داستان سکسی تقدیم به شما

لبهای کلفت پسر خاله رو لبام قرار گرفته بود و کیر کلفتش رو هم فرستاده بود توی کسم . چشامو بسته بودم تا   تا چهره زمخت  اسفندیار منو از هوس نندازه .. ولی دیگه تسلیم اون شده بودم خودمو به طرفش حرکت دادم و لحظه به  لحظه هوسم بیشتر می شد . کیر و کمر اسفندیار سست نشون می داد . محکم کمر پسر خاله امو نگه داشته و اونو سخت به خودم فشارش دادم .. . در حال بوسیدن من یه لحظه لباشو کشید کنار . -نادیا نادیا ..نهههههه نههههههه .. خیلی ترسیده بود و هول کرده بود .. -داره میاد داره می ریزه .. -خالی کن ! تو هوس ریختن داری و منم هوس جمع کردن .. نترس بار دار بشو نیستم -اووووهههههه دختر خاله این چه حرفیه . من که آرزومه بچه دارت کنم تا شاید این جوری بگیرمت و به آرزوم برسم .. با این که علاقه ای به اون نداشتم و می دونستم که هیچوقت نمی تونم دوستش داشته باهاش ازدواج کنم ولی از این حرف اون خیلی خوشم اومد و با لذت بیشتری خودمو تسلیم اون کردم . -بیا جلو جلو جلوتر .. حالا دوست داشتم تو چشاش نگاه کنم . فکر نمی کردم که دیگه در این عالم باشه .  دیگه شیر آبو باز کرده بود .. -آههههههه اسفند چه خبرته .. از کجا داشتی این همه آب رو . -سالهاست که واسه تو نگهش داشتم .. -پس اونایی رو که با دستت خالی می کردی چی ;/; -اونا واسه صبر و تحمل من بود برای رسیدن به همچین روز هایی . .حالا من حس می کنم صبرم نتیجه داشت .. -آره خوشگل من گر صبر کنی زغوره حلوا سازی . -امید وارم عسل تو رو غوره نکنم . خیلی دلم می خواست اسفندیار کسمو میک بزنه ولی هر چی آب داشت توی کس تشنه من خالی کرده بود . -جاااااان از این بهتر نمی شد . کیرشو از توی کس من بیرون کشید . و می خواست که کس منو در همون شرایط لیس بزنه که نذاشتم . تا می خواستم بگم اسفند جون این آب کیرت ممکنه بر گشت کنه دیدم زبونش رو گذاشت روی کس من و میک زدن رو شروع کرد . دیگه هوس زیادی نذاشت بگم زبونت رو از روی کسم یر دار که ممکنه آب کیر خودت رو نوش جون بکنی . نمی دونستم چرا به گاییدنش ادامه نداد ولی حس کردن که اون به ار ضا کردن من با میک زدن کسم اعتقاد خاصی داره و شاید هم براش خیلی خوشمزه و شیرین باشه واسه همین دیگه مسئله رو ندیدگرفتم . -بیابیابیا ولم نکن . ولم نکن . بخورشششش کوسمو بخورش .. -دختر خاله .. چقدر آب کس شما سفته .. .. سرمو خم کردم و دیدم کمی از آب کیرش در حال بیرون ریختنه و همونو داره چه جور با هوس  زبون می زنه و می فرسته طرف دهنش .. -اوووووففففف بخورشششش لیسش بزن . میکش بزن .. این هوس منه .. ببین چقدر هوس دارم که داره از م همین جور می ریزه پسر خاله -چقدر شبیه منی مرداست . اصلا این همه فیلم که دیدم این جوری ندیدم .. -اوووووففففففف چی داری میگی . گفتم که این یک هوس و هوس زیاده . با این حرفا مخشو کار می گرفتم ادامه دادم عزیزم اگه از این چیزا در فیلمها نمی بینی علتش اینه که اونجا همش فیلمه با یک جنبه تجاری به قضیه نگاه می کنن . واسه همین اگه به هوس هم بیان در حد معمولیه . دیکه مثل اسفندیار گلم نیستن که از جون واسه زنی که دارن می کنن  مایه بیان ارزش قائل شن . برای همین حرفام بود که پسر خاله کسمو بیشتر به هم جفت و باز می کرد تا اونو راحت تر میکش بزنه و تمام خیسی کس  من و کیر خودش همه رو خورد .  بازم اون جوری شده بودم . -نادیا بکش بکش هر چقدر دوست داری موهای سرمو بکش . مثل اون وقتا که بچه بودیم وبازی می کردیم و تو همش موهای سرمو می کشیدی . . خوشم میومد که تو با من ور بری . به یک جای تنم دست بزنی. من دوستت دارم دختر خاله -اگه دوستم داری اون قدر کسمو می خوری تا ار ضام کنی . بعدش دوباره میای رو کسم و اونو می کنی . -یه کار دیگه هم می تونم بکنم ;/; -هر کاری که دوست داری بکن . نمی خوام تو عقده ای شی و حسرت چیزی رو بخوری . می دونستم خیلی علاقه داشت که سوراخ تنگ کونمو بگاد ولی من بیشتر وقتا اولین چیزی رو که موقع کون دادن بهش فکر می کردم دردش بود . البته حالا مثل اون اوایل اون قدر تنگ نیستم که خیلی سختم باشه . اسفندیار از زیر کس تا روشوطوری با زبون پهنش لیس می زد که اگه این حالت چند ثانیه ای بیشتر ادامه  می داشت منو بیشتر به آخر خط نزدیک می کرد ولی اون می تونست در این شرایط از زبون زدن سرعتی استفاده کنه . تا خواستم بهش بگم خودش سرعت رو زیاد تر کرد . دستمو گذاشتم جلوی دهنم تا فامیلا رو از خواب بیدار نکنم ولی سرشو گذاشته بود لاپام و با سرعت مشغول بود … ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

نوشته های مرتبط:
جر دادن کس و کون زنِ خواننده مشهور شهر در شب احیاء
هدیه زنِ فاعل
سکس با زنِ همسایه قدیمی
نادر و نازنین 128
پسران طلایی 128
گناه عشق 128
زنی عاشق آنال سکس 128
لبخند سیاه 128
نامردی بسه رفیق 128
یک سر و هزار سودا 128
خارتو , گل دیگران 128
فقط یک مرد 128
خانواده خوش خیال 128
هرکی به هرکی 128
شیدای شی میل 128
حضور نامرئی من!
زن نامرئی 64
زن نامرئی 13
زن نامرئی 300 (قسمت آخر )
زن نامرئی 239
زن نامرئی 250
زن نامرئی 216
زن نامرئی 224
زن نامرئی 240
زن نامرئی 215
زن نامرئی 20
زن نامرئی 274
زن نامرئی 28
زن نامرئی 256
زن نامرئی 23
زن نامرئی 247
زن نامرئی 6
زن نامرئی 17
زن نامرئی 254
زن نامرئی 4
زن نامرئی 232
زن نامرئی 25
زن نامرئی 214
زن نامرئی 8
زن نامرئی 255
زن نامرئی 275
زن نامرئی 36
زن نامرئی 32
زن نامرئی 70
زن نامرئی 226
زن نامرئی 34
زن نامرئی 10
زن نامرئی 189
زن نامرئی 267
زن نامرئی 91
زن نامرئی 22
زن نامرئی 292
زن نامرئی 251
زن نامرئی 98
زن نامرئی 293
زن نامرئی 227
زن نامرئی 41
زن نامرئی 282
زن نامرئی 270
زن نامرئی 262
زن نامرئی 287
زن نامرئی 299
زن نامرئی 228
زن نامرئی 127
زن نامرئی 40
زن نامرئی 279
زن نامرئی 14
زن نامرئی 85
زن نامرئی 79
زن نامرئی 33
زن نامرئی 113
زن نامرئی 223
زن نامرئی 264
زن نامرئی 2
زن نامرئی 222
زن نامرئی 105
زن نامرئی 153
زن نامرئی 290
زن نامرئی 18
زن نامرئی 71
زن نامرئی 74
زن نامرئی 246
زن نامرئی 137
زن نامرئی 141
زن نامرئی 89
زن نامرئی 76
زن نامرئی 45
زن نامرئی 72
زن نامرئی 278
زن نامرئی 281
زن نامرئی 101
زن نامرئی 66
زن نامرئی 59
زن نامرئی 94
زن نامرئی 202
زن نامرئی 150
زن نامرئی 50
زن نامرئی 69
زن نامرئی 77
زن نامرئی 257
زن نامرئی 284
زن نامرئی 151
زن نامرئی 75
زن نامرئی 102
زن نامرئی 15
زن نامرئی 96
زن نامرئی 157
زن نامرئی 27
زن نامرئی 56
زن نامرئی 103
زن نامرئی 58
زن نامرئی 123
زن نامرئی 3
زن نامرئی 49
زن نامرئی 167
زن نامرئی 80
زن نامرئی 51
زن نامرئی 82
زن نامرئی 149
زن نامرئی 122
زن نامرئی 136
زن نامرئی 165
زن نامرئی 62
زن نامرئی 159
زن نامرئی 142
زن نامرئی 124
زن نامرئی 286
زن نامرئی 115
زن نامرئی 176
زن نامرئی 143
زن نامرئی 111
زن نامرئی 170
زن نامرئی 204
زن نامرئی 210
زن نامرئی 158
زن نامرئی 211
زن نامرئی 132
زن نامرئی 134
زن نامرئی 207
زن نامرئی 97
زن نامرئی 156
زن نامرئی 193
زن نامرئی 177
زن نامرئی 197
زن نامرئی 288
زن نامرئی 188
زن نامرئی 121
زن نامرئی 174
زن نامرئی 206
زن نامرئی 195

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *