این داستان تقدیم به شما
من پوریا هستم باید بگم انسان بطور ذاتی از سکس و شهوت لبریزه حالا چه زن وچه مرد چه با محرم یا نامحرم عزیزانی که اینجور داستانها را نمی پذیرند و یا فحاشی میکنن خوب ما باید به افکار و رفتار همدیگه احترام بزاریم من شخصا از همجنس گرایی خوشم نمیاد ولی به اونایی که این کاره هستن احترام میزارم و حتی داستانهاشون رو هم میخونم بدون اینکه فحاشی کنم . به هرحال غریزه وشهوت به هیچ عقل ومنطقی وابسته نیست و امکان داره این وسوسه ها در محارم هم ایجاد بشه که این اتفاق برای من و خاله ام رخ داد وقتیکه من با 15 سال سن و خاله حمیده هم یکی دوسال از من بزرگتر بود .تابستان گرم و یک روز جمعه که مادربزرگم و خاله خونه ما بودن بعد از ناهار همه توی زیر زمین که هواش خنک بود خوابیدیم پدرم طبق معمول جمعه ها با دوستاش پیک نیک رفته بودن رودخانه من و مادرم و دوتا خواهرم به اتفاق خاله ومادر بزرگ توی زیرزمین خوابیدیم ولی من خوابم نبرد چون منیه فیلم سوپر از یکی از هم کلاس هام گرفته بودم و هروقت فرصتی پیش می اومد اون را میدیدم و خود ارضایی میکردم اون روز هم وقتی همه خوابیدن یواشکی رفتم اتاق پذیرایی و ویدیو را روشن کردم البته در اتاق را هم از داخل قفل کردم و مشغول دیدن فیلم سوپر شدم از بس این فیلم را دیده بودم دیر ارضا میشدم ولی کیرم شق بود هنوز خیلی نگذشته بود که دستگیره در اتاق پیچید ولی باز نشد من فورا تلویزیون رو خاموش کردم از هول یادم رفت استپ ویدیو را بزنم بلند شدم و با صدای لرزونی گفتم کیه؟ که در جوابم خاله حمیده گفت منم چرا در را بستی؟ رفتم در را باز کردم اومد داخل مثل مثل خانم مارپل گیر داد که چیکار میکنی چرا در رو بستی من بیشتر هول شدم کیر شق شده من از ترس خوابید ولی خاله از روی متوجه برآمدگی اون شد و گفت فهمیدم چیکار میکنی من با دستپاچگی گفتم تلویزیون میدیدم خاله هم با لبخندی گفت چه فیلمی؟ گفتم کمدی
خاله گفت عزیزم ویدیو روشنه داره تایمر میندازه بعد با نگاهی که به چشمام انداخت کنترل تلویزیون را زد و صحنه ای را دید که زنه روی کیر مرده بالا پایین میشد فکر کردم برای مچ بگیری اینکار را کرده اما دیدم داره چهار چشمی نگاه میکنه و خبری از خاموشی فیلم نیست با صدای اروم گفت دیونه پس از این فیلمها می ببنی اینبار صداش نرم و مهربان بود خاله درحالیکه چشم از فیلم برنمیداشت گفت برو در اتاق را ببند در راقفل کردم و برگشتم دیدم خاله روی فرش دراز کشیده ومحو فیم شده بالبخندی و علامت هیس روی لبهاش اشاره کرد کنارش بخوابم من دیگه فیلم را فراموش کردم و خیلی زود کیرم بحالت کاملا شق شده از زیر شلوارم پیدا بود به محض اینکه کنارش خوابیدم دست کرد توی شلوارم و کیرم را گرفت و بعد گفت منو ببوس لبهاش رو بوسیدم دستش ولکن کیرم نبود من دست برم تو شورتش که خیس شده بود اولین بار بود که کس را لمس میکردم خاله گفت دامن و شورتم را بکش پایین وقتی شورتش را پایین کشیدم کس مودار خاله هویدا شد نفسهامون بصدا در اومده بود خاله میخواست برام ساک بزنه که آبم اومد ولی دست بردار نبود با شورتش کیرم را تمیز کرد و گفت بزارش لای پاهام به خاله چشمک زدم و گفتم خیلی بلدی خاله گفت خفه شو دیونه یکی از دوستهام با دوست پسرش این کارها میکنن تو هم اگه پسر خوبی باشی و به کسی نگی خودم دوست دخترت میشم کیرم داشت دوباره شق میشد لای پای گرم و کس نرم خاله کیف میکرد با چندبار ساییدن کیرم لای کس خاله آبش اومد مثل آدمی که صرع داشته باشه تقلا میکرد اولش ترسیدم ولی خاله لبهام رو بوسید و گفت آب من هم اومد بعد من را پس زد و گفت تو این اتاق دستمال نیست ؟ بلند شدم از روی طاقچه دستمال آوردم و خودمون را تمیز کردیم . دیگه بیخیال فیلم بودیم و خاله بعد از پوشیدن شورت ودامنش بلند شد و گفت من میرم یه سرو گوشی آب میدم و میام بقیه فیلم رو ببینیم بعد من را جانانه بوسید و رفت تپیدنهای قلبم آروم گرفت ویدیو را خاموش کردم بیحال روی فرش خوابیدم برای بار دوم میخواست آبم بیاد که خاله بلند شد و رفت خداخدام بود که بیاد و اومد داخل گفت همه مست خوابند بعد گفت من رفتم دستشویی تو هم زود برو کیرت را صابون بشور و بیا برات ساک بزنم رفتم دستشویی و همون کارها را کردم و جنگی برگشتم دیدم خاله داره بقیه فیلم رو میبینه
با اشاره گفت در را قفل کنم بعد برگشتم کنارش کلی لب تو لب بودم شورت و شلوارم را با هم کشید پایین خاله کیرم را کرد توی دهنش چه لذتی داشت به خاله گفتم ممکنه آبم زود بیاد خاله گفت پس زود باش منو از پشت بکن فوری شورت ودامنش را پایین کشید زانو زدو کون سفیدش را قمبل کرد منظره قشنگی بود کس و کون سفید خاله جلو چشمم بودخاله گفت بلدی؟ گفتم توی فیلمها دیدم اما دفعه اوله کون و کپلش را تکون میداد و میگفت زودتر بکن توش من هم دفعه اولمه . سوراخ تنگ کونش را با اب دهنم خیس کردم خاله گفت اول انگشتت را بکن توش چون خودم چند بار اینکار را کردم و خوشم میاد من هم بعد ار خیس کردن کونش اول انگشتم را آروم آروم کردم تو کونش چند بار اینکار را تکرار کردم وخاله گفت حالا یواش یواش کیرت را بکن توش دوباره به حلقه کونش تف مالی کردم کیرم را درش گذاشتم لیز میخورد خاله پاهاش را بیشتر باز کرد و گفت کیرت را هم خیس کن کیرم را هم با تف خیس کردم و به مکافات آروم آروم سر کیر رفت داخل. خاله جیغ کشید و آروم گفت بیارش بیرون دوباره بکن توش من هم همین کار را کردم دوباره خاله میخواست جیغ بکشه که خودش را کنترل کرد و گفت تکونش نده بزار همینجوری باشه سر کیرم کامل داخل کونش بود خاله داشت با انگشت کسش رو میمالید بعد از چند لحظه گفت یه کم دردم کمتر شده حالا یواش یواش بکن داخل من هم همین کار را کردم بعد از چند لحظه تا نصفه بیشتر رفته بود داخل که آبم اومد و خاله هم متوجه شد و گفت آبت رو ریختی داخل ؟ گفتم آره بی اختیار اومد خاله گفت حالا بیستر خدوت رو تکون بده تا همش بره داخل من هم شروع کردم به تلمبه زدن که آب خاله هم اومد و با عشوه میگفت کن هم کون دادم من هم مثل دوستم فریبا کونی شدم و پشت سر هم میگفت کیر تو کونم کیرت تو کسم کیرت رو دوست دارم و میخاست که هنوز تلمبه بزنم کیر من هم اهل خوابیدن نبود هنوز سیخ و شق توی کونش تکون میدادم که برای بار دوم تو کون خاله آب ریختم خاله هم با کسش بازی میکرد و او هم برای بار دوم ارضا شد.
هفته بعد که باز هم جمعه بود وخاله مثلا سرزده اومد خونه ما وقتی خاله کنارم لخت شد کس وکونش را پاک پاک کرده بود و هیچ مویی پشت کس و دور کونش نبود . و اینجوری بود که رابطه من خاله با وجودیکه هم من دوست دختر داشتم و هم او دوست پسر داشت ادامه پیدا کرد حالا راست یا دروغ نمیدونم ولی خاله میگفت رابطه جنسی با دوست پسرش نداره فقط در حد لاس زدن با هم هستیم اما من میدونستم دروغ میگه چون مدلهای مختلف کون کردن را بمن یاد داد.
نوشته: پوریا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید