این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان این داستان زندگی منه
امیدوارم شق کننده باشه براتون
من شاهینم 25 سالم هست قد 190 و خوشقیافه صورت خوبی دارم بدنی رو فورم و یه کیر 17 سانتی
زنمم غزل 22 ساله قد 170 و بدن لاغر مانند کون نسبتا خوب سینه هاش 70 و سبزه مایل به سفید
خیلی خوشچهره و خونگرم هرکی ببینتش فقط باهاش لاس میزنه
بریم سر اصل مطلب
زنم عشق اولم بود خیلی هم دوسش داشتم و دارم ولی اون هیچوقت منو و دوست نداشت و همیشه از عشق اولیش میگفت
خلاصه رفتم برا خاستگاری اینا ک زوود ازدواج کردیم
توی نامزدی گه گداری فیلم کاکولدی واسش میفرستم یا همین داستان های شهوانی چیزی نمیگفت
شب اول ک رفتیم خونه لخت شدیم تو بغل هم گفتم تا حالا سکس داشتی گفت نه
گفتم واقعیت بگو هرچی بوده گذشته بوده
گفت واقعیت اره داشتم با عشق اولم
2 ماه باهاش بودم تقریبا هرروز سکس داشتیم
گفتم خب بیخیال با کس دیگه ای سکس نداشتی
گفت نه شروع کردم لب گرفتن و انجام سکسی رمانتیک و خشن و عالی
4گذشت و شد یه سال پیش گفتم من ک ب زنم اعتماد دارم چرا یه بار امتحانش نکنم!
من یه رفیقی داشتم تو محل کارم ک تتو و ریش و سیکس پک و اینا دیگه بهترین بود تو دختر بازی و زن منو هیچوقت ندیده بود
بهش گفتم ک یه دختر هست بیا باهاش حرف ب نگفت حوصله ندارم گفتم بابا این خوب چیزیه از دست میدیا بیا بابا گف باشه و شمار و گرفت
فردا ک رفتم سرکار گفت مرتیکه چرا تو دعوام انداختی این کصکش ک دوست پسر داره گفتم اسمش چیه گفت اسمش فرهاده زنگ زده هزار فوش داده و تهدید کرده منو… (عشق اول غزل) دیگه هیچی نفهمیدم کیرم یه تکون خورد و گفتم باشه نمیدونستم
هرجور شد ظهر شد رفتم خونه (توی اون 3 سال هیچوقت گوشیش نگاه نکرده بودم) گوشیش روی میز بود گفتم وردار رمزشو باز کن
گفت چرا گفتم باز کن
گفت چرا اخه گفتم زود باش سرش داد کشیدم واونم ترسیده بو دستاش میلرزید رمز باز کرد همه گوشیو گشتم چیز حواشی ندیدم فقط حس کردم یه چیزی مشکوکه گفتم چرا این ماشین حساب دوتا هستن گفت این یکی پیشرفتت دانلود کردم منم گفتم اوکی میبینم رفتم تو تنظیمات قسمت برنامه ها نگاه کرد 8 گیگ حافظه گرفته گفتم غزل بیا اومد نشست منم خم شدم تعظیم کردم پاشو بوسیدم گفتم خانومم مشکلی نداره هرچیزی هست دیگه ازم پنهون نکن گفت هیچی نمیگی گفتم نه گفت قول گفتم قول رمزو باز کن ببینم رمز رو باز کرد رفتم 4 پوشه بود
رامین
اسعد
فرهاد
نوید
هرکدوم ک نگاه کردم عکس خودشون بوده تو بغل پسرا تو حالت لب ب لب تو حالت دست تو ممه و اینا ولی وقتی واَسه فرهاد و باز کردم هنگ کردم 576 عکس بود با 143 فیلم
کلا کیرم شق شده بود گفتم واقعن چرا بمن نگفتی تاحالا
گفت میترسیدم
به کیرم اشاره کردما نم خندید گفت کوچولو جون دورت بگرم
اومد سمتم اروم دستش کیرمو میمالید منم عکسارو نگاه میکردم و برام ساک زد و یکمم فوتجاب رفت
اخه پاهاش محشر خوشکلههههه
یه عکس بود ک کون غزل بود فرهاد کیرشو گذاشته بود رو پشت غزل دقیقا کیرش 2 یا شاید سه برابر من بود
فیلمارو نگاه کرد م واقعن خوب میکرد بشکونم داده بود همه جور فیلم داشتن از هم
وقتی رفتم پایین تر تقریبا وسط بود
یه بیبی چک مثبت دیدم کنارش یه اسکرین ک گفته بود فرهاد بابا شدییییی
با دیدن این دو عکس سوراخ مور مور شد با شدت ارضا شدم
غزل گفت اه من تازه داشتم حشری میشدم
گفتم زنگ بزن ب فرهاد
گفت چرا گفتم زنگگگگ بزن
زنگ زد ورداشت گفت جونم عزیزکم
منم گفتم سلام چطوری
جا خود گف بل بل بل بله شما؟
گفتم نگران نباش شوهرشم پاشو بیا اینجا دارم زعف میکنم واست
اوم گفت باشه هرچند منتظر شدیم نیومد منم رفتم پاهای غزل ساک بزنم گفتم تصگیری بشبزنگ وقتی دید دارم ساک میزنم پاشو سریع گفت الا میام بعد نیم ساعت رسید اومد تو یه لب خوب ازش رفت اومد سمت من سلام کرد گفت چخبر و اینا و یهویی غزل گفت مادر جنده بیا پامو بخور کنم چهار دست و پا رفتم لخت بودم دونه دونه انگشتاش لیس میزدم یکم بوی عرق میداد و عالی بود انگشتاش مرتب لاک زده کلاشو میکردم تو دهنم فرهاد ازش لب میگرفت انگشت میکرد تو کصش
بعد غزل داگی وایستاد واسه فرهاد ساک میزد
فرهاد(قد 180 تقریبا کل بدنش عضله موهاش تا کمرش میومد ریش تا سینه کیرشم تقریبا 23 22 سانت)
موهاشو گرفته بود و کیرشو تا ته میکرد تو حلقش منم نگا میکردم گفت کونی جونم برو از تو کیفم یه جعبه سیاه هست بیار
جعبه رو آوردم باز کرد یه کیر مصنوعی 10 سانتی بود و سرش یه نگین بزرگ داشت
گفت برو بکن تو کونش
منم رفتم پشتش گفت خشک بکنش تو وگرنه لیز میخوره کیرم دوباره تکون خورد اخه حس کردم انقد داده گشاد شده اروم گذاشتم رو سوراخ کونش اروم فشار دادم همش رفت تو انقد گشاد بود من اومدم نشصتم و از پشت کف پاهاشو لیس میزدم
غزل بلند شد رفت رو کیر فرهاد نشست منم از بغل سینه هاشو گرفته بودم و اوندم بالا پایین میکرد رو کیرش
یه دستی به شکم فرهاد کشیدم ب عظله هاش بهم خندید و گفت پامو بلیسرفتم زیر پاش بالا رو نگه کردم زنمو دیدم ک از کونش نگین داره و رو کیر عشق اولش بالا پایین میشه و منم پاهاشو لیس زدم
و آروم بالا رو نگاه میکردم داشتن از هم لب میگرفتن کیر فرهاد از کصش اومده بود بیرون و پشتش بود رو ب روی من
بلند شدم اروم سر کیرشو گذاشتم تو دهنم
کاملا بی اختیار
زنمم پاشد گفت افرین شوهر گلم یه لحظه سرمو بلند کردم دیدم داره فیلم میگیره ولی انقد حشری بودم تو جه نکردم اومد جلو و فرهاد سه تا انگشت کرد تو کصش فیلم میگرفت ک غزل لرزید و لرزید و لرزید
ارضا شد
ولی فرهاد هنوز شق بود واسش ساک میزدم
گفت پاشو با غزل برو دسشویی کونت تمیز کنه بکنمت
من ضاتن کم موام و کونم اصلا مو نداره
منم بیاختیار رفتم باهاش گفت بشین سر شیلنگ کرد تو کونم و ابو با فشار باز کرد 5 6 بار اینکارو کرد و منم با زور باید ابو بیرون میدادم تا کونم تمیز بشه
منو برد سمت فرهاد و داگی نشوند منو و کیرشو گذاشت دم کونم
من کلا بچگی اونم 4 5 بار داده بودم و خیلی تنگ
بودم و کیرشو وازلین زد و تا دسته کرد تو کونم فیللممم میگرفتمنم داد زدم ک درد داره و اینا هی تلمبه زد هی تلمبه زد انقد درد داشتم نگو بعد یه ربع اروم تر شد درد کونم غزلم کصش چپونده بود دهنم ابشو میخوردم
فرهاد گفت غزل پاشو بیا رو پشت کیان دراز بکش اونم رفت رو پشتم من از تصور اینکه زنم رو پشتم کصش جلو کیر یه مرد دیگه هرلحظه ممکنه کیرش از کونم دربیاره بکنه تو کص زنم ابم اومد دوباره
و فرهادم کلا ک گوشی دستش بود
کیرشو درآورد و تا دسته کرد تو کص زنم ک رو پشت من دراز کشیده بود از فشاری ک بمن اومد معلوم بود چقد فشار داده تو یکم ناله کرد و ولو شد رو زمین بعدش منم گوشیو ورداشتم از اونا ک لب میگرفتن فیلم گرفتم خودمو نشون دادم و قطع کردم رفتم خودمو شستم و تو اتاق خواب خوابیدم بیدار شدم دیدم ساعت 10 هست بوی غذا میومد رفتم دیدم پرس آماده ست اومدم بشینم گفت هوششه بشین رو زمین کصکش منم جواب دادم و نشستم گفتم غذا من کو گفت ببند دهنتو بدم میاد از صدات غذاش ک نصف کمتر بود گفت غزل جونم تف کن توش تف کرد بعد خودشم یه تف بزرگ کرد روش گذاشت و منم مجبوری خوردم
رفتیم هال گفت بشین جلو پام نشستم پاهاشو گذاشت رو شونه ام گفت اینجوری خوبه از تو تلویزون خاموش معلوم بود داشتن لب میگرفتن ک غزل پاشد رفت و بعد یه ربع اومد
یه آرایش ساده
جوراب شلواری سوراخ بزرگ تنش بود
بعد یه شلوار راسته تا زانو
یه نیم تنه تا بالای ناف
شلوارش تا زیر نافش بود قشنگ شکمش معلوم بود
بعد یه مانتو قرمز جلو باز تا پایین چاک کونش و یه رژ جیغ و یه شال افتاده
خلاصه دیگه یه تیکه کص شده بود
گفت زوود پاشو بریم دیره
گفتم کجا
گفت ب تو چه جنده گفتتتت اهااااا یادم نبووووود پاشو بیا اینجا از تو کابینت کیر مصنوعی فرهاد آوردم که نوکش یکم… عن… ی شده بود گفت اگه بخوری بهت میگم وگرنه نباید بفهمی منم کلشو خوردم با اینکه ع. ن بود ولی مزش خیلی خوب بود ترش بود
خلاصه گفت میریم پارتی ساعت 3 و 4 میایم گفتم اکی منم بیام ک فرهاد گفت بشین خونه خونه رو مرتب کن منم اوکی گفتم و رفتن
حدود یه ساعت گذشت ابجی کوچیکم زنگ زد(شیوا)
(شیوا 19 سال قد 175 وزن 74 سفید سفید سفید ممه بزرررررگ کون یکم کوچولو چش ابرو مشکی موهاششش سیییییاه تا پایین باسن)
گفت داداش غزل کجاست
گفتم با خونوادش رفتن دور دور گفت تو چرا نرفتی گفتم جا نبود گفت اوکی
بعد برگشت گفت داداش درد کم نشده
گفتم درد چی گفت همه چی میدونم کون دادنت دیدم فرهاد واسم فرستاد
دیگه انگار آب یخ روم ریخته باشن
گفتم از کجا میدونی
گفت خودم فرهاد و غزل و آشنا کردم
الانم پیش منن داریم میرم پارتی راستیییی امشب منم قراره با فرهاد جون باشممممم…
نوشته: شاهین
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید