این داستان تقدیم به شما

سلام…

من امیر ۳۲ سالمه.داستان مال حدود ۱۰ سال پیشه که من با یکی از دوستام شبا خونمون میخوابیدیم.چون خانواده رفته بودن سفر گفتم تنها نباشم.زنگ زدم دوستم اومد شب یک کم تخمه و غذا خوردیم و کنار هم خوابیدیم. ساعتای ۵ صبح بود من پتو نداشتم از شدت سرما رفتم زیر پتوی دوستم بدون اینکه خودم متوجه بشم..کمی گذشت متوجه شدم پشتش به سمت منه…

کمی نگاه کردم دیدم عجب باسنی زده بیرون..یواش یواش شلوارشو کشیدم پایین دیدم هنوز خوابه..لختش کردم وای چه سفید و تپل.رفتم یواشکی روش یه کم کیرمو کشیدم در سوراخش دیدم بیدار نشده شایدم بیداره خودشو زده به خواب..خلاصه تف زدم در سوراخش کیرم که شق شده بود گذاشتم لای پاش یه کم بازی کردم دیدم ظاهرا بیداره ولی چیزی نمیگه.یواشکی سر کیرمو فشار دادم راحت رفت تو سوراخش.داشتم باهش ور میرفتم یهو برگشت و منو روش دید و گفت نامرد چکار میکنی یالا دراز بکش منم بیام روت.

من قبول کردم اومد روم یه تف بزرگ و لزج زد و اولین فشار کیرش رفت تو.داشت میسوخت گفتم پاشو درد داره گفت واستا دو دقیقه.کم‌کم خودشو بالاتر کشوند که فهمیدم میخواد همشو بکنه تو سوراخم هر چه گفتم درش بیار ول کن نبود شروع کرد تلمبه زدن..یه کم گذشت دردم دیگه عادی شد داشتم حال میکردم.کیرشو کشید بیرون دوباره تف زد این بار کیرشو دیدم.سفید و رگ رگ شده و دراز.خودم حالت سگی کردم گفتم بکن که اونم باز تف زد سر کیرش و کرد تو تند تند میکرد ..از سینه هاش عرق میچکید رو پشتم با کیرمم ور رفت ابم ریخت رو تشک و خودشم حدود ۵ دقیقه فقط میکرد تا گفت داره ابم میاد چکارش کنم.داشتم فکر میکردم یهو احساس داغی بهم دست داد نگو ابشو خالی کرد تو سوراخم.از روم بلند شد یه دستمال بهم داد گرفتم در کونم رفتم دستشویی نشستم شرشر اب کمر بود که ریخت ازم و بعدش اومدم تشک رو جمع کردم و کنار هم خوابیدیم تا ظهر.چون جمعه بود…

امیدوارم خوشتون امده باشه

نوشته: امیر

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *