این داستان تقدیم به شما
سلام رفقا . من اسمم امیره . الان حدودا بیست و شیش سالمه و دانشگاه تهران درس میخونم . از خودم اگه بخوام بگم ، باید بگم تیپ و هیکل بدی ندارم ولی دی کاپریو هم نیستم ! درس خونم ولی هیچ وقت یه خرخون صرف نبودم و وقتی دانشگاه تهران قبول شدم معلم فیزیکمون مدرسه رو شیرینی داد چون باهاش شرط بسته بودم که قبول میشم ولی اون فک میکرد من یه خنگ تمام عیارم . از من بگذریم چون احتمالا همه تون دست به کیر نشستین که به قسمت مؤنث ماجرا فکر کنین . مگر اینکه گی باشین 🙂 از زن داییم بخوام بگم باید اشاره کنم به بلوند بودنش . چه ترکیب خانه خراب کنیه این پوست سفید و موهای بلوند و سینه های حدودا هشتاد و پنج یه خانم سی و شیش هفت ساله . البته اون موقع که من بیست و چهار سالم بود این عزیز سی و شیش هفت سالش بود . قدش از من که حدودا صد و هشتاد و هشتم پونزده شونزده سانت کوتاه تره و وااااای . کونش عالیه . البته نظر منه . نظر شما هم محترمه . کونش اصلا ازین قلمبه ها نیست . خوش فرم خوش فرم . با انحنای ملایم . ولی وقتی دامن چسبون میپوشه … واااای … پاهای سفیدش . درز سینه هاش !! و اما ماجرا…
راستش این زن دایی بهار ما خودش کم تنش نمیخوارید . و من اینو حس میکردم . همیشه وقتی پیشم بود و باهام حرف میزد موقع خنده دستشو میزاشت رو پام و میخندید . یا مثلا وقتی میرفتم خونشون برمیگشت پشت به من و خم میشد میزو تمیز میکرد . و منم که خب از نعمت جق بهره مند بودم و هستم . دایی من مهندس اداره برقه و توی پست برق کار میکنه . نمیدونم کارشون چطوریه اما همیشه شیفته . حتما دارین با خودتون میگین همه ی داستانا چرا شوهر طرفی که قراره به فاک بره خونه نیست ؟ خب داداشا اگه خونه باشه که ما نویسنده های خاطرات باید از خاطرات دادنمون اینجا مینوشتیم 🙂 به هر حال . چند روزی ول چرخی بین ترم بود که با خودم گفتم “آقا اینو الان نکنی دیگه از دستت میره . چطور همچین مالیو میشه نکرد ؟” . با خودم نشستم فکر کردم که چی کنم و چی نکنم ؟ یه فکر محشر به ذهنم رسید که اگه عملی میشد ضایع شدن یا شاید آبرو ریزی هم تو کار نبود چون من درخواست سکس نمیدادم . این زن دایی جون بود که کیرو از جا میکند . دارویی هست به نام فلایبانسرین که از همه ی داروخانه ها هم میشه خرید . این دارو برای افزایش میل جنسی زنها تو دراز مدته . ولی اگه خود طرف میل جنسی عادی داشته باشه و به قولی لب پرتگاه باشه ، میندازتش ته دره 🙂
اینا رو از من نشنیده بگیرین ولی خیلی از دانشجوهای رشته های علوم تجربی ازین روش و روشهای مشابه برای گایش فامیل ، دانشجوهای دختر ، دوست دختر ، عمه و … استفاده کردن که خدا ازشون نگذره 🙂 خلاصه یه نقشه کشیدم که چه کنم و چه نکنم . این زن دایی ما تو شهر ایکس زندگی میکنه و ما تو شهر ایگرگ که البته زیاد هم از هم دور نیستن . فردای روزی که نقشه کشیدم ، صبح پاشدم مسواک زدم و دوش گرفتم و ادکلن و اینا که مثلا دارم میرم شهر ایکس دانشگاشون رفیقمو ببینم . اما نقشه چی بود ؟ بهار سکسی ما کیف وسایل آرایشیشو خونه ی ما جا گذاشته بود . و من میدونستم مادرم میخواست چند روز دیگه که رفت شهر ایکس پیش مادر بزرگم ، اینم ببره بده به بهار . پیش دستی کردم و گفتم مامان دارم میرم فلان جا پیش رفیقم . اونم اتفاقا گفت بیا این کیفم سر راه ببر بده زن دایی که اگه هم نمیگفت من خودم بحثو میکشیدم به اون راه که کیفو بده . خلاصه رفتم سمت شهر ایکس و رسیدم . میدونستم داییم دوازده ساعت دوم روز شیفته روزای زوج . پس یکم چرخیدم تا ساعت دوزاده و نیم اینا رفتم خونه زن دایی . زنگو زدم و اومد دم در !!! واای حوله تنش بود . دوهزاریم افتاد که مامانم بهش زنگ زده که دارم براش وسایلشو میبرم و اونم از من تشنه تر . یه حوله آبی تنش بود که سینه های سفیدشو سفید ترم نشون میداد . قشنگ نصف سینه هاش معلوم بود و من داشتم از شق درد میمردم تو همون دقایق اول . تعارف کرد و رفتم تو . نشتم رو مبل و دید میزدم که گفت امیر چایی میخوری ؟ من هیچوقت نوشیدنی گرم نمیخورم ولی خلاصه این فلایبانسرین لعنتی رو باید یجوری میکردم تو حلقش؟ گفتم اگه خودتم میخوری دوتا بیار . گفت باشه . الان میریزم .
ریخت چایی هارو اورد رو میز گذاشت . وقتی داشت چایی هارو میزاشت دیگه کیرمو حس نمیکردم . دوتا سینه های سفیدش داشتن دیوونم میکردن . به قول خودش دو دیقه رفت که قرص ویتامین دی شو پیدا کنه بخوره . منم فرصتو دودستی بوسیدمو کاغذ لوله شده ی فلایبانسرین پودر شده رو در اوردم سریع ریختم تو یکی از چایی ها و یه همی با انگشت زدم و اون یکی رو برداشتم گذاشتم رو دسته مبل خودم . وقتی اومد حولش شل ترم شده بود و رون های سفید و کشیدش نزدیک بود ابمو بیاره و گند بزنه به نقشه . ولی اگه به سکس میکشید من کاندوم آغشته به ماده تاخیری هم داشتم . فقط تا سکس باید دووم میاوردم . اومد نشست پاهاشو گذاشت رو هم و چاییشو لب زد . با خودم گفتم دمت گرم حاجی عجب طرحی ! اون داشت با رونش منو دیوونه میکرد ولی نمیدونست منم براش نقشه دارم . یه نکته ای درمورد زنها هست که اونا شما رو تحریک میکنن ولی خیلی کم میشه که خودشون پیشنهاد بدن و فلایبانسرین برای همین ساخته شده که اونا شروع کننده هم بشن . یه ده دیقه گذشت و من سعی میکردم زیاد تحریک نشم تا بریم سر اصل مطلب . درمورد اخبار صحبت میکردیم که یهو گفت امیر جون حالا شما رشتت مربوط به پزشکیه پماد مالیدنم بلدی ؟ دوهزاریم افتاد ولی نشون دادم که مثلا یکم جا خوردم . گفتم همه بلدن . مثل این میمونه به دیولوپر های فیسبوک بگی ویندوزم بلدی عوض کنی ؟ گفت پس من یه پماد دارم . اینو دکتر داده نمیدونم چطور باید استفاده کنم . بهش گفتم بیار ببینم چیه ؟ چطوره که بلد نیستی اخه ؟ رفت آوردشو دیدم به به . راس میگه . یکم سخته برای کسایی که نمیشناسن این نوع پماد هارو ولی بهونش بود . پماد واژینال آورده بود !! یعنی باید با پوشر بکنیش تو کص
. حالا شیطنتم میتونی بکنی با دست پخشش کنی . اینو دیدم دیگه گفتم به به . تمام . بهش گفتم بریم رو تخت که دراز بکشی . رفتیم رو تخت . حولشو اروم در اوردم . یه سوتین سیاه بسته بود که سفیدی ممه هاشو دوبرابر میکرد . حوله رو اروم در اوردم و دیدم ست همون سوتین ، شرتشم پوشیده . بهش گفتم خجالت نکش زن دایی . والله اگه پزشکی میخونم الان داشتم تخصص میگرفتم . دکترم که محرمه ادمه . خندید . ولی خودشم داغ شده بود . شرتش خیس بود . بهش گفتم لخت شدی خجالت کشیدی ؟ خجالت نداره که . میخوای منم لخت شم . گفت میشی ؟ گفتم فک میکنی قمپزه ؟ بیا …. شلوارو کندم با شورت موندم جلوش رو تخت . پیراهنمم انداختم گوشه اتاق . دیگه نوک پستوناش داشت سوتینو پاره میکرد . پمادو ورداشتم تزریق کردم به پوشر (که البته اسم علمیش پوشر نیست ) بعد خواستم بکنم تو . بهش گفتم زن دایی شرتو دربیار . گفت خودت دکتری . اینا کار خودته . خندیدم و اروم شرتشو در آوردم . داشتم از شق درد میمردم . اونم دید چطور شق کردم ، گفت اینو خشک خشک میکنن تو ؟ گفتم والله میخوای با تف میل کنین ؟ خندید و گفت بدم نمیاد . یکم تف ریختم رو کصش و شروع کردم با دست مالوندن . ناله میکرد . سینه هاشو فشار میداد . دیگه همه چی رسمی شده بود . داشتم پمادو میکردم تو که یه نیم خیز شد کیرمو از رو شرت گرفت گفت اونو ول کن . اینو بکن . من کیر میخوام . گفتم منم اتفاقا کیر دارم . خندیدیم و خودش دست کرد کیرمو در اورد . داشتم از شق درد میمردم . بهش گفتم کیرمو دستت نمیدم مگر اینکه بزاری سوتینتو دربیارم و کیرمو بزارم لای سینه هات . گفت ابله من میخوام بهت بدم . بعد این خواهشه تو میکنی ؟
سریع سوتینشو در اوردم و یه لیس هر طرفو زدم که دیگه نالش بلند شد . کیرمو گذاشتم لای سینه هاشو و سر کیرمو چسبوندم به لباش . شروع کرد لیس زدن . با لیس اول داشتم میمردم . گفت ترشه . گفتم خانوما ترشی دوس دارن که . گفت صد البته . بعد رفتم سراغ کصش . یه دو دیقه با دست و با سرعت زیاد لرزوندمش چون با فلایبانسرین هم ارضا شدن زنا حدود نه دقیقه طول میکشه . ولی مردا متوسط دو دقیقه . با این لرزوندن داشت زوزه میکشید کم کم . کیرمو میزاشتم لای پاش و عقب جلو میکردم ولی فرو نمیکردم تا حشری تر شه . ترسیدم ابم بیاد . کاندممو اوردم و کشیدم رو کیرم . تاخیری کاندوم بعد یه دیقه اثر کرد و دوباره لاپایی . لبشو اورد جلو کیرمو گذاشت رو لبش . میمکید کیرمو که بهش گفتم میک نزن میاد . بلیس فقط . چقدر خوب ساک میزد . همینطوری سینه هاش تو دستم بود و کیرم دهنش که گفتم بیا شیش و نه . گفت چیه ؟ گفتم بخواب . بعد خودم بر عکس خوابیدن . کیرم جلوی دهنشو کصش جلوی دهنم . داشت کیرمو میخورد ولی من فقط میلرزوندم کصشو چون اگه پماد واژینال براش تجویز شده حتما کصش دچار یه تجمع باکتریایی خاصی شده . ممه هاش زیاد سفت نبود . ولی منم شل رو بیشتر دوست داشتم .
هشتاد یا هشتاد و پنج شل بود . دیگه طاقت نداشتم . رفتم پشتش و با حالت پوزیشن داگی استایل کیرمو گذاشتم لای پاهاش و فشار دادم رفت تو . کشیدم بیرون و ازش یه لب گرفتم . دهنش بوی انار میداد . که البته طعم کاندومی بود که داشت میخورد 🙂 این کردن و در اوردنام هم باعث میشد من دیر تر ارضا شم هم اون حشری تر شه . اخر تصمیم گرفتم اب اونو بیارم و بعد خودم بکنم . کص نرمشو گرفتم توی دستم و با تمام توان میلرزوندم . ناله هاش هی بلند تر میشد تا اینکه آبش پاشید رو تخت و یکمش ریخت رو پام . بعد من شروع کردمو کیرمو کردم تو کصش و ممه هاشم تو دستم . روش خوابیده بودم و تلمبه میزدم . بدجوری داغ کرده بودم و اونم لذتشو برده بود . حالا نوبت من بود . کیرمو میدیدم که میرفت لای پاهای سفیدش و بیرون میومد . داشتم میلرزیدم که یهو تو همون حالت آبم اومد ولی من تا بیست سی ثانیه بعدم تلمبه میزدم و اونم اه و اوه میکرد. کاندوم داشت میترکید از حجم آبم . گوشیمو از جیب شلوارم در آوردم یه دو دیقه فیلم از خودمون گرفتم که اگه فاز پشیمونی ورداشت یه اهرم تهدید داشته باشم و دم اینکه باهاش جق برنم . ولی شما هیچ وقت این کارو نکنین . اونم هیچ وقت پشیمون نشد و بازم هر وقت فرصت میشد دیگه بدون قرص خودش بهم میداد و میده .
شاد باشید و جق برنید و کص بکنید و از چند روز زندگیتون لذت ببرین . بی عذاب وجدان .
نوشته: امیر مثلا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید