این داستان تقدیم به شما

سلام
زن داداش خانمم #ساناز یک هفته پیش اومد خونمون ساناز یک داف به تمام معناست باسن تاقچه ای قوس کمر دیونه کنند سینه ها سفت رو به بالا ممه ها شیک و بیرون زده و شق لبا طبیعی قلوه ای بدن سفید مثل سذف که برنزه کرده بود تو دلم می گفتم حیف که #برنزه کرده کاش سینه و خط شورتشو برنزه نمی کرد
خانمم گفت ساناز کی برنزه کردی گفت چهار روز پیش من چند باری با شوخی مالیده مش تا همسرم رفت حیاط گفتم ساناز تو هر رنگی تو زیبا و محشری ولی سفیدی طبیعیت خیلی زیباتره
گفت مهندس با چشم معماری نگاه کن سازه بسه
گفتم ساناز لباسات پوشیده ایت ببینم شکم و سینه هات چه شکلی شده
گفت یوااااش ترمززز مگه مفته گفتم بخدا یه #انگشتر برات میگیرم
گفت 3 گرم به بالا باشه ها
گفتم اوکی
پیرنشو تا سوتینش داد بال گفتم اونجوری نه که خودم پیراهنو سوتینشو دادم بالا
خدای من چی می دیدم
سینه های سفید انگار #ماهر ترین نقاش خط بیکینی را #نقاشی کرده بی اختیار لبمو گذاشتم هر چه کتکم زد ولش نکردم حالا زیرم بود و التماس می کرد الان سارا میاد آبرومون میره
گفتم درو فشار دادم قفل شده بیاد مجبوره بزنگه
گفت خاطر جمعی
که فهمیدم راضی شده
 
مجالش ندادم پیراهنشو در اوردم شلوارشو کشیدم پایین مقاومت می کرد ولی نه به شدت
لختش کردم خدایا زن مگه این همه زیبا میشه گفت خب دیدی خب نگاه کن انگشتر یادت نره که شلوارمو دادم پایین کیر مثل کیر خر وقتی پرید بیرون گفت آااای مامان جااان اونو میخای بکنی تو کصم
گفتم اره عشقم دو ساله تو کفتم لبم رو لبش بود و خوابوندم رو #کاناپه راحتی که فقط برای گاییدن زنم گرفتمش
گفت بذار اول بخورم خیسش کنم تا پاره نشم کمی خورد و اب دهنشو مالید گفت پاره ام کن
گعتم دوس دارم دمرو بخوابی اینجا مخصوص بالا اورنده باسنه خوابید باسن گنده وحشی با خط شورت زیبا کیرمو با دو دستم گرفتم هی مالیدم چاک کصش بازو بسته می کرد میگفت زود باش تا سارا نیومده آتشمو خاموش کن
به زور کیرمو کرد تو کصش وقتی می کشیدم کلی کش می اومد تو که می دادم از نافش خبر میداد
هی پبگفت فدای کیرت پاره ام کن دیووس ساسان هم کیر داره تو هم زود باش تا سارا نیومده
گفتم سارا تا نیم ساعتم نمیتونه بیاد میدونستم داشت کار نیمه تمام گلهایی که آورده بودم چاله کنده بودم اونارو خاک می کرد و اب میداد
من آبم خیلی دیر میاد ولی ساناز بقدری تنگ بود و ناز داشت ابم می اومد گفتم دارم میام گفت بریز تو کصم من همون ضربه اول ابم اومد حس گردم بدنش لرزید ولی فکر کردم از درده نگو تو چند ضربه اول ابش اومده
کسشو پر آب کردم لباش تو دهنم بود همه جونم رفت تو کصش
تازه رفته خونشون یکهفته هر روز و شب می گاییدمش خانمم کارمند شهرداری منطقه یک است صبح میره ساعت 4 میاد خونه منم لاهاش میرفتم بیروم دفترم ولی بلافاصله بر میگشتم خونه و گاییدن ساناز
همشم ریختم تو کصش چون تازه آبستن شده تو ماه دومشه
شوهرش گرایش زنانه داره خسبس هم هست زیاد زنشو می اورد تو خونه ما میزاشت میرفت
تا اینبار دل به دریا زدم گابیدمش

 
میگه از حنا بندونم چشمم دنبال کیرت و خودت بود وقتی داستی با #سارا می رقصیدی همه محو تماشای سما دو تا بودند و کیر تو که مثل گرز بغل رونت کلفتیش و بلندیش داد می زد
خواهرم سولماز بارها تو گوشم گفت من جای تو باشم میدم امشب مهندس سوراخمو باز می کنه
الکی دعواش می کردم میگفت خیلی هم دلت بخا من که ابم دار شر شر می ریزه
به ساناز گفتم این دفعه اومدی سولمازم بیار تا هر دو تاتونو یک جا بکنم گفته باشه
ردیف می کنم یا خونه من یا خونه #سولماز بیا هردو مونو بکن …

 
ک.ش تهران

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *