این داستان تقدیم به شما
سلام. این داستان مال چند روز پیشه…
***
سه شنبه یا چهارشنبه بود که سوار اتوبوس بی آر تی خط آزادی-تهرانپارس شدم. انقدر شلوغ بود که جا برای نفس کشیدن نبود. دیدم یکی دستشو میزنه به پام؛ عکس العملی نشون ندادم. دستام رو به میله بالا سرم گرفته بودم و سرم رو رو دستام گذاشته بودم. یارو وقتی دید چیزی نمیگم پر رو تر شد و دستشو می مالید به پام و باسنم و باسنم رو فشار میداد. بعد دستشو آورد جلو و کیرمو فشار داد و مالیدش….
بعد دستشو روی چاک کونم کشید و یه چند باری هم دستشو تو لباسم کرد و شکم و پهلو و سینم رو مالید. خیلی داشتم حال می کردم. یک بار هم خواست دستشو از پشت بکنه تو شرتم چون کمربندم تنگ بود دستش نرفت و بی خیال شد(چه بد شانسی ای) بعد کیرشو از رو شلوار فشار داد به کونم و با هر بار تکون خوردن اتوبوس من هم کونم رو می آوردم جلو و دوباره به کیرش فشار می دادم اونم هی کیرشو بهم می مالید. احساس کردم آبش اومد. اتوبوس دیگه خلوت شده بود؛ اونم رفت سمت در که پیاده بشه منم جا خالی شد نشستم…
این بود داستان کوتاه دستمالی شدنم تو اتوبوس
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید