با عرض سلام برا همه اونایی که سکسو دوس دارن خخخخخ . خوب من یه سره میرم سر اصلعه مطلب من و علی که شوهر خواهرم بود همیشه شبا میرفتیم تو اشپزخونه و با هم حرف میزدیم درباره اتفاقاتو سیگارو قلیون میکشیدیم ولی خواهرم میرفت میخوابید من وقتی پیشش بودم یه جوریم میشد ولی به خودم میگم کصصصصافط نشو شوهر خواهرته ولی اونم به من همین حسو داشت اون هیکلی بود بازوهای بزرگ داشت با قد کشیده و صدای مردونه ادمو حشری میکرد من دو هفته خونشون بودیم و ما هر شب قلیون میکشیدیمو و ….. تا یه شب دیدم داره میاد سمتم بهش گفتم کجا ؟ گف مگه اشکالی داره بیام جلو بهش گفتم برو گمشو سر جات جلو نیای وگرنه …..بد اونم رف عقب تا گذشتو گذشت یه شب گف بهار تو رو خدا جون مادرت بذار امشب وقتی میریم بخوابیم دستتو بگیرم تو رو قران نگو نه فقط دستتو منم بهش گفتم باش ما وقتی میخوابیدیم جاهامون پیش هم بود تا شب از زیر پتو دستایه همو گرفتیم تمام بدنم داغ شد اتیشی شدم اونم هی دستمو می مالوند منم ناجور تر میشدم بد هی اومد بالا تر تا سینه هامو گرف من غش بودم مثل سگ عرق کرده بودم منم دس اونو گرفتم باهاش ور میرفتم بد بهش گفتم دیگه بسه خوابیدیم صبح داشتم از عذاب وجدان می موردم همون روز رفتم خونه ولی تحریکم کرده بود ناجور تا یه روز بهم زنگ زد گف خونه خالیه بیا منم دو دل بودم ولی رفتم وسط سکس بلند شدم لباسامو پوشیدم رفتم اومد دنبالم گف چی شد نارحت شدی منم زدم زیره گریه محکم زدم تو صورتش بهش گفتم گمشو کثافته اشغال اونم میگف ببخشید بهار غلط کردم تو رو خدا گریه نکن بدش خودشم زد زیره گریه اصن یه وضی تا یه هفته باهاش حرف نزدم تا اومد در خونمو عصبی شده بود داد زد سرم منم ترسیده بودم اخه صداش خیلی کلفت بود گف کدوم گوری هستی چرا گوشیتو خاموش کردی منم گزیم گرف رفتم گف برو به درک بد شب دوباره اومد گف بهار غلط کردم گوه خوردم سرت داد کشیدم ببخشید و ……. خلاصه شروع کردیم به رفتن بیرون انقدر بیرون رفتین تمام شهرو با هم گشتیم منم عاشقش شده بودم اونم از من بدتر برا هم میمردیم تا من رفتم تو بغلش اونم سفت گرفتم تو بغلش گف اگه به جز خودم کسی چپ نگات کنه هم تو هم اونو میکشم نمیذارم دس هیچ مردی بهت بخوره منم خودمو میگرفتم بهش میگفتم باش دهنتو ببند بد یه روز رفتیم خونشون اومد تو بغلم واییی چه بغلی داش بی شرف گردنمو لیس میزد منم از حال رفته بودم بغلم کرد رفتیم تو اتاق یواش یواش لباسامو در اورد /ف عجب هیکلی داری کصصصصصافط دیونم میکنی منم حال میکردم اوففففف لبامو حرفه ایی میخورد منم لباشو کندم بد سینه هامو گرف نوکشونو میخورد منم میگفتم اه ه ه ه اونم نگام میکرد که میخوردشون منم حالم چند برابر میشد بد شلوارمو در اورد لباسایه خودشو وا ا ا ی خدا هیکلو قیافش دیونم میکرد منم هیکلم کشیده و ظریفه ولی باسن دارم تو بغلش گم شده بودم خوابید روم کیرشو میمالوند رو کسم منم بلند اه میکشیدم چشامم نمیتونستم باز کنم بد سر کیرشو گذاشت جلوم خیلی درد داش ولی فقط سرشو گذاشت داخل نداد وولی سر چالیشم منم دیونه کرده بود دندونامو محکم فشار میدادم رو هم داشت قلبم ایست میکرد بد برگردوندم انگشتشو کرد تو کونم بد کردش دوتا بد سه تا بد کرم زدش دادش داخل چقدر درد داشت اصن داشتم از درد هلاک میشدم خیلی فشار بهم میومد جیش تندی میگرفتم ولی میرفتم دسشویی جیش نداشتم فقط پارازید مینداخت کصافط خخخخخ انقدر دادش تو کونم تا ابش اومد ریختش تو کونم دیگه سکسی شدیم هر سری همو میبینیم سکس میذاریم در حد لالی گا منم حرفه ایی شدم یه جوری کیرشو میخورم که از حال میره مگه تو سکسیه خودمی با اون باسنت دیوووونم میکنی منم خیلی دوسش دارم بیخیاله همه کس شدم فقط واسه اون زندم با هیچ کسم ازدواج نمیکنم تا ابد با خودش میمونم اونم فقط با منه و با کسی رابطه نداره حتی خواهرم من میدونم خیلی کارم بده ولی نمیتونم دس از عشقم بردارم به خاطرش با دنیا هم میجنگم اونم از من بدتره ایشالله همه ایجوری عاشق بشن خعلی حال میده تازشم همه میدونن یعنی سر موچمونو وقتی لخت تو بغل هم بودیم گرفتن ولی ما با همه جنگیدیم اصلنم برام مهم نیس چی میشه دقیقا عین عشقه ممنوعس ولی ما همو ول نمیکنیم هر کسیم هم چین ماجرایی داره واسه عشقش بجنگه واسه عشقشه حتی جونشو بده چون وقتی عشقشو از دس دداد دیگه پشیمونی فایده ایی نداره دوستتون دارم اگه تونستید نظر بدید مرسی .
🌐بزرگترین کانال داستان سکسی
✔️ داستان سکسی
دیدگاهتان را بنویسید