این داستان تقدیم به شما
سلام. من کیان هستم. داستان سکس با خواهرم رو چند روز پیش تعریف کرده بودم و گفته بودم زدن پردش رو هم بعدا میگم که الان براتون مینویسم…
***
بعد از چند باری که حسابی از کون کردمش و احساس کردم دیگه کونش داره بزرگ میشه و ضرر داره تصمیم گرفتم از کس بکنمش. یه روز که مادرم به همراه خالم رفته بودن دکتر نگین اومد تو هال که بره آشپزخونه که از پشت گرفتم و سینه های تازه شو گرفتم تو دستم و بردم نشوندمش رو مبل. گفتم نگین میخوام یه چیزی بگم گفت جونم داداش بگو. گفتم میخوام مثل زن و شوهر بشیم. گفت یعنی میخوای…؟ گفتم آره میخوام از کس بکنمت و دیگه کلا ازاد باشیم گفت پس پردم؟؟؟ تو این مدت همه چیز رو در مورد سکس بهش گفته بودم . گفتم پردتو میزنم ولی عدا که خواستی شوهر کنی یه دکتر خوب و مورد اعتماد پیدا میکنیم و میگیم از جایی افتادی یا موقع خودارضاییی پردتو زدی و حلش میکنیم گفت باشه ولی کی شروع کنیم که یادم اومد یه هفته دیگه مادرم و خالم باید برن شهرستان تا واسه دکتر ازمایش بگیرن چون تو شهر ما ازمایشگاه انچنانی نبود. گفتم خودتو اماده کن و بلندش کردم و شورتشو کشیدم پایین دو تا بوس انداختم رو کونش و رفت.
همینطوری روز ها میگذشت و منتظر اون روز بودم که روز موعود فرا رسید.صبح ساعت 8 مادرم و خالم با پسر خالم راهی شدن و من و خواهرم موندیم گفتم اماده باش ظهر شروع میکنیم تا ظهر همش اینور و اونور میرفت.استرس تو نگاهش معلوم بود تا ظهر ساعت 1 شد زنگ زدم دوتا پیتزا اوردن و خوردیم بعدش گفتم برو اتاق تا بیام. رفت اتاق و منم دنبالش رفت وقتی رسیدیم سریع بغلش کردم و از هم لب گرفتیم. اروم اروم پیرهن و سوتینشو باز کردم. شلوارشم از پاش در اوردم و درازش دادم رو تخت. اروم سینه هاشو میمالیدم تا حشری بشه. سینه هاشو میخوردم و اومدم پایین شورتشو کشیدم پایین. کس نازنینش خیس خیس بود دستمو کشیدم روش و یه آه بلند کشید و سااکت شد.. اروم گفت بکن داداش جرم بده… بلند شدم لباسامو در اوردم و کیر شق شدمو گرفتم تو دستم و مالیدم به سینه هاش که با دستش گرفت و کرد تو دهنش. یه چند لحظه ای ساک زد و گفت بکن دیگه جرم بده ابجیتو بگا…
رفتم پایین و شروع کردم خوردن کسش. واس عاشق خوردن بودم کسشو میلیسیدم و میبوسیدم یکم خوردم و صداش خونه رو گرفت که گفتم آماده ای؟ با سرش علامت رضایت داد و کیرمو اروم گذاشتم جلو کسش. یکم مالیدم به کس بی مو و سفیدش. دوست داشتم کسشو گاز بگیرم خیلی ناز بود وای عاشق کس کوچولوشم. اروم اروم کیرمو فشار دادم داخل که نمیرفت ولی هی زور میزدم.یکم فشار دادم کلاهک کیر 20 سانتیم رفت تو. داشت داد میزد که مردم داداشی ارومتر که اروم اروم کیرمو کردم تو کسش.وقتی تا نصفه رفت تو مطمئن شدم که پردش رو زدمو یه چند لحظه ای نگهش داشتم تو کسش و خودمم دراز کشیدم روش و لباشو بوسیدم. اروم کیرمو کشیدم بیون و دیدم که بله خونیه. اروم اروم از کس خواهرم خون میومد.گفتم نگین خانوم تبریک میگم شدی زن خودم که یه لبخندی زد و گفت ببینم؟؟ کیرمو بردم جلو لبش و خون رو دید و اروم خندید و کیرمو بوسید گفتم حالا بکنمت؟؟
گفت اره داداشی من زنتم بکن زنتو. کیرمو جلو کسش گذاشتم و اروم کردم تو و شروع کردم تو کسش تلمبه زدن یه چند دقیقه تلمبه زدم که نگین یه دادی کشید و لرزید فهمیدم ارضا شده. یه چند ثانیه مکث کدم و در اوردم. دراز کشیدم و گفتم بشین رو کیرم.بلند شد اروم نشست رو کیرم و کیرم رفت توش.اروم بالا و پایین میشد تا که فهمیدم دارم ارضا میشم و نگین هم فهمید و کامل نشست رو کیرم که همه ابمو خالی کردم تو کسش. وقتی خواست بلند شه دو سه قطه از ابم اومد بیرون از کسش.کسشو با دستمال پاک کرد و اورد جلو صورتم و بوسیدم کسشو و بلندم کرد گفت بریم حموم.رفتیم حموم و یه دست هم حسابی از کس و کون گاییدمش تو حموم.گفت حامله نشم؟ گفتم نترس نمیشی یکی از قرض های ضد بارداری مادرمو دادم بهش و خورد و بعد از ظهر هم یکی دادم و دیگه همه چی ازاد بود هر وقت خونه خالی بود کیر من مال نگین بود و کس نگین مال من. نگینم دوست دارم خوشگل داداشی بوس رو کونت.
دم بچه های شهوتناک گرم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید