این داستان تقدیم به شما
من فرهاد 32 ساله و متاهل هستم ، همسرم پریسا 29 ساله و کورده ، بینهایت خوشکل و سکسیه . در مورد خودم باید بگم که از سن پایین مفعول بودم و البته هنوزم همون حس رو دارم و از دادن لذت میبرم. دوستی دارم به نام رضا که قبلا منو میکرد اما مدتهاست که من یه شهر دیگه زندگی میکنم و عملا رابطه ما قطع شده بود . در مورد همسرم باید بگم که قبل از ازدواج سابقه شیطنتهاش رو داشتم و بعد از ازدواج که خودش بیشتر از گذشته اش واسم گفت بیشتر به این نتیجه رسیدم که با یه زن هوس باز ازدواج کردم ، مواردی که واسه من فانتزی بود واسه پری خاطره شده بود ، مثل سکس با شوهر خواهرش !
یه روز رضا دوستم که هنوز مجرده تماس گرفت و گفت میاد به دیدنم . رضا بعد از ازدواجم دیگه منو ندیده بود ، به پری گفتم و اونم ازم پرسید جلوی رضا چه طوری لباس بپوشم ؟ منم گفتم راحت باش !
خلاصه شب رضا رسید و وقتی وارد شد و چشمش به پری افتاد که با یه دامن کوتاه و پیرهن یقه باز که پستونای تپلش ازش پیدا بود ، انگار برق گرفتش ! یه کم مکث کرد و بعد با حالت دستپاچه با پری احوال پرسی کرد و دست داد.
خلاصه اون شب رضا هر وقت فرصت کرد اندام پری رو دید زد و آخر شب که پری رفت خوابید ، رضا ازم خواست آلبوم عکس عروسی رو ببینه ، منم قبول کردم و بهش نشون دادم. تمام عکسهای نیمه لخت پری رو به دقت چند بار نگاه کرد و حسابی تحریک شد. شب از نیمه گذشته بود که دست زد به باسنم و پرسید که میشه به یاد قدیما یه حالی بکنیم ؟! منم با تردید جواب مثبت دادم . رفتیم توی آشپزخونه ، روی صندلی پشت میز غذاخوری نشست و کیرش رو درآورد…
مشغول ساک زدن شدم ، کم کم داشت به اوج لذت میرسید که در گوشم گفت ” اندام زنت رو دوست دارم” .من حرفی نزدم و به کارم ادامه دادم . یه کم بعد گفت ” از کون پری خوشم میاد” یه کم مضطرب شدم و همزمان هیجانزده. بعد کیرشو گرفت توی دستش و گفت میخوام بیشتر حال کنم ، یه عکس لخت از پری میخوام ! گقتم الان ؟ گفت آره زود باش ضدحال نزن . رفتم اتاق خواب پری خواب بود و زیر لحاف . به ناچار رفتم سراغ کامپیوتر ، چندتا عکس بشدت سکسی داشتم ، ریختم روی گوشی و دادم دست رضا و مشغول ساک زدن شدم ، با لذت تماشا کرد تا آبش اومد.
فردا که میرفتیم گردش رضا یواشکی گفت اگه میشه بگو پری لباس سکسی بپوشه ، منم به پری گفتم . رفتیم توی ماشین منتطر پری بودیم که یهو رضا گفت اوف تیپ رو ببین نگاه کردم دیدم پری با مانتو کوتاه و ساپورت اومد . خودم هم کف کردم. رضا تمام روز کون پری رو دید میزد و یواشکی در مورد اندامش با من حرف میزد.
به اصرار رضا از پری خواستم بیاد یه گوشه دنج تا از کونش عکس بگیرم ، پری همینجوری که مانتوش رو زده بود بالا و خم شده بود تا من از کونش عکس بگیرم به من گفت رضا بهم نظر داره مدام بدنم رو دید میزنه ، گفتم میدونم این عکس هم واسه اون گرفتم ! برگشت نگام کرد و پرسید که چی ؟ پرسیدم اگه رضا شهامت پیدا کنه و پیشنهاد سکس بده تو قبول میکنی ؟ جواب نداد . رفتم عکس رو به رضا نشون دادم حالش بدتر شد . رفتیم خونه یه آهنگ توپ گذاشتم واسه رقص ، پری هم با یه لباس باز اومد با ما رقصید ، حسابی خسته شدیم . پری رفت دوش گرفت و برگشت . توی این فاصله رضا مرتب در مورد بدن پری حرف میزد و از سکسمون میپرسید از من.
رفتم توی اتاق تا مزه دهن پری رو بفهمم ، اونم حشری شده بود .
بهش گفتم دوباره آرایش کن و یه لباس باز سکسی بپوش ، یه شورت و سوتین قرمز و یه لباس تور پوشید و خیلی سکسی شده بود . رفتم پایین به رضا که گفتم میخوام واسه چند ساعت تنهات بذارم با پری !
صدا زدم : پری جون بیا واسمون چایی درست کن ، پری با همون لباس اومد بیرون ، رضا نگاهش رو قفل کرد روی پری که داشت میرفت توی آشپزخونه ، تمام بدنش کاملا مشخص بود. من رفتم بیرون و 2 ساعت بعد برگشتم . رضا و پری کارشون تموم شده بود داشتن با هم دوش میگرفتن ! یه دفعه یه حالی بهم دست داد ، مو یه تنم سیخ شد از شدت هیجان ، رضا زنمو کرده بود .
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید