حلقم رفت،اوق زدم
چشام قرمز شد،احساس خفگی کردم!
ولم کرد،نفس میزدم اب دهنم همه جا ریخته بود،غلط کردم بسه دیگه!
بازومو گرفت و برد سمت اتاق گفت تازه شروع شده،همچین بازومو فشار داد که گریم در اومد!پرتم کرد رو تخت،
پاشو لختم کن!
دستام داشت میلرزید،دکمه های پیرهنشو باز کردم!!
موهامو گرفتو گردنمو لیس زد،از کارایی ک حساس بودمو بدم میومد میکرد!
بعد گازش گرفتو میک زد سعی میکردم هلش بدم،ول کن نبود!
اهی کشیدم،لباسمو جر داد،با ی حرکت شلوارموشورتمو با هم در اورد
سوتینمو میکشید از قصد بازش نمیکرد
زیر بغلم ی حالت عرقسوز نمیتونم بگم چجوری شد
آخرم جرش داد
کیرشو گذاشت رو کسم،
+چند بار گفتم جلو کسی جواب منو نده!!
چند بار گفتم سر من داد نکش!
با فشار تمام کرد توم،همش دست و پا میزدم!
عقب جلو کرد محکم
+اه دارع میاد،میخوام بریزم تو کست،
-نهههه نریز حامله میشم!میخورمش تا ته،فقط نریز توم!
+اه‌ه‌ه اوومد..
جیغ کشیدم….
.
.
 
بوسه هایی ب کمرم زد،
بلندم کردو زانو زدم کیرشو گذاشت دهنم!
+اه چقد دست و پا میزنی ،با کمربندش دستامو محکم بست،
-چیکار میکنی ایی دستم،
حالا موهام تو دستش بودو کیرش تو دهنم،
دوباره پرتم کرد رو تخت و نشست رو کمرم
دمر خوابیده بودم،اون هم نشسته بود رو کمرم!
نمیذاشتم بزار کونم،میترسیدم،
+اخ اخ کونشو چقدر کبود شده،
با کیرش ضربه زد ب کونم
فهمیدم میخواد بزاره توم..
خودمو تکون دادم جیغ کشیدم نکن..
دستام ک بسته بودو با یه دستش
گرفتو کشید سمت خودش
کیرشو گذاشت داخلم با یه فشار همشو کرد توم
فشاری ب مثانم اومد ک یکم خودمو خیس کردم
مث اسب سواری دستامو میکشید عقب خودشو میداد جلو..
یعنی عقب جلو میکرد..
از درد داشتم گریه میکردم اما ولکن نبود،
+کونتو جر میدم پدرسگ جواب منو میدی؟ جلو همه ضایم میکنی!!! بگو غلط کردم!
-غلطط کردم گه خوردم آیییی دیگه تکرار نمیشه ولم کن!
+اخ ابم دار میااااد
-اااااییییییی امییییر
+آآآآآه
ارضا شد داخل کونم!
شل شد روم…بعد پاشد انگشتشو کرد داخل کونم گذاشت دهنم،سرمو تکون دادم ک نخورم اما انگشتشو کرد تو حلقم،
نفس زدو دراز کشید،چند دقیق نمیتونستم تکون بخورم،
رو زانو هام نشستم : دستمو باز کن
انگشت اشارشو کشید رو شکمم،التماس کن!
ترو خدا دستمو باز کن،درد میکنه!
برگرد،فک کردم میخواد باز کنه

 
محکمتر دستمو بست
اخ امیررررر،مچام خیلی ظریف بود،واقعا درد داشتم
چون عرق کرده بود دستام و کمربند چرم بود منم تلاش میکردم بازش کنم،
دستام زخم شده بود ناجور
چیکار کنم ک بازش کنی؟
لباشو بوسیدم امیر بازش کن!!
حقته زیادی سر صدا کنی نمک میپاچم روش خفه شو بخواب امشب بازش نمیکنم،
با اون دردی ک داشتم دراز کشیدم
احساس کردم حالم بده،انگار فشارم افتاده بود،رنگ و روم پریده بود،
باز رفتم پیشش خواب بود بیدارش کردم،امیر امیر حالم بده بیدار شو،
بیدار شد،وقتی دید رنگو روم پریده فهمید دروغ نمیگم زود دستامو باز کرد
دویدم سمت دستشویی،خونی ک رو دستام بود دیدم حالمو بیشتر بهم زد،اول بالا اوردم بعدآب سردو باز کردم .. حالم بد بود
وقتی چشامو باز کردم،سرم بهم وصل بود
فشارم حسابی افتاده بود!
 
 
نوشته: ناشناس

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *