این داستان تقدیم به شما
سلام
من احسانم متولد هشتادو دو یعنی پونزده سال قدم 180 وزنم معمولی 75 کیرم هم حدود پونوزده سانت با قطر معمولی داستان از این قرار هست که من یه زن عمو دارم به اسم لیلا بدن گوشتی داره سینه ها نود کونشم خیلی بزرگ یعنی وقتی یه مرد میبینتش کیرش شلوارشو پاره می کنه لیلا 32 سال داره و دائم انگار حشری هس شوهرش که عموم میشه حدودا سه چهار روز تو ماه خونه میاد بقیش تو جنوب کار میکنه.
تو یه روز عادی مامانم گفت میریم خونه عمو واسه شام رفتیم اونجا شامو خوردیم و مهمون های فیک رفتن ما موندیم با پسر عموم بازی میکردم که دیدم مامانم لباساشو پوشیده داره میره پسر عموم گفت بزارین احسان شب بمونه اینجا خیلی التماس کرد منم قبول کردم چون هفت سال داره زود میخوابه یکم بازی کردیم بعد رفت خوابید با زن عموم نشیته بودم از زمین و هوا صحبت میکردیم که دیدم کامل از لای پای زن عموم آب میریزه و مبل رو خیس می کنه نگاهم به کسش بود که از رو شلوار معلوم بود به روی خودم نیاوردم رفتیم بخوابیم که من گفتم یه بالش بده رو زمین میخوابم انقدر اصرار کرد که باید رو تخت بخوابی یعنی جای عموم منم با خجالتی قبول کردم چون باهاش اونقدر راحت نبودم میخواستیم بخوابیم زن عموم گفت من خوابم خیلی سنگینه و راس میگفت یعنی تو فامیل بخاطر همین مشهور بود خوابیدیم.
ساعت چهار و نیم شب بود که بیدار شدم از تاریکی سینه های گنده لیلا ادمو حشری میکرد دستمو با هزار جور ترفند و استرس گذاشتم روشون بعد که دیدم نمیفهمه یواش یواش مالیدم بعد نیم ساعت دیگه قشنگ برده بودم تو داشتم می مالیدم که دیگه خسته شدم دستمو در اوردم به راحتی بدون استرس بردم تو داخل شلوارش که دیدم کصش خیسه خیسه دستمو مالیدم به ابش و خوردم خیلی حال میداد بعد شلوارشو کشیدم پایین داشتم کصشو میخوردم که یهو دستاشو گذاشت رو سرم داشتم سکته میکردم که بیدار شده زود رفتم زیر پتو از ترس و خجالت میمردم که یواشکی نگاه کردم دیدم هر چی لباس داشت دراورد و از اتاق رفت بیرون و در اتاق پسر عمومو بست و امد دَر خودمونم بست نشت کنارم گفت میدونی چیه خیلی وقته سکس ندارم حدود چهار ماهه و الان که داشتی کصمو میخوردی بهترین لذت دنیارو داشتم…
بعدش پتو رو از سرم ورداشت اومد شلوارمو در بیاره منم یکم داشتم مانع میشدم ولی بعد خودمو ول کردم کیرمو دراورد چون ترسیده بودم خوابیده بود حدود بیست دقیقه ساک زد تا به بزرگترین حدش رسید بعد یه لحظه کیرم گرم شد چون اولین باری که داشت کیرم تو کص میرفت داشتم میمردم که دیدم لیلا کامل نشست رو کیرم و داره بالا پایین میره که بعد ده دقیقه داشت دیوانه وار بالا و پایین می پرید که تمام عضلاتش منقبض شد و مقدار زیاد اب ریخت بیرون و منم از گرمی ابش ارضا شدم هموطور خوابیدیم که صبح تلفن زنگ خورد بیدا شدیم زود لباس پوشیدیم تلفنو جواب داد مامانم بود میخواست از من خبر بگیره که لیلا الکی گفت خوابیده بعد صبحونه خوردیم پسر عموم بیدار شد و بازی کردیم من برگشتم خونه.
بعد از اون شب به بهانه پسر عموم سه چهار روز هفته میرم اونجا و شب رو میمونم و با هم سکس داریم وقتی که پسر عموم هم تو مدرسه هست هم سکس داریم حدود سه ماهه که از ماجرا گذشته. ازم خواسته که یه پسر دیگه رو هم وارد سکسمون کنیم که دنبال الانم کیس مطمئن هستم که لیلا رو دو کیرش کنیم .
احسان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید