این داستان تقدیم به شما

سلام.اسمم محمده و 17 سالمه این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده به یه ماه پیش.من بدن کم مویی دارمو همیشه تو چشمم.خیلی دوست داشتم کون بدم ولی از آبروم میترسیدم برای همین وقتی میرفتم حموم با خیار خودمو ارضا میکردم.از بس خیار تو کونم رفته بود دیگه سوراخ کونم باز شده بود.
 
یک ماه پیش ما برای دیدن عمه م رفته بودیم شیراز عمه م یه پسر داره به اسم محسن که 18سالشه و خیلی با هم جوریم ولی تا حالا موقعیتش پیش نیومده بود که با هم سکس کنیم.شب اول گذشت و فرداش خونواده ما با خونواده عمه م میخواستن برن تو شیراز بگردن که محسن گفت من میخوام تو خونه بمونم کار دارم منم از خدا خواسته پیشش موندم.همه رفتند و ما تنها شدیم و محسن رفت با لپ تابش شروع کرد کار کردن وقتی کارش تموم شد من دیگه دلو زدم به دریا و بهش گفتم محسن فیلم سوپر داری گفت نه.منم یه فلاش پر از فیلم سوپر داشتم گفتم این فیلم هارو بزار ببینیم.گفت تو لپ تاب حال نمیده بریم با تلویزیون ببینیم.

 
فلاشو گذاشت تو تلویزیون و یکی از فیلما رو باز کرد و شروع کردیم به دیدن دیگه شهوت جفتمون زده بود بالا من دیگه تحمل نیوردم و دستمو گذاشتم روی کیرش شق شده بود اونم صورتشو آورد جلو و شروع کرد به لب گرفتن همینطور که لب میگرفتیم منم کیرشو از روی شلوارش میمالیدم بعدش رفتم سراغ کیرش و از تو شلوار درش اوردم شروع کردم به ساک زدن آه و اوهش در او مده بود بعدش منو گرفت و بلند کرد و شلوار و شورتمو در آورد و گفت وای چه کونی داری پسر دایی گفتم قابلتو نداره پسر عمه گفت پس قمبل کن .جلوش قمبل کردمو اونم کیرشو گذاشت دم سوراخمو آروم فرستاد تو خیلی راحت تا تهش رفت تو کونم تو آسمونا بودم یه ده دقیقه ای منو کرد و گفت پاشو برعکس بخواب .همینکارو کردم و پاهامو انداختم رو شونه هاش اونم کیرشو کرد توی کونمو شروع کرد به تلمبه زدن با یه دستش کیرمو میمالید و با یه دستش کونمو چنگ میزد…

 
سرعت تلمبه هاش رو تند تر کرد ناگهان یه لرزش شدید توی بدنم اتفاق افتاد و آبم اومد اونم کیرشو در آورد آبشو ریخت روی شکمم و جفتمون بی حال افتادیم رو زمین بعدش بلند شدیم و رفتیم حموم توی حموم یه بار دیگه منو کرد.بعد اون ماجرا دیگه نتونستیم سکس کنیم.امیوارم خوشتون اومده باشه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید