این داستان تقدیم به شما

سلام
اسمم احمد هست 24 ساله زنم سارا 21 سالشه یه برادر خوشتیپ داره 19 سالشه اسمش رضا هست . من رضا رو خیلی دوست داشتم از بس خوشکل بود همیشه دوست داشتم بکنمش حتی دوست داشتم سارا رو جلو من بکنه اما خواهر برادر نسبتا مذهبی بودن.رضا یه مدتی بود خیلی شهوتی شده بود ه به مامانش میگفت برام زن بگیر اما مامانش میگفت تو وقت درس خوندنت هست نه زن گرفتنت. من که همیشه دوست داشتم رضا سارا رو جلوم بکنه یه نقشه به سرم زد. رضا رو کشوندم خونه گفتم سارا میگه هوای زن به سرته ناقلا (چون تقریبا همسن بودیم کاراش رو با من مشورت میکرد) اونم خندید.به شوخی گفتم هنوز خیلی بچه ای . خندید گفت مگه با تو چن سال اختلاف دارم؟منم خندیدم گفتم تو تا حالا یه فیلم سکس دیدی که زن میخوای؟ گفت نه ولی ربطی نداره . گفتم اگه بلد نباشی جلو زنت ایندت ضایع میشی.گفت خوب چکار کنم؟به خنده گفتم اگه به کسی نگی من چن تا توپش رو دارم.اول خجالت کشید بعد گفت دروغ میگی اگه داری کو؟(میخواست غیر مستقیم بگه به منم نشون بده) منم به خنده گفتم الان ثابت میکنم.خلاصه لپ تاپ رو اوردم یه فبلم سکس نیمه لخت براش گذاشتم مات شده بود کیرش هم شد خلاصه رو خودش نیاورد…
***
خلاصه چن روز بعد خونه پدر زنم بودیم گفت احمد میای بریم خونتون یه تحقیق برام بنویسی سرعت اینترنت خودم کند هست.منم خندیدم گفتم چرا نمیشه؟دو نفری رفتیم خونی ما بعد که الکی یه تحقیق اورد گفت میشه چن تا از اون فیلمات رو واسه منم بریزی رو فلش؟خلاصه ما هم که نقشمون گرفته بود با اکراه (ولی ته دل خوشحال)گفتیم اره.خلاصه چن روز گذشت سارا رفته بود خونی باباش من خونه تنها فیلم نگاه میکردم که دیدم ایفون صدا داد گفتم کیه دیدم رضا هست در رو باز کردم اومد نشست براش میوه اوردک گفت نمیخوام گفتم چرا خندید گفت تموم کردم.گفتم چی رو؟خندید و گفت همونا رو دیگه گفتم خوب من دیگه از اون مدلیش ندارم.گفت چه مدل داری ؟خندیدم گفتم+24 به دردت نمیخوره.اونم اسرار کرد که میخوام ببینم.منم فیلم پورن 100 در صد سکس براش گذاشتم دیدم کیرش شق شد.دست گذاشتم رو کیرش مالوندمش گفتم خوب بزرگه ها .خجالت کشید با خنده گفت قابل نداره.منم گفتم ممنون.

 
خلاصه ول کن نبود تو همه شرایط میومد فیلم میخواس تا بعد از چن ماه که معتاد به فیلم شده بود با هم تو شهر دور میزدیم بهم گفت خوشبحالت گفتم چرا؟گفت خواهرم به این خوشکلی هر شب پیشت هست.با خنده گفتم نکنه چشمت دنباشه؟اونم فقط خندید.گفتم میخوای یه بار تو هم امتحان کنی؟با تعجب گفت نه.منم گفتم باشه تا این گه یه دو ماهی گذشت اومد پیشم گفت میشه یه بار منم با سارا سکس کنم؟منم گفت چی؟بی تربیت(من از خدام بود)بعد خندیدم گفتم چرا نشه خواهر تو هم هست اونم گفت اره دیگه.ولی هر دوتامون گفتیم سارا رو چطور راضی کنیم.من یه نقشه به ذهنم رسید به رضا گفتم یه روز تنهایی تو برو پیش سارا مثلا بگو میخام با لپ تاپ احد تحقیق کنم بعد فیلمای منو مثلا اتفاقی یه جور که اون ببینه باز کن دیگه بعدش با خودت باید رو موخش کار کنی که بهت خیانت کرده چی میشه اگه تو هم در حق من خواهری کنی و ما رو از کفی در بیاری؟و…فوقش چن روز باهات قهر میکنه.منم اتفاقی از سر کار میام.

 
خلاصه یه روز که من سر کار بودم رضا به بهانه تحقیق رفت خونه ما و نقشه رو پیاده کرد و نمیدنم سارا چطور راضی شده بود منم رفتم خوانه دید سارا زیر پای رضا خوابیده هی بهش میگه داداش منو جر بده …تا ته کیرت رو بکن داخل منم رفتم در اتاق گفتم خواهر برادر خوب ریختین رو هم …سارا با دیدن من میخواس قلبش وایسه رضا گفت تخصیر خودت اون فیلمای چرت چیه تو لپتاپت؟سارا هم با ترس گفت راست میگه دیگه.منم با خنده گفتم بابا اشکالی نداره که غریبه که نیس برادرت هست.سارا که توقع این حرف رو نداشت اروم تر شد .من گفتم رضا عجب کیری داره کی بهتر از خواهرش؟رضا خندید من گفتم پس منم میام سارا گفت دونفری؟گفتم اره تنبیه تو اینه که 2 نفری جرت بدیم/سارا با خنده گفت نمیتونین.من به رضا گفتم تو از کون من از کس رضا هم گفت چشممم…
 
 
من کیرم رو گذاشتم در کسش رضا هم یه کم چربش کردو کیر خوشکلش رو گذاشت در کونش سارا داشت کیف میکرد من به رضا گفته با 123 یهو میکنی تو کونش میخوام دیگه این کارا یادش بره.رضا گفت چشم.بعد من گفتم123 همزمان کیرمون رو تا ته فرستادیم داخل سارا یه جیغ بلند کشید میخواس غش کنه هی میگفت دادش نکن ام دیگه شروع شده بود نزدیک به 15 دقیق تلمیه زدیم اب هر دومون تقریبا همراه میخواس بیاد به رضا گفتم بیار بیرون.همزمان کیرمون رو اوردیم بیرون ابامون رو ریختیم رو صورت سارا خانوم.از اون به بعد همیشه با هم سکس سه نفری داریم.

نوشته: احمد شهوتناک

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *