این داستان تقدیم به شما

سلام. من آرمانم از لاهیجان خوشگل و سفید و کمی خجالتی.  بدون حاشیه میرم سر اصل مطلب…
***
داستان برمیگرده به سال٨۹ اون موقع من با یه دخترازدوسال قبلش آشنابودم به نام مهسا که قبلاازدواج کرده بود قد متوسطی داشت من ۱۹ سالم بود اون۲۷ ساله بودباداداشش رفیق بودم بعدکم کم باهاش آشناشدم اوایل درحداس دادن بود بعدش زنگ زدن وحرفیدن تااینکه وابستش شدم تا جایی که بخاطرش از خونه زدم بیرون و رفتم تو لاهیجان یه خونه کوچیک اجاره کردم تااون موقع سکس نداشتم همیشه بعدازظهرا که از سرکار میومدم میرفتم دنبالش میرفتیم بیرون،وقتی بهش گفتم که خونه گرفتم ازش خواستم بیاد ببینتش البته هیچ فکری تو کلم نبود اونم چند بار اومد میوه میخوردیم و حرف میزدیم بعدش میبردمش میرسوندمش همه خونوادش میدونستن که میخوامش واسه همین بهم اعتماد داشتن تا یه روزخونه بودم دیدم اس داد که داره میاد خونم همیشه مانتو کوتاه میپوشید ولباس تنگ وقتی اومد دیدم آرایش غلیظی کرده باهام راحت بود چون میدونست من کاری باهاش نمیکنم لباسشو در آورد تعجب کردم گفتم چرا اینکارو میکنی گفت گرمشه با یه تاپ وشلوارکی که از کیفش درآوردو پوشید نشست روبرومو عشوه میومد بلندشدم برم شربت درست کنم که دستمو گرفت ونشوند پیشش تا اون موقع هیچ وقت حرف سکسی نزده بودیم گفت چرا تو هیچ وقت هیچ حرفی در مورد سکس نمیزنی جا خوردم گفت امروز باید کاری بکنه اما مخالفت کردم چون دوسش داشتم اما کلی اصرار کرد وآخرش گفت اگه به حرفش گوش ندم باهام بهم میزنه..

 
 
به ناچار قبول کردم تشک پهن کردم گفت بخواب منم خوابیدم لباساشو درآورد بعدش لباسای منو درآورد کیرم سیخ شد اولین بار بودکه میدیدش خوابید روم اول لبای همو خوردیم شهوتش خیلی خیلی بالا بود یهو نشت رو سینم گفت باید کوسمو بخوری که من گفتم خوشم نمیاد اما اصرار کرد ویهو اومد نشست رو لبام وفشار داد دستام زیرپاهاش بود سرم بین پاهاش کوسشم رولبام آروم آروم با اکراه شروکردم به لیسیدن کوسش میگفت بخورش بلیس کوسمو بایدبخوری منم کم کم زبونم رو کردم تو کوسش خیلی شهوتی شده بود مجبور شدم کوشو بخورم تند تند لیس میزدم میگفت میک بزن منم میزدم یه ده دقیقه که خوردم به نفس زدن افتادوگفت وقتی گفتم دهنتو واز میکنی که یهو گفت باز کن باز کن بعدش با فشار آبشو ریخت توحلقمو کوشو تو ودهنم فشار دادو مجبورم کرد که غورتش بدم وقتی خوردم بلند شد نشست روسینم گفت نوش جونت نشست رو کیرم و کرد توکوسش آروم بالا وپایین میرفت داشت بهل حال میداد بعد خوابیدو من خوابیدم روش کردم تو کوسش و تند تندتلمبه زدم که دیدم آبم داره میاد که کشیدم بیرون وریختم رو شکمش اولین بارم بود که سکس کردم بغد از اونچند بار دیگه هم کوسشو خوردمو سکس کردیم .سکسای دفعه ی بعدمون با انگشت کردن کون من و فرو کردن هویج گرم و خیار پلاستیکی تو کون من بود تا اینکه شروع کرد مردای دیگه رو قاطی سکسمون کردن و چند تاشون هم منو  کردن و بعد فهمیدم که ازشون پول حسابی‌ میگرفته…
 
 
بعد از ۶ ماه کم کم رابطمون سرد شد و ازهم جدا شدیم…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *