این داستان تقدیم به شما
سلام دوستان.
من رضا هستم از ارومیه تو قسمت قبلی شبی که همسرم پریود بود و من مجید رو برای اولین بار دعوت کرده بودم گفتم خدمتتون برای اینکه این دوتا روشون به هم باز بشه و به اصطلاح یخ بینشون آب بشه پیش مجید از حمیرا لب گرفتم و دست مجید که کنارم نشسته بود رو آوردم گذاشتم رو سینه حمیرا .و حدودا نیم ساعت لب و خوردن سینه رو ادامه دادیم و مجید رفت و امروز میخوام سکس کامل من و مجید رو با زنم حمیرا رو براتون بگم دوستان خواهشا با نظارتتون کمکم کنید چون من این کار رو فقط یه لذت دوتامون انجام میدم اعتقاد من اینه که هرزگی با عشق و حال و تجربه جدید فرق میکنم با یک نفر باشخصیت حال کردن تجربه جدیدی رو ثبت میکنه . بگذریم فردای اون روز که مجید خونه ما بود اومدم خونه دیدم حمیرا دراز کشیده رو مبل و بچه ها هم خونه نبودن آروم اومدم لبشو بوسیدم و گفتم عزیزم دیشب بهت حال داد؟ حمیرا با اون حجب و حیاش بعضی موقع منو میکشه دیدم از خجالت سرخ شد و با چشماش علامت داد آره
بوسیدمش و گفتم به محض اینکه پریودت تموم شد خبرم کن عشقم تقریبا دو یا سه روز بعد یعنی تقریبا دو هفته پیش بهم خبر داد که مجید امشب میاد خونه تعجب کردم گفتم چرا گفت اس داده بود گفتم مگه تموم شدی گفت آره بچه های من رفته بودن خونه پدر بزرگشون بخوابن ساعت 1 نصفه شب مجید اومد چون مجید کافی شاپ کار میکنه از ساعت 1 شب زود تر نمیتونه بیاد بعد از اینکه مجید اومد نشستیم حمیرا براش شربت آورد مجید خودش هم فالوده آورده بود خوردیم (واقعا این قسمتش خنده داره خیلی دقت کنید )من کف حال پذیرایی یه پتو و چند تا بالش گذاشتم و دیدم مجید کنی خجالتی کنار نشسته
گفتم نمیخوای شروع کنیم اومد از دستهای ناز حمیرا گرفت که رو مبل نشسته بود و شلوارک تنگ قرمز پوشیده بود با تاپ سرمه ای کونشو از رو شلوارک که میدیدم 24 ساعت پیش فنگ بودم خخخ بلندش کردم حمیرا رو آوردم نشوندم وسط مجید هم اوند بغل دستش من شروع کردم ازش لب گرفت و لب تو لب شدیم حمیرا هم دستشو انداخت گردن من نگاه مجید کردم دیدم دستشو گذاشته رو سینه های زنم و داره مالشش میده حمیرا داشت چشماش خمار میشد دستشو گرفتم و گذاشتم رو کیر خودم و بهش اشاره کردم اونیکی دستشو بزاره رو کیر مجید ولی مجید نمیدونم استرس داشت یا خجالت میکشید از من اصلا کیرش قصد بلند شدن نداشت در عوض کیر من داشت منفجر میشد دیدم مجبد داره لب میگیره من آروم رفتم پایین و شلوارک و شورت حمیرا حون رو باهم کشیدم پاییین وایییییییییییی این کس خوردن داره واقعا خوشبو کننده بهش زده بود اوففف از بالای سینه هاش شروع کردم لیس زدن رو آروم آردم اومدم پایین تا رسیدم وسط بهشتیش
به محض این که زبونم رو کشیدم روش یه آهی از ته دلش کشید سرمو بلند کردم دیدم مجید هنوز با گردن و لاله گوشش مشغوله ده دقیقه من کوس عزیزمو لیس زدم تا بلند شدم و به حمیرا اشاره کردم شرتمو دربیاره آوردم کیرمو جلوی صورتش به مجید اشاره کردم (سوپ کوست )آماده هست نمیخوری خندید و رفت پاییین حمیرا هم داشت برام آروم وخیلی با احساس ساک میزد اونقدر برام لیس زد داشتم رو ابرها راه میرفتم مجید هم پایین داشت عسل میخورد من به مجید اشاره کردم آگه آماده ای بزار تو کوسش اما مجید اصلا کیرش تکون نخورده بود بهش گفتم چرا اینجوری هست کیرت با اینکه 19 سانت میشد ولی از مال من نازکتر بود اما راست نمیشد حمیرا تو گوشم گفت عزیزم مجید از تو خجالت میکشه من و حمیرا دوباره 69 شدیم و کوسشو میخوردم اونم برام ساک میزد توپ .دیدم راست میگه مجید از من خجالت میکشه آخه سن و سالش کم بود حدودا 25 ساله پیشنهاد حمیرا بود که من برم تو حیاط کمی مجید خودش تنهای مشغول بشه شاید حرکتی بکنه کیرش .منم قبول کردم رفتم تو حیاط به بهانه سیگار به مجید گفتم راحت باش به شوخی گفتم میخوای بیام هل بدم روشن بشه .خخخخخخ
همه خندیدیم رفتم تو حیاط ولی از لای پرده حیاط نگاه میکردم فقط با لب و سینه حال میکرد ولی هیچ تکونی تو کیرش نبود انگار تلسم شده بود نیم ساعتی صبر کردم یواش یواش دیدم حس و حال حمیرا داره میپره از سرش بهشون گفتم میتونم بیام زنم گفت آره بابا بیا هندل بزن این روشن بشه خخخ تا اومدم تو حمیرا رو بلند کردم و به مجیدگفتم کیر خوابیدشو همونجوری خوابیده بزاره تو دهنش منم از پشت که زنم دولا شده بود کیر مبارک رو فرستادم کوس تنگ و داغ زنم تلمبه میزدم به حمبرا گفتم همی کیر مجید رو بخور تا راست بشه یهو دیدم مجید آه و نالش رو هوا حمیرا کیرمجید رو از دهنش درآورد دیدم آره الان راست شده که بازهم به ساک زدن ادامه دادن تا من تلمبه هامو شدید کردم و حمیرا شدیدا داشت آه وناله میکرد و با لرزشهای بدنش فهمیدم که ارضا شده منم داشتم میومدم وه از کوسش درآوردم رفتم آب سرد گرفتم روش و جامو دادم به مجید مجید هم کیر نازک و قلمیشو رو فرستاده بود کوس زنم من چون میخواستم حمیرا بازم تحری بشه همونجوری که دولا شده بود رفتم زیرش درازکشید صحنه رفتن کیر مجید تو کوس زنم رو از پایین میدیدم و کوس حمیرا باز و بسته میشد واقعا صحنه عالیی بود
سرمو گذاشتم بین پاهاش و از پایین کوسشو که کیر مجید توش رفت و آمد میکرد رو لیسش زدم یکی دوبار کیر مجید ناخواسته در اومد و اشتباهی رفت تو دهنم کلی خندیدیم تا لاخره مجید با داد و بیداد آبش اومد و سر کیرشو محکم گرفت و به طرف دستشویی فرار کرد اما من از فرصت استفاده کردم با نگشتم کمی روغن نباتی زردم به کون تنگ حمیرا سر کبرمو گذاشتم توش و حلش دادم حمیرا جیغ زد واییی سوختم گفتم صبر کن جاباز کنه 5 دقیقه صبر کردم و تلمبه زدم تا ته رفت توی کونش که یک لحظه آبم شدید فوران کرد و خالیش کردم کونش همونجا بغلش ولو شدم مجید هم از دستشویی برگشت اونطرف حمیرا ولو شد نزدیک صبح بیدار شدیم دوش گرفتیم و مجید رفت من از لبهای زنم بوس گرفتم و ازش پرسیدم عزیزم تجربه اول چطور بود اونم منو بوسید و گفتم ممنونم ازت عالی بود ولی محید رو باید هندل بزنیم روشن بشه هر دومون خندیدیم و از کارمون هم پشیمون نیستیم اونقدر صمیمیت و عشق الان تو خونه من موج میزنه امید وارم لذت برده باشید راستی امروز شنبه 11هم با مجید قراره سکس داریم…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید