این داستان تقدیم به شما

من شیما 29 سالمه اهل شیرازم و وزنم 126 کیلو قدم 173 و سینه هام 85 و یه کون تپل گوشتی دارم. اون موقعه ها که دانشجوی یزد بودم یه پسر اهل کرمان باهام دوست شده بود و خیلی احساسی بود و میخاست باهام ازدواج کنه تازه واسه خواستگاری هم اومده بود همه جوره قبولم داشت من که خیلی حشری بودم اون اوایل غیر از اون با چند پسر دیگه دوست بودم و رفتارها مشکوک من باعث شد که نامزدم بهم تذکر بده اما من گوشم بدهکار نبود تا کار دست خودم دادم یکبار یکی از اون پسرها به بهانه ای منو کشوندن تو خونه و حسابی منو گاییدن و گوشیم همش پیام میومد و زنگ میخورد نامزدم بود نگرانم شده بود که سهیل موبایلمو گرفت و خاموش کرد و اولش با تهدید سهیل شروع شد که با یه قمه منو تهدید کرد و منو زد و منو چهار دست و پا خوابوند روی زمین و کونمو لخت کرد و حسابی از کون منو کرد و کم کم دیگرون هم جلو اومدن رضا ادریس مجتبی اونا و همخونه ای سهیل حسابی منو کردن تا به حال اینطور سکس دردناکی نداشتم مجتبی که خیلی ازش بدم میومد حسابی کونمو جر داد و سر آخر طاقت نیاورد فرو کرد تو کسم وقتی فهمید که اوپنم به بچه ها گفت و اونا هم یه دست دیگه کردنم و ساعت حوالی یازده شب بود که کرده شده و گاییده شده منو نزدیک خونه رسوندن از اون به بعد یه کیر بهم حال نمیداد تا جایی که وقتی با نامزدم کس میدادم ازش میخاستم با یه خیار سبز یا هویچ همزمان کونمو هم بگاد. اما کم کم دوباره دل و جرات پیدا کردم با دو نفر دیگه به نام عابد و مجتبی دوست شدم و حالا دیگه دو تا کیر تو کون و کسم میرفت چند بار بهشون دادم یکبارم دوتایی با هم بودن و کون و کسم همزمان جر دادن چقدر حال میداد اما نامزدم فهمید و ازم جدا شد اما حالا که بعد از مدت ها بهش فکر میکنم میبینم دوتا کیر تو کس و کونم بره بهتر از یه کیر و یه هویج هست

راستی‌ کیر همتون تو کسم مرسی‌

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید