این داستان تقدیم به شما
یک روز داشتم برمیگشتم خونه رفتم #ادکلن فروشی تا برای خانمم یک ادکلن بخرم تو #پاساژ بودم که چشمم به #سارا افتاد کنجکاو شدم ببینم کجا میره دنبالش کردم رفت مغازه ادکلن فروشی رضا دوستم که منم داشتم میرفتم بعد ۴۰دقیقه اومد بیرون پاش لنگ میزد یک کادو هم گرفته بود منم رفتم خریدم اومدم بیرون حس کردم که رضا سارا کرده بود توی ذهنم گفتم چیکار کنم که سارا دوباره بکنم تولدت ستاره نزدیک بود هیچی به ذهنم نرسید تا شب قبل تولدت که بگم فردا صبح بیاد اینجا تا باهم برای کارهای تولدت ستاره کار کنیم بهش گفتم بیاد چون مهمون خاص داشتیم تا سه نفری با خانمم کمک کنیم به ستاره داستان رو تعریف کردم بهش گفتم میخوام باز خواهرت رو دوباره میخوام بکنم اون صبح اومد خونه ما به دو ساعت کارهامون تموم شده بود به #ستاره گفتم چیکار کنیم گفت با من رفتیم دیش سارا بهش گفت فیلمیو تو دارم که به رضا دادی تو ادکلن فروشی دادی یا باز به آریا میدی یا هم به شوهرت هم به مامانی نشون میدم اونم راضی کرد که به من بده بعد شروع به خوردن گردنش شدم با دستم سینه هاش فشارمیدادم داشت حال میکرد معلوم بودداغ کرده بوددستشو روکیرم میکشید یکم قبلش #مشروب خورده بودم که آبم زود نیاد
بلندش کردم لباسش رو در آوردم شروع به خوردن سینه هاش کردم صدای آه آه هش بلند شدداغ کرده بود #التماس میکردکه بکنمش ولی من میخواستم حسابی حال کنم خوابوندمش با ستاره شروع به خوردن کسش کردیم یکم آبش اومده بود 69 خوابیدم اون شروع به ساک زدن شد به حرص و طمع میخورد کیرمو داشت از جا در میاورد به خانمم گفتم الان وقت کردنش کیرمو در اوردم کردم تو کسش با سرعت داشتم جرش میدادم دیدم زیاد دردش نمیاد خانمم گفتم به کیر مصنوعی بیاره اورد باز فایده نداره حسابی گشاد #گشاد شده بود یکدفعه خانمم یک کیر مصنوعی خیلی بزرگ اورد گذاشت داشت جر میخورد بعد دو ساعت که ۳ بار آبش اومد کامل ریختم توی دهن و سینه هاش بعد اون روز با #رضا ۳ بار کردمش الان حسابی شوهرش شک کرده چون خانمش حسابی گشاد جنده شده ولی من نمیترسم چون تو مغازه رضا میکنیم پیدا هم کنه نمیتونه بفهمه و این ذاستان سکس با خواهر زنم بود
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید