این داستان تقدیم به شما

همیشه سعی میکردم متفاوت باشم 

سعی میکردم جذاب باشم
تازه فهمیده بودم که چقدر یه زن میتونه مردا رو به راحتی به خودش نزدیک کنه…
میخواستم از من لذت ببرن ، منم میبردم .
۱۶ سالم بود که لذت اولین بوسه رو فهمیدم …
از اون موقع تا الان که ۲۳ سالمه آدمای زیادی تو زندگیم اومدن و رفتن
اما بعضی آدما رد پاشون واسه همیشه تو زندگی آدم میمونه …
۲ ماه مونده بود به پروازم ، خوشحال بودم که بالاخره دارم میرم ، دوست داشتم پسری رو که ۱۰ سال باهاش همسایه بودم و تا حالا جرات نداشتم بهش بگم ازت خوشم میاد ، حداقل ۱ بار ببینم.
و اون اتفاق افتاد…
***
قرار بود برم‌ ببینمش
ساعت ۲ ظهر
لباسامو پوشیدم و دیدمش ..
رابطه خیلی به سرعت پیش رفت
نه من و نه اون اولین رابطمون نبود اما خب واسه من خیلی متفاوت بود .
مانی حدودا ۲۸ سالش بود
پسر قد بلند با صورت قشنگ و یکم هم تو پر
بوی عطرش محشر بود ، گیجم میکرد وقتی محکم بغلم میکرد
عادت داشت منو لخت لخت کنه ، از پیشونیم شروع میکرد به بوسیدن تا روی شکمم
که میومد باز بر میگشت بالا
لبای گرمشو میذاشت روی لبام و شروع میکرد به مکیدن ، انقدر محکم که وقتی لباشو به زور از لبام جدا میکردم ، پوست صورتی لبم بنفش شده بود ،
 
عاشق شنیدن صدای نفساش توی گوشم بودم و زبون خیس و نرمش که توی لاله گوشم میچرخید ، بهترین لذت دنیا بود ، از گوشمو گردنم مکیدنو شروع میکرد، میومد رو سینه هام و با زبون و دندون نوکشونو میمکید و گاز میگرفت،من زیاد رو سینه هام حساس نبودم اما بدجور با حرکات مانی دیوونه میشدم
، میمکید تا میرسید به کسم ، کس من وقتی تحریک میشم، خیلی خیس میشه
وقتی مانی لباشو میذاشت رو چوچولم شروع میکرد به مکیدن چوچولم احساس میکردم از لذت دارم میمیرم
دو طرف کسمو میگرفت و بازش میکرد و زبونشو تا اخر میکرد توی سوراخ کسم
ترشحات کسمو مک میزد و با زبونش اونا رو بهم نشون میداد بعد قورت میداد پاهامو یکم بالاتر میورد تا بتونه سوراخ‌کونمم خوب لیس بزنه
، بعدش بلند میشد و روی دو تا زانوش مینشست و کیر کلفتش که حالا از شدت تحریک شدن رگاش معلوم شده بود و میکرد تو دهنم
عاشق تخماش بودم
نرم‌بود و وقتی میمکیدمش
به شدت تحریک میشد

 
از کنار کیرش شروع میکردم و میومدم رو تخماش و بعد اروم اروم سر کیرشو میکردم تو
دهنم و فشار میدادم تا بره ته گلوم
مانی نفسش بند میومد از لذت و نمیذاشت از تو دهنم درش بیارم
البته منم نفسم بند میومد چون نمیتونستم نفس بکشم
بعد اروم منو میخوابوند و یه لیس تند روی چوچولم و بعد سر کیرش میزاشت رو سوراخ کسم
یواش میکرد تو‌ وقتی یکم راه کسم باز میشد تا ته فشار میداد
محکم عقب و جلو میکرد و تخمای بزرگش میخورد به پایین باسنم
کسم میسوخت و منو بر گردوند و انگشتشو میکرد تو کونم و کیرش تو کسم …

 
انقدر عقب و جلو می کرد که اب جفتمون اومد
اونم توی کسم تمام آبشو خالی کرد
وقتی بلند شدم وایستادم
اب کسم و کیرش با هم ریخت پایین روی رونام
دوست نداشتن تموم شده اون موقع ها…
امیدوارم تونسته باشم یکم از حس حوب اون موقع رو بهتون منتقل کنم
دوستتون دارم
 
نوشته: آنا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *