این داستان تقدیم به شما

یک داستان واسه خودم پیش امده حالشو کردم
اسمو محسن اینجا داشتم از سالن میومدم خونه حسابی خسته بود میخواستم بخوابم فقط سر کوچه یک دختره ۱۴-۱۵ ساله بود #سفید پوست لاغر خوشگل داشت گریه میکرد معلومه ادما واسم مهم نیست ولی نمیدونم چی شد گفتم چی شده گریه میکنی گفت پول گم کردم بابام منو میکشه گفتم چرا گم شده اینها خوب راست شو بگو بهش دیدم گریه اش بند نمیاد رفتم خونه دوش اب سرد گرفتم امدم بیرون مادرم گفت برو میوه بگیر شب دایت میاد اینجا حوصله نداشتم با کلی قر قر رفتم بیرون دیدم دختره هنوز اونجا میگرده گفتم پیدا نکردی گفت نه اگه پیدا نشه #بابام منو زنده نمیزاه ۵۰۰ تومان پول خیلی زیاد بود اخه گفتم کسی دیده هم باشه نمیده این همه پولو رفتم مغازه بعدش یکی فکرد به سرم زد من چون کلا سرم شلوغه بیرونم باشگاه دختر زید زودی میرع مبینه وضعیت رو گفتم پیش خودم بهش میدم پولو یک پشنهاد میدم ببینم چی میشه بچه بود ولی خوشگل قند توی دل اب میکرد لامصب بعد خرید رفتم جاش گفتم بیا امد بهش گفتم ۵۰۰ میدم ولی #فردا بیاد بیای خونه مون تنها یک حالی بدی اولش #فش میداد بعد گفتم باشه برگرد پس رسیدم در خونه دنبالم امد بدو بدو گفت باشه ولی الان پولو لازم دارم چون پول نباشه راهم نمیدن گفتم به شرط بریم بالا پشت بوم ازت عکس فیلم میگیرم #گوشی هم دستم هست امدی پاک میدم گوشی هم میدم با گریه اینها یواشکی بردمش بالا گفتم لخت کن سریع باید برم یک نگاهی کرد سرخ شد خجالت میگفت جای دخترم اینها گفتم پول میخوای الان #لخت کن یا برو
 
مانتو شو باز کرد شلورشو کشیدم پایین سوتین شورت شو در اورد یک #کوس خوشگله #ساده #صاف بدون مو #تمیز سینه ۶۰ کوچولو داشتم دیونه میشدم ازش فلیم گرفتم به هوای عکس میمالوندمش از پشت بغلش کردم عکس گرفتم گوشیشم گرفتم حاضر شد رفتم مغازه ۵۰۰ از کارت خودم کشیدم بهش دادم رفت سریع فردا امد با گوشی به خط خودش زنگ زد جواب دادم گفت کی میاد گوشی شو بگیره گفتم ساعت ۵ بیا خونع کسی نیست رفتن بیرون ۱۵ دقیقه بعد زنگ در صداش در امد جواب دادم دیدم امده بردمش توی اتاق گوشی دادم گقتم لخت کن گفت عکس فلیم چی پس بلغش کردم کونش روی کیرم بود فۻا بودم گوش شو میخوردم گوشی دادم دستش گفتم خودت پاک کن پاک کرد گفتم لخت کن سریع میان تا ۹ گفت دخترم ها گفتم باشه کونت بسته ات اشک کتار چشماش جم شد لخت جلو بود منم لخت شدم لب میگرفتم ولی حسی نداشت مثل چوب بود گفتم همراهی کن اگه فیلم میگیرم بعد سینه هاشو مثل هلو بود خودم گاز میگرفتم جیغ میزد انقدر گاز گرفتم کبد شده بود گفتم بخواب روی تخت امدم روش کوس شو یک دستی کشیدم شروع کردم لیسدن واقعا خوشگل بود ناز بچه بود خلیی لطیف بود اه ناله بلند شد با دستم سینه ها شو فشار میدادم ابش امد خوردم براش شهوت از چشموش زده بود بیرون گفتم نوبت تو گفت چیکار کنم گفتم لیس بزن گفت بلد نیستم گفتم فک کن بستنی میخوای لیس بزنی گاز نگیر فقط لیس بزن تموم شه کیرم ۱۶ سانتی بود معمولی سیاه لیس میزد ولی دندونش میخورد اعصابم کیری شد گفتم خوبه نمیخواد برگرد سجده کن کرم اوردم حسابی کونشو چرب کردم تنگ بود لامصب انگشت نمیرفت توش با بدختی کردم توش ۳۰ دقیقه با کونش ور میرفتم تا جا باز کرد کیرم چرب کردم گذاشتم روی سوارخ کونش سرشو فشار دادم جیغ اش بلند شد گفتم پلشت گاز بگیر دردت بیشتر شد  نیاری بالا

 
جلو عقب میکردم کیرمو توی کونش خیلی نرم بود لامصب #لاغر اندامی حس شهوتم دیونم کرده بود تا نصفشو کردم تو عر میزد دیگه دهنشو گرفتم هشمو کردم توش از درد افتاد خوابیدم روش خیمه زدم فرار نکنه در گوش ارام گفتم تحمل کن تمومه بعد چند دقیقه شروع کردم به تلمبه زدن ۴ دقیقه شد ابم داشت میمود چهار زانوش کردم کیرمو کردم توش دهنش تا دسته فرو کردم عق میزد چند تا تلمبه زدم ابمو توی دهنش خالی کردم کشیدم بیرون امد تف کنه بیرون دهنشو گرفتم قورت داد از درد خوابید بود روی زمین فش میداد بلغش کردم بردم حموم شستمش اونجام هم کردمش کونش جا باز کرده بود دیگه حاضرش کردم بردمش خونه ۱۰۰ هم دستی دادم بهش خیلی حال داد گفتم – باید ده بار دیگه هم بدی تا همه ی فیلمارو پاک کنم هر روز میکردمش دفعه آخر با بقیه دوستام کردیمش که دیگه نیومد…

 
 
نوشته: محسن افغان

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید