این داستان تقدیم به شما

سلام
من تو کیش مغازه دارم و با خیلی ها سکس داشتم از مشتریها تو این ۱۵سالی که اینجا بودم ولی این جالبترینش بود.
یه شب تو مغازه بودم یه دختری اومد داخل مقنعه زده قد کوتاه صورت بهم ریخته منظورم یه تیپ معمولی داشت و اخماش تو هم بود اومد لباس برداشت رفت تو پرو گفت اقا سایز بزرگتر بدین دادمو پوشید و اومد بیرون گفت اگه میشه تخفیف بدین منم خندیدمو گفتم شما بخند تخفیفم میدیم گفت نمیشه ،گفتم دور از جون مثه اینایی هستی که مادرشون فوت شده چته فوقش دوس پسرت ولت کرده (واقعا هنوز نمیدونم چرا این حرف رو زدم)بعد زد زیر گریه که اره تازه از چهلم مادرم از اصفهان اومدم
و اینجا تنها زندگی میکنم منم انقد شرمنده شدم رفتم آب معدنی گرفتم و اومدم دادم بهش یکم حالش اومد جا میخواست بره گفتم بخاطر این حرفی که زدم ناراحتت کردم باید از دلت در بیارم گفت نه و منم گیر دادم قبول کرد خلاصه رفتیم لب ساحل دوچرخه سواری و شام دیگه شد ساعت دو حدودا اومدم خدافظی کنم گفت بری خونه چکار میکنی الان، گفتم فوتبال بازی میکنم گفت عه منم بلدم گفتم بریم بازی کنیم گفت نه اولش منم مثه گاو گفتم باشه پس من رفتم?یهو گفت خب باشه میام خلاصه اومد و رفتیم تو خونه(تنها زندگی میکنم)یکم پذیرایی کردم و پی اس فور رو روشن کردم دیدم اصلا بلد نیس تیم انتخاب کنه
?یکم بازی کردیم بعد دیگه گفت برم گفتم بخواب صبح میری زود قبول کرد و گفتم تو برو تو تخت من اینجا میخوابم رو کاناپه خلاصه هی تعارف و اینا یه پتو انداختم تو حال دوتامون اونجا خوابیدم پیش هم پنج دیقه بعدش دیدم برگشت سمت منو دستشو انداخت روم منم هیچی نگفتم فقط کشیدمش رو خودمو شروع کردم لباشو خوردن وااای چه لبای شیرینی داشت خوابوندمش شروع کردم لباساشو دراوردن و خودمم لخت شدم واااای که چه بدنی داشت یه کس کوچیک خشگل و سینه های ۷۵ خوردنی یعنی عالی.جالب هیچ حرفی رد و بدل نمیشد تا اینکه برشگردوندم یه بالشت گذاشتم زیر شکمش انگشتمو خیس کردم زدم به سوراخش برگشت
گفت اوپنم.شروع کردم کس خشگلشو مالیدن خیس بود، زدم به کیرم از ابش گذاشتم دم کسش فشار دادم به زور میرفت تو (بعد بهم گفت دوساله طلاق گرفته و با کسی رابطه نداشته و از کس تنگش واقعا راست میگفت)شروع کردم اروم تلمبه زدن واااای انگار اون تو تنور اتیش بود اروم اروم تندترش کردم اونم صدای ناله هاش هی میرفت بالاتر همونطوری که میکردم دستمو گذاشتم جلو دهنش دستمو گاز میگرفت داگیش کردم وای که چه کون خوش فرمی داشت ولی هیچوقت نذاشت از کون بکنمش دیگه داشت ابم میومد دراوردم کیرمو برگشت پاشیدد رو سینش تا حالا همچین پرتاب ابی ندیدم از کیرم

به مدت ۱۲روز ادامه داشت این داستان یکبار ظهر و یکبار شب البته با کاندوم دیگه چون شب اول تو اوج هیجان یادمون رفت کاندوم
شاد باشید.
نوشته: نیما

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *