این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان
داستان من بر میگرده به چند ماه پیش
سکس من و خواهر خوشکل و محجبه من…
من جابر هستم و 4 سال از خواهرم ارزو کوچکتر هستم
خواهر من یک سال ازدواج کرده و شوهرش مهندس پتروشیمی هستش و تو یکی از سایتهای جنوب کار میکنه و هر دوهفته شیفته یعنی 2 هفته خونه هستش 2 هفته سرکار و برای خواهرم تو شهر خودمون خونه خریده که من مجبورم اون 2 هفته را برای اینکه تنها نباشه پیشش بمونم …اخیرا دامادمون را از طرف شرکت 3 ماه به یکی از کشورهای خارجی فرستادن داستان سکس منو خواهرم از اینجا شروع میشه که 10 روز بعد از رفتن دامادمون من و خواهرم شام را خوردیم ارزو بعد شام گوشی خودش را بهم داد تا تا تلگرامش را که قطع میشد درست کنم چون من خیلی از گوشی سر در میارم من هم بلافاصله تلگرامش را تو گوشیم هک کردم و تل اونو درست کردم و رو میز گذاشتم ارزو بعد شستن ظرفها گوشی را گرفت و رفت تو اتاق خواب و در را بست من هم تلش را باز کردم اسم مریم منو کنجکاو کرد مریم زن دوست دامادمون هست و یک سالیه که با خواهرم دوست شده …پیامها را باز کردم دیدم در حال چت کردن هستن مریم به ارزو میگه ..بدبخت تو که این فرصت طلایی دستت اومده چرا داداشت را میاری خونه تو که اینقدر کف کیری یک دوست پسر میاوردی تا سیر کیرت کنه خواهرم گفت دارم از کف کیر میمیرم نمیدونم چیکار کنم هر کسی که میبینم دلم میخواد کیرش را بخورم ولی نمیتونم اخه ابروم میره بعد از یکسری صحبتهای سکسی مریم به خواهرم میگه یک کیر خوشکل تو خونه تو نشسته برو بردار بکنش تو کوست هم خوشتیپه هم کیرش بزرگه من که یک روز مخش را میزنم تا منو بکنه خواهرم گفته منظور تو داداشمه گفت اره از این بهتر تو که کف کیری با هیچکی هم نمیتونی باشی تنها کیر اماده داداشت هست که تو خونه ته ….ارزو گفت که تو دیوونه شدی چرت نگو مریم برادرمه گفت حالا نگفتم که برو بکنتت کمی سکسی پیش باش تا کیرش راست شه بعد تو نگاه کن برو جق بزن خواهرم از بچگی چادر سرش بوده و حتی من تا ان روز قسمتی از بدنش را هم ندیده بودم فقط چهره اونو میدیدم که خیلی خوشکل بود و تو تمام فامیلها زبانزد هستش که عجب دختریه این دختر با این چت ها من هم کامل راست کردم مریم یک فیلم سوپر خواهر و برادر ایرانی براش فرستاد تا ارزو جق بزنه
وقتی من فیلمو باز کردم دیگه کنترلم را از دست دادم بلند شدم رفتم اتاق ارزو در زدم رفتم تو ارزو سریع ملافه رو تختش را گذاشت سرش گفتم من امشب میترسم میخوام اینجا بخوابم ارزو با صدای لرز دار گفت اشکالی نداره و من هم مستقیم رفتم رو تختش و پشت به اون دراز کشیدم و اون هم به من پشت کرد من بعد از چند لحظه اروم کونم را به کون اون چسبوندم اولش فکر کردم که سریع ازم فاصله میگیره ولی دیدم حرکتی نکرد واقعا چه کون نرمی بود بعد کمی بازی کردن دلم بزرگ شد و دستم را گذاشتم رو کونش و یواش شروع کردم به ماساژ کونش وقتی دیدم حرکتی نکرد دستم را بردم زیر ملافه و دامن خیلی نازکی که پاش بود را کنار زدم دستم را گذاشتم رو سوراخ کونش چه نرمی احساس میکردم تا به حال کون به این نرمی ندیده بودم بعد کمی بازی کردن با سوراخ کونش دستم را بردم رو کوسش که خیس کرده بود وقتی دیدم خیس کرده سرم را بردم زیر ملافه پاهاش باز کردم و شروع کردم به خوردن کوسش چه کوسی نرم خوشبو بزرگ و همینطور به سوراخ کونش لیس میزدم تا اینکه بعد کمی کوس خواری خواهرم پاهاشو گذاشت رو دوشم و با پاهاش منو طرف کوسش فشار میداد دیگه طاقت نیاورد منو به پشت خوابوند اومد روم کوسش را گذاشت روی دهنم و کیرم را شروع کرد به ساک زدن من هم کوس و سوراخ کونش را میک میزدم …بعد کمی ساک زدن ابم اومد فکر کردم الان کیرم را از دهنش در میاره ولی با تعجب دیدم تا قطره اخر ابم را خورد بعد بلند شد و رفت یک قرص با یک لیوان اب برام اورد من هم چراغ را روشن کردم داشتم دیوونه میشدم خواهرم عجب کوسی هست واقعا ادمو دیوونه میکنه کونای سفید و براق و گوشتی کوسی پف کرده و بزرگ سینه مرمری خوشکل اونو رو تخت خوابوندم شروع کردم به خوردن سینه هاش بعد اون دوباره شروع کرد به ساک زدن حتی تخمها را کامل میزاشت تو دهنش دیگه طاقت نیاورد و بهم گفت منو بکن پاهاش باز کرد با دستش کیرم را گرفت گذاشت رو کوسش بعد کمی فشار کیرم رفت اون تو با چند بار بالا پایین کردن ارزو کنترلش را از دست داد و هی میگفت ماله خودته پارش کن جرش بده کیرت ماله منه پارم کن هی تند تند کوسش را میزدم تا گفت بکن تو کونم تا حالا کیر نخورده تو امشب جرش بده گفت سگی منو بکن مثل وحشیا …
سگی شد کیرم را گذاشت دم کونش ولی کیرم تو نمیرفت با اینکه درد داشت جیغ میکشید ولی میگفت جرش بده بلند شدم رفتم کمی روغن مایع به سر کیرم زدم ایندفعه فشار دادم دیدم کیرم رفته تو کونش شروع کردم به کردن کونش و ارزو داد میزد که کونم ماله خودته پارش کن …بعد من اونو به رو خوابوندم پاهاش 180 درجه بردم رو سرش و با ضربه محکم تو کونش را میکردم همینطور کیرم را در میاورد میزاشت تو کوسش و میگفت جرش بده واقعا اونو کردم کردن به معنی گاییدن بدجور وقتی ابم داشت میامد گفتم کجا بریزم گفت بریز تو کونم من هم ریختم تو کونش ..از اون روز منو خواهرم بیشتر وقتها باهم سکس داریم خواهرم خیلی شهوتیه و بعضی وقتها تو سکس به من میگه یکی را ببرم با هم دو نفری بکنیمش…
داستانهای بعدی را دوباره براتون میگم
خواهرم بهترین و قشنگترین کوسی هست که تا الان من دیدم
نوشته: جابر کابلی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید