این داستان تقدیم به شما

سلام سعیدم
چند وقتی بود نگار زنم کمر درد شدیدی داشت که میزد به پاهاش نمیتونست اصلا راه بره و بیشتر روز خوابیده بود همسایمون بهش یه دکتر ارتوپد معرفی کرد که سرشم خیلی شلوغ بود با چند بار تماس بالاخره یه وقت گرفتیم برای تایم اخرین بیمار ساعت 9 رسیدیم مطب بازم مراجعه کننده بود تا ساعت 11 که فقط ما موندیم منشی مطب هم ساعت 10 رفت دکتر هم اخرین بیمار ما رو پذیرش کرد نگار داخل اتاق توضیح داد که دردش چجور که دکتر گفت بخواب رو تخت مانتوش در بیاره اونم خوابید به شکم روی تخت قبل رفتن داخل اتاق مسکن خورده بود و دردش کمتر شده بود
اندام نگار به خاطر ورزش که انجام میده عالی قد 163 با باسن و سینه خوش فرم

دکتر اومد بالای سرش گفت دگمه شلوارت شل کن و تا وسطای باسنش شلوار کشید پایین نصف کونش میشد دید دکتر دست میزد به اطراف کمرش و میپرسید که کجاش درد داره اونم جواب میداد دکتر هر از گاهی یه نگاه به من میکرد دوبار سوال میپرسید از نگار کون سفید نگار هم دکتر شلوارش داده بود پایین کاملا زده بود بیرون دکتر گفت تو همون حالت بمون بعد شروع کرد دست کشیدن به پاهاش که درد به پاهاش هم میزنه یا نه که دکتر گفت شلوارت اجازه معاینه دقیق نمیده من گفتم اشکال نداره دربیارین از پاهاش که خودم از روی صندلی بلند شدم این کار اروم انجام دادم که نگار حالا پاهاش کاملا لخت بود دکتر یه نگاهی به سوراخ کونش و کوسش انداخت شروع کرد به مالیدن پاهاش تا پایین زانو سوال میکرد کجاش درد داره بعد اومد سمت باسن نگار روشون فشار داد که بپرس درد داره خیلی زیرکانه انگشتش کشید روی سوراخ کون نگار که هم من هم نگار متوجه شدیم نگار یکم خودش باز کرد دکتر هم تا این دید با انگشتش سوراخ نگار میمالید نگار انگاری دردش یادش رفته بود داشت حال میکرد که کیر دکتر شروع کرد به شق شدن منم حس خوبی داشتم دکتر هم یه انگشتش تو سوراخ کون نگار بود یکیش هم تو کوسش سرعت مالیندش زیاد کرده بود نگار هم کمی باسنش داده بود بالا که هم خودش هم دکتر حشری شده بودن من یادشون رفته بود دکتر شروع کرد از کوس و کون نگار تعریف کردن تند تند با انگاشتاش نگار میگایید منم حسابی شهوتی شدم رفتم از نگار لب گرفتن نگار هم از روی شلوار کیر دکتر میمالید چند دقیقه ای گذشت که دکتر با دستمالی کیرش با دستهای نگار ارضا شد دکتر هم انگشتش از سوراخ کون کوس نگار کشید بیرون نگار هم که کلی حال کرده بود اروم روی تخت دراز کشیده بود دردش یادش رفته بود فکر کنم همین روزا یه سه نفره با دکتر بریم و دکتر بشه شوهر دوم نگار منم البته بدم نمیاد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *