این داستان تقدیم به شما

سلام به همه من راضیه هستم ۲۸ سالمه قد ۱۶۹ و وزنم ۷۵ هست و یه ساله که طلاق گرفتم.
اوایل خیلی ازین وضع ناراحت بودم با اینکه زیاد ازدواج خوبی نداشتم ولی کم کم به این وضع عادت کردم و بیشتر ازش خوشم اومد…
این خاطره ای که براتون میگم اولین سکس بعد از طلاق گرفتنمه. من خیاط یه دبستان دخترونه تو اصفهان بودم و همینطوری که داشتم به زندگی مجردی عادت میکردم نیاز جنسی خیلی زیادی هم سراغم اومده بود و میدونستم که بلخره باید به فکر یه راهی براش باشم.
یه روز معمولی اواسط تابستون تو جایی که بچه های مدرسه باید میومدن که سایزشون اندازه گرفته شه یه دختر کوچولویی رو با یه مرد جوونی که پدرش بود دیدم بدون دونستن اینکه این آقا قراره فاکر من بشه(?) سلام و علیکی با هم داشتیم و همین تا حدود یه ماه بعد که بچها برای تحویل گرفتن لباسشون اومدن و باز همدیگه رو دیدیم. یه لحظه سرم خلوت شد و اومد حرفشو بهم بزنه و خودشو معرفی کرد و پیشنهاد دوستی داد منم چون بهم گفت که اونم زنشو طلاق داده فورا قبول کردم.
از این آقا(علی) براتون بگم که ی مرد تقریبا معمولی بود با قیافه معمولی و قد و هیکل تقریبا درشت و بهم گفت که ۳۶ سالشه. حدود سه ماه با هم معاشرت داشتیم و وقت میگذروندیم خودشو جوری نشون داد که انگار زیاد به فکر میل جنسی خودش نیست و بیشتر با صحبتای معمولی سرمون گرم میشد برعکس پسرای جوون تر که وقتی میفهمن طرفشون مطلقست زود به فکر کردنش میفتن. بعد از سه ماه بهم پیشنهاد خونه رفتن داد منم با یکم مِن و مِن راضی شدم و قرار شد آخر هفته که دخترش پیش مامانشه منو ببره خونش. یکمی عذاب وژدان داشتم چون بعد از طلاقم تا اون موقع اینکارو نکرده بودم از طرفی هم خیلی نیازم بالا زده بود و باید یه کاریش میکردم خلاصه آخر هفته شد و از اینجا تازه داستان اصلیمون شروع میشه….
عصرش من دوش گرفتم و به خودم رسیدم چون دقیقا میدونستم چی در انتظارمه شرت و سوتین ست سفید هم پوشیدم و لباسمم ساپورت مشکی بود و یه تیشرت سفید طرح دار که روش مانتو جلوباز مشکی پوشیده بودم. اومد دمبالم و بردم خونش تو راه پله پشتم راه افتاد و متوجه شدم که چشمش رومه تا اینکه وارد خونش شدیم و تا من میخواستم بشینم اومد و زود منو گرفت و یکم سینمو مالید و شروع کرد به لب گرفتن همزمان لباسامو با هم در میاوردیم فقط سینه هامو زود در اورد و واسم میمالیدشون میخواست زود ساپورتمو دربیاره که نزاشتم نشستم جلوش و بش گفتم که لخت شه و یکم کیرشو با دستام مالیدم حسابی سفت و سخت شد. با زبون خیسش کردم و شروع کردم به ساک زدن کیرش خیلی حشری شده بودم چون بعد چند ماه دستم به کیر رسیده بود با ولع واسش ساک زدم واسه پنج دیقه و بعدش ول شدم رو مبل یکم ساپورتمو کشید پایین و اون شروع کرد به خوردن تند تند با زبونش لبه های کسمو تکون میداد و حسابی خیسم کرده بود همزمان سینه هامو فشار میداد حسابی صدای آه و نالم بلند شده بود که بلند شد و رفت از روی میز کاندوم اورد و کشید روی کیرش. منو کشوند لبه ی مبل و خودش یکم خم شد تا کیرش به کسم برسه و بعد چند دفه که با کیرش کسمو مالید یواش کیرشو هل داد توم…

یهو یه حس عالی بهم دست داد که بعد از چند ماه کسم یه کیییر به خودش میدید. با آروم شروع کرد و کم کم سرعتشو برد بالا با هر بار تا آخر کیرشو فرو میکرد که حال بیشتری بهم میداد صدای خوردن پاهاش به کونم خیلی زیاد بود منم فقط بلند بلند ناله میکردم بعد چند دیقه کشید بیرون و استراحت داد واسه چند ثانیه. بعدش بهم گفت که برگردم و سگی بشینم رو مبل منم همینکارو کردم خودشم از پشت کیرشو میمالید روی کسم و باز فرو کرد داخلم و محکم عقب جلو میکرد با هر بار تلمبه زدنش من یه جیغ کوچولو میزدم اونم بیشتر خوشش میومد و تند تر تلمبه میزد. بعد پنج دیقه از صدای آهش فهمیدم که داره میاد نشستم جلوش گفت براش بساکم تا آبش بیاد بعدشم آبشو بخورم بهش گفتم که از خوردنش خوشم نمیاد و همینطور که داشتم میک میزدم یه قطرش ریخت تو دهنم منم زود از دهنم درش اوردم و بقیشو پاشید رو سینه هام و بدنم. خیلی خوب حال کرده بودم و با بدن بیحالم رفتم دوش گرفتم و خوابیدم. چند هفته بعد بازم بهش دادم ولی رابطمون دووم نیورد و با یه دعوا کات کردیم.
امیدوارم خوشتون اومده باشه
?❤
نوشته: راضیه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *