این داستان تقدیم به شما
سلام #دوستان حشری اسمم محسنه و می خوام یه داستان که چند وقت پیش برای من اتفاق افتاده بود تعریف کنم.
من قدم خیلی کوتاهه ولی کونم خیلی خوشگلو بی موهه و همیشه دوست داشتم #دنبال پسرای کیر بزرگ باشم تا دخترای کون گنده، ولی با دخترایی که شبیه گربن دوست می شم. بگذریم، من دوست زیاد نداشتم و و جزوه اون چند تا یکیشون فربده.
فربد یه پسر قد بلند ورزشی بود، هر دفعه که می دیدمش فکرم می رفت سر اینکه چطوری کیرشو می تونم توی کونم جا بدم، ولی اون #زیاد به من اونجوری نگاه نمی کرد همیشه با من معمولی رفتار می کرد، به هر حال ما با هم زیاد بازی کامپیوتری می کردیم و اون توی ماشین بازی نمیتونست ببره چون دستش کار نمی کرد واسه همین خواستم #شب بیاد خونمون و باهاش شرط بندی کنم.
خلاصه نمی تونستم صبر کنم تا #کیرشو مزه کنم ساعت ۷ بود رسید خونمون یه تی شرت معمولی داشت با یه بیژامه تا شبو بمونه. من با مامانم تنها زندگی می کردم برادرم که کار می کرد چند جا و پدرم موقعی که بچه بودم ترکم کرد چون هزینه درمان پاهام خیلی زیاد بود.می مونه مامانم، مامانم قدش متوسط بود و هیکل نسبتا لاغر معمولا با #شورت توی خونه راه می ره و لی به خاطر فربد نه.
رفتیم یه دست بازی کردیم و سر ۱۵۰۰ تومن شرط بستیم ولی اون برد من ترسیدم گفتم نکنه همش ببره ولی بعدی دوباره شرط بستیم و من ۳۰۰۰تومن بردم هر دفعه که بازی می کردیم به کیرش نگاه می کردم و فکر اینکه ممکنه امشب کیر گندشو توی کونم حس کنم اشکمو در می اورد. خلاصه ساعت ۹ شد مامانم صدامون زد که شام بخوریم، رفتیم سر میز #فربد اومد بین منو مامانم نشست و کل وقت بیش تر با مامانم راجع به من شوخی می کرد و همش به ممه های مامانم نگاه می کرد.
حس عجیبی داشتم موقعی که نگاه می کرد، نه ناراحت شدم نه عصبانی بیش تر یه حس تشنگی داشتم با #حشریت، می خواستم بیش تر نگاه کنه و دست بزنه بهش. ولی اهمیت ندادم.
گفتم هی بیانیه دست دیگه شرتی گفت حال ندارم می خوام بخوابم ولی به شلوارش که نگاه کردم سیخه سیخ بود. خوابیدیم ساعت ۱۲ بود کنارش خوابیده بودم می خواستم برم از پشت کیرشو بگیرم و بکنم توی دهنم، ولی یهو پاشد رفت. فکر کردم رفت دستشویی. ۱۰ دقیقه منتظر موندم ولی نیومد. از اتاق مامانم ولی صدای تلق تلوق می یومد.
رفتم دم در اتاق گوش دادم و صدای تختو شنیدم. از توی سوراخ نگاه کردم دیدم فربد روی تخت و مامانمم روی کیرشه و داره با لا پایین میره و جلو دهنشو گرفته که صداش نیاد.از توی قفل هی نگاه می کردم و هی حشری تر می شدم کیر فربد بی مو و بلند بود فکر کنم ۲۱ سانتی بود مامانم کونشو تاحالا ندیده بودم ولی خیلی تپل بود هر دفعه می خورد به تخمای فربد میلرزید کلش بعد یه مدتی مامانم دیگه طاقت نیاورده بود دستش از رو دهنش برداشت و فقط می گفت منم پشت در خودمو #انگشت می کردم بعد که ابم ریخت دیدم مامانم از روی کیرش پرید و شروع کرد خوردن کیرش.
من که ابمو ریختم روی پیانو توی راهرو سریع برگشتم توی رخت خواب و بعد چند دقیقه فربدم برگشت.
بهش هنوز نگفتم که می دونم ولی می خوام هر دفعه که مامانمو #بگاد باهاش ماشین بازی شرط بندی کنم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید