این داستان تقدیم به شما

سلام.
 
لز دوست دارم وبا یکی نفر دختر داخل اتوبوس اشنا شدم اول دوست بودم بعد از کمی رفت وامد فهمیدم دلم چیز دیگه ای میخواد خونه ما زیاد می اومد بعد از دوستیمون منم داخل اتاقم با کامپیوتر زمینه های سایت وعکس هارو بهش نشون میدادم اونم فکر کنم میخواست یک روز هیچ کس خونه نبود بهش گفتم بیاد اسمش الناز بود بعد از یک ساعت اومد چشاش رنگی بود منو دیوانه کرده بود یکم کارم احمقانه بود…

 
براش آب طالبی اوردم میخواستم داروی خواب بریزم توش ولی پشیمون شدم… بگذریم هواگرم بود فکر نمیکردم اونم روش نمیشد مه بهم بگه لز کنیم یک فیلم دانلود کرده بودم گفتم بیا ببینیم یکمشو دید منم حشری شده بودم سینه هام داشت از درد میترکید نگاه بهش کردم خندید دستم رو گذاشت رو پاش دستمو پس زد گفت باید برم دستشویی وقتی رفت من یواشکی داشتم از سوراخ در نگاه میکردم داشت کسشو میمالوند وایییی جونم من سریع برگشتم اونم اومد بعد چند لحظه جاتون حالی تو فیلم زنه داشت با کیر مصنوعی میکرد دختره رو دست خودم نبود گرفتم تو بغلم فشارش دادم انداختمش روی زمین شروع کردم به لب خوردن مست شده بودم سریع معطل نکردم رفتم سراغ کسش نمیگذاشت التماس کردم شل شد دیگه وای چقدر سفید بود در برابر منه سبزه سینه وکس وکون همه جاشو خوردم هی خودم میمالوندم بهش جونم یک حالی میداد بعدش من ارضاش کردم اونم شروع کرد بابا این کاره بوده نامرد کسم رو خورد خورد محشر دوبار منو ارضا کرد جاتون واقعا خالی بود…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *